متن_کوتاه
یه #گفتگوی جذاب با خدا!
-#نمازت رو به یاد من بخون! (طه، 14)
+نماز که میخونم... ولی به یاد تو نمیافتم! چرا؟
- در حالی که مستی به نماز نزدیک نشو. (نساء، 43)
+راست میگی.
من #مست_گناه و دنیام! با این همه گناه هیچ وقت نمیتونم یه نمازِ درست و درمون بخونم.
- از رحمت خدا مايوس نشو! (یوسف، 87)
+آخه هر وقت #توبه می کنم، باز دوباره به گناه می افتم.
- خدا بسیار توبه پذیر و مهربونه (حجرات، 12)
+ می دونی چیه!؟ هر چی می کشم از دست این رفقای نابابه ....
- ... و پيامبران و صديقان و #شهداء و صالحان رفيق های خوبی هستند!
+یعنی یه رفیقِ شهید انتخاب کنم، تا هر جا غافل شدم دستمو بگیره؟
-بله.
هرگز گمان مبر آنها كه در راه خدا كشته شده اند مردگانند، بلكه آنها زنده اند ... (آل عمران، 169)
🔸از نوجوانی دلی داشت مثل دریا...
یه روز ديدم كمدِ لباسهاش رو بهم ريخت؛ و كت و شلوارِ نویی رو که تازه براش خريده بودم، برداشت و راهیِ مدرسه شد. گفتم: لباسهات رو كجا مى برى؟ گفت: من غير از اينها لباس دارم كه ازشون استفاده كنم. اما همكلاسىِ يتيمى دارم كه هيـچ لباسِ قابلِ استفادهاى نداره؛ اينا رو برای ایشون مىبرم...
👤خاطرهای از زندگی نوجوانی شهید محمدرضا ارفعی
📚منبع: نویدشاهد “ بنیاد شهید و امور ایثارگران” بهنقل از مادرشهید
#شهــــــدآء
🔸از جنسِ مسئولینِ دوستداشتنی...
فرمانده سپاه یزد بود، و برا زیارتِ حضرت معصومه «س» و ملاقات با خانواده اومد قم. چند روزی موند و وقتی میخواست برگرده یزد؛ دیدم چند تا کارتن کتاب برا جوانان و نوجوانانِ یزدی آماده کرده... برا حمل کتابها من و برادر دیگهمون بهش کمک کردیم و تا ترمینال براش بردیم. توی مسیر بهش گفتم: اخوی! مگه شما فرمانده سپاه یزد نیستید؟ پس چرا هر وقت میخواید بیاین قم؛ از خودرو سپاه استفاده نمیکنید، تا هر وقت وسایل داشتید بیزحمت وسایلتون رو ببرید؟ آقا ابراهیم هم گفت: خودروی سپاه از اموال بیتالماله؛ و من هیچ حقی بر بیتالمال ندارم؛ و نمیتوانم ازش استفاده شخصی کنم
👤 خاطرهای از زندگی شهید ابراهیم ابراهیمیترک
📚 منبع: نویدشاهد " بنیاد شهید و امور ایثارگران
#شهــــــدآء
🔸تکلیفگرا بودن یعنی این...
#متن_خاطره|دیپلمش رو که گرفت، به عنوان جایزه قرار شد هزینهی تحصیلش در هر کشوری رو بدهند. من که اون موقـع پـول فرستادنش به دانشگاه رو نداشتم، از این پاداش خیلی خوشحال شدم؛ اما محمود حاضر نشد برا تحصیل از کشور خارج بشه. وقتی پرسیدم: چرا از این موقعیت استفاده نمیکنی؟ گفت: درسته که شاگرد نمونه شدم و رفتن به کشور دیگه برا درس خوندن خوبه؛ اما زحمت امام خمینی داره نتیجه میده، الان مبارزه از درسخوندن واجبتره... همون سال بود که انقلاب پیروز شد...
👤خاطرهای از زندگی شهید محمود مظاهری
📚منبع: نوید شاهد “ بنیاد شهید و امور ایثارگران”
#شهــــــدآء
🔸من آخرش شهید میشم...
حسین همهاش میگفت: من آخرش شهید میشم... وقتی هم من میخندیدم، میگفت: حالا نگاه کن؛ اگه آخرش شهید نشدم! ... آخرش هم شد اولین شهیدِ فتنه ی ۸۸ ... حسین پیاده میرفت مدرسه و میآمد. تعجب کردم. پیگیـر که شدیـم، فهمیـدیم پـول توجیبیهاش رو میده امامجماعتِ مسجد تا برسونه به نیازمندان...
👤خاطرهای از زندگی بسیجی شهید حسین غلامکبیری
📚منبع: ماهنامه امتداد ؛ شماره ۵۵
#شهــــــدآء