eitaa logo
مهران قربانی / شعر آیینی
31 دنبال‌کننده
6 عکس
3 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جان فدای نفس قدسی و تکبیر و اذانش آسمان نیز به وجد آمده از طرز بیانش هاشمی صورت و حیدر نسب و فاطمه سیرت دل صیاد، شده صید دو ابروی کمانش از مدینه به سوی کشور ایران، خط سبزی به وجود آمده از جای قدم های نهانش همه دنیا و زر و زیورش ارزانی خوبان من و این درگه و آن برگه و آن خط امانش حوض و فواره و نقاره بجای خودش اما می برد دل ز همه پرچم در باد وزانش وسط صحن نبی، گنبد سبزی ست نمایان پر شده عطر محمد ز کران تا به کرانش گرچه آهو نشدم، آرزویم این شده مردم بشوم کفتری از تابلوی فرشچیانش کور بینا شد و لال از لب خود گفت رضاجان جان زیاد آمده در کوی شفایافتگانش شد دعای دل و جان همه عجل لولیک ای به قربان غم و سوز دل گریه کنانش ما همیشه فقط از باب جواد آمده بودیم هرچه داریم و نداریم به قربان جوانش هرکه از سختی ایام به تنگ آمده، یارب! یک‌شب او را به کف صحن هدایت برسانش مادر انگشتر و من شعر برای تو سرودم هرکه از مال گذشته ست به مقدار توانش @mehran_ghorbani_shear
کنار دست خدا ، شیر کردگار یکیست و در زمین و زمان، مرد روزگار یکیست علی علی ست سرود لب تمامی خلق، دلیل خلقت صحرا و چشمه سار یکیست به دید نافذ او ، عالمی به تسبیح اند شمیم عطر گل و تیغ های خار یکیست به وقت رزم برایش چه فرق دارد کیست؟ امیر زبده و سرباز تازه کار یکیست اگر نهیب به دشمن زند، اگر شمشیر کمان ابروی دلدار و ذوالفقار یکیست بگو به آنکه علی شد حریف او به نبرد: به پیش تیغ علی، ماندن و فرار یکیست شهید عشق علی را چه باک از ایثار؟ برای مالک و تمار، زهر و دار یکیست به چشم عدل علی در حساب پس دادن برادر و پسر و یار و بخشدار یکیست به وقت پخش غنائم به چشم عادل او دیار غربت و استان همجوار یکیست شکاف گوشه ی کعبه به عاشقان فهماند که صاحب همه القاب بیشمار یکیست چه در غدیر و چه در قدر، یا شب معراج برای احمد مختار، یار غار یکیست هزار دفعه دلم ، گرم من یمت یرنی ست مرا هزار امید است و هر هزار یکیست @mehran_ghorbani_shear
14.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ "جشن ولایت علی(ع)" 🎙️ 🚩 به مناسبت عید غدیر خم مجری طرح: گروه هنری رسانه ای سلما تهیه کننده: ماهان احمدی کارگردان: سید علیرضا میررکنی سرپرست گروه: سید حسین حسینی شعر و سبک: تهیه شده در قرارگاه فرهنگی اجتماعی حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) شهرستان پردیس روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر پردیس
به چشم عدل علی ، در حساب پس دادن برادر و پسر و یار و بخشدار یکی‌ست @mehran_ghorbani_shear
اینکه ما هر لحظه از اوقات قبلی بهتریم، غوطه ور در قعر اقیانوس لطف حیدریم
کاش میشد در غم هجران تو اندیشه کرد بوی اسپند محرم را درون شیشه کرد
عشق تو فراتر ز ابد ها و ازل هاست دریافته ام عشق تو مضمون غزل هاست تو ماه بنی هاشمی و مشتری تو؛ شمس و قمر و زهره و ناهید و زحل هاست چشمان غضبناک تو در عرصه میدان سرمنشا ترسیدن سرلشگر و یل هاست ای بت شکن کرب و بلا ، تیغ تو تیز است در لشکر بن سعد، اگر لات و هبل هاست از آب گذشتی تو و تصمیم بزرگت در کل جهان ، شهره به امثال و مثل هاست مانند تو هرگز کسی اینگونه نبوده ست آوازه ی ایثار تو در بین ملل هاست قاسم وسط معرکه می‌گفت اباالفضل شیرینی لبهای تو از جام عسل هاست یار پر و پا قرص حسینی و از این رو ، نام تو همیشه ، همه جا ، روی کتل هاست باریده به خاک دلم از روز ازل ، فضل گفتیم به هر غصه: توکل به اباالفضل مه پیکر و مه سیرتی و ماه جبینی بر خاتم دستان علی، نقش نگینی پاشید ز هم خیل ستم ، از چپ و از راست هم سمت یساری تو و هم سمت یمینی تنها نه فقط ماه بنی هاشمیانی، تو ماه ترین ماه سماوات و زمینی نام تو دل‌آرام ترین نام جهان است عباس ترینی و اباالفضل ترینی در مرتبه ات گفته خدا باب حوائج پور علی و گل پسر ام بنینی تو ناب ترین شعر پر آوازه ی عشقی بر دوش تو پیدا ، علم غیرت دینی هرکس که امیدش به تو بسته است، سعید است مانند علی ، باب خودت! حصن حصینی من دست به سینه ، به سوی صحن تو گفتم: جانم چه جنانی ، چه بهشتی ، چه برینی باریده به خاک دلم از روز ازل ، فضل گفتیم به هر غصه: توکل به اباالفضل تار دل ما بی رخ تو ، پود ندارد گیرایی چشمان تو را رود ندارد با صوت اناالحیدر تو علقمه لرزید این مرتبه را حضرت داوود ندارد هرگز به دو عالم یل فرخنده مقامی، مانند تو چشمی غضب آلود ندارد در آیه چشمان تو نوری ست که اصلا تیر و سپر و تیغ زر اندود ندارد با دست علی‌صولت تو ، لشکر دشمن زخمی و هلاکت زده، کمبود ندارد این شد سخن مجمع عشاق ابالفضل: بیچاره همان بنده که معبود ندارد کار همه ی خلق به دستان تو بند است روزی که پشیمانی ما سود ندارد بگذار که از غصه ی او روضه بخوانم چون مثل تو را مهدی موعود ندارد باریده به خاک دلم از روز ازل ، فضل گفتیم به هر غصه: توکل به اباالفضل جانم به فدای دل شیدایی این مرد قربان نفس های مسیحایی این مرد پیچیده به شش گوش سماوات الهی آوازه ی اجدادی و آبایی این مرد با چشمه و با رود خروشان شده یکسان چشمان پر از جوشش دریایی این مرد در خواب خوشی رفته علی اصغر مولا از نغمه ی لاهوتی لالایی این مرد کم آمده شعر و غزل و واژه و مصراع در مدح دو ابروی چلیپایی این مرد او خادم درگاه حسین است و جز این نیست هرچند امان نامه دهد دایی این مرد آرایه ی ایهام که نه! عکس نقیض است، لب تشنگی و منصب سقایی این مرد لب تشنه برون رفت ز دریای خروشان دیگر چه بگوییم از آقایی این مرد؟ باریده به خاک دلم از روز ازل ، فضل گفتیم به هر غصه: توکل به اباالفضل @mehran_ghorbani_shear
بسکه هنگامه‌ی مجنونی لیلا شده بود غرق در شور و شعف، خانه ی مولا شده بود آسمان زیر قدم‌هاش، شکوفا شده بود جشن شوق نوه‌ی حیدر و زهرا شده بود زینت دوش حسینِ علی از راه رسید اصلاً انگار علیاً ولیُ الله رسید غنچه‌ی روی لبش وا شده، ماشاءالله محو او حضرت زهرا شده، ماشاءالله او چگونه به زمین جا شده؟ ماشاءالله وقت مجنونی لیلا شده، ماشاءالله نام حیدر به روی هر پسر مولا بود، چقدر نام علی در نظرش زیبا بود او اذان‌گوی سراپرده‌ی احمد شده است صاحب چهره‌ی خوش، موی مجعّد شده است خال پیدا شده در میم محمّد شده است ورد لبهای ملک، ذکر خوشامد شده است این جوان کیست که از سمت فلک می آید؟ و به پابوس قدم هاش، ملک می آید؟ این جوان وارث حیدر شود ان شاءالله تیغ او، مالک اشتر شود ان شاءالله فاتح خیبر دیگر شود ان شاءالله یک تنه، یک تنه لشکر شود ان شاءالله پدر و مادر او، از برکاتش شادند با رجزخوانی او یاد علی افتادند شرف عرش بَرین، رَشک دل آدمیان باب حاجات دل آدمیان، عالمیان زینت دوش حسن، نور بنی هاشمیان از خیام آمد و برداشت دو لشکر ز میان، تیغ برداشت! ملک، ذکر جلی میخواندند صد و ده بار ملک، نادعلی میخواندند زیر تیغ علوی، معرکه از تاب افتاد نور رویش به دل خسته ی مهتاب افتاد تا که یاد عطش خیمه ی ارباب افتاد خطبه ای خواند و نگاهش به لب آب افتاد از رجزخوانی او، کرک و پر لشکر ریخت مردم از چشم، دل از سینه، سر از پیکر ریخت تیغ او وارث تیغ دو دم حیدر بود او علی بود و ملقّب به علی اکبر بود کربلا شاهد بدر و اُحُدی دیگر بود دشت لبریز صدای خود پیغمبر بود علقمه گفت: علی، کرب و بلا گفت: علی ذوالفقار دو دَمَش بین هوا گفت: علی خون، حنا بسته به پیچ و خمِ زلف و مویش زخم برداشته بالای خَمِ ابرویش تیغ کین، داده خراشی به تن و پهلویش بارکَ الله به آن دست و به آن بازویش باز هم، تیغ علی از سه طرف سر میریخت آسمان، نُقل و نگین بر سَرِ اکبر میریخت وقت رفتن شد و تیر آمد و اکبر افتاد اصلاً انگار در این دشت، پیمبر افتاد کربلا ریخت بهم، وارث حیدر افتاد دل ارباب، به یاد لگد و در افتاد روضه اینجاست، حسین بن علی پرپر شد اکبرش در دل این دشت، علی اصغر شد @mehran_ghorbani_shear
چقدر روی زمین از خودم خبر بگذارم چقدر حرص و طمع، مال و سیم و زر بگذارم خدا کند بتوانم وصیت شهدا را میان روضه و گریه، به چشم تر بگذارم دعا کنید رفیقان در این میان بتوانم به روی قلب رفیقان خود اثر بگذارم در این دو راهی دنیا و دین مگر بتوانم، که پای خویش در این راه پر خطر بگذارم برای صبح ظهورت، گذاشتم دو سه بیتی خدا کند بتوانم که بیشتر بگذارم خدا کند بتوانم که نفس سرکش خود را شبانه، ساعت مخصوص پشت در بگذارم خدا کند بتوانم شبی شبیه شهیدان به روی دامن مولای خویش، سر بگذارم @mehran_ghorbani_shear
یا کریم اهل البیت 💚 در این خانه را پیوسته و بسیار خواهم زد غلام خانه زادم ، مست و قنبر وار خواهم زد به بابایت قسم دادم که حتما وا کنی در را، در بیت الکرم را یکصد و ده بار خواهم زد شبیه حضرت مجنون که تسبیح لبش لیلاست، به هرجا می‌رسم ، نام حسن را جار خواهم زد به شوق سفره ی تو در سحر ها باده می‌نوشم و جام عشق را در لحظه ی افطار خواهم زد فقط یاد تو می افتم، میان تک تک ابیات به هر شعری که حرفی از در و دیوار خواهم زد به پشت آن حصار سبز رنگی که به تن داری کنار حاجیان خانه ی حق ، زار خواهم زد از این غصه که روی قبر تو ایوان و گنبد نیست شبی آخر خودم را در بقیعت دار خواهم زد فقط رخصت بده ، از اصفهان کاشی و آجر را برای صحن باب القاسم تو ، بار خواهم زد
محراب دعا ، طبیعت بکر علی‌ست در جان و دل ما ، همه دم فکر علی‌ست آن ذکر که ذکر عید امسال همه‌ست؛ روزی صد و ده بار فقط ذکر علی‌ست @mehran_ghorbani_shear