#پاسخ_شبهات
🔻سوال:
🔻قسمت اول
💠 برخی #شیعیان سالهاست تلاش میکنند به #اهل_سنت ثابت کنند معنی «مَن کُنتُ مَولاهُ َعَلیُّ مَولاهَ» در خطبه #غدیر، بمعنی #دوستی نیست، بمعنی #ولایت است و فلان.. اما از این طرف اصرار. از آن طرف ابرام. میدانید چرا؟!
🔹 چون هیچکدام خطبه غدیر را نخوانده اند و از غدیر فقط همان یک جمله را میدانند.. خطبه غدیر خطبه ای طولانی است، نه یک جمله! در این خطبه #پیامبر(ص) بارها بر وصایت و جانشینی #حضرت_علی(ع) تصریح کرده است. خطبه #غدیر با آن معارف بلند، ده ها جمله در مقام و منزلت #امیرالمومنین و دستور رسول الله(ص) به تبعیت از ایشان دارد و فقط یک جمله "من کنت مولاه فعلی مولاه" در دهان ها افتاده و برخی فکر میکنند پیامبر در #غدیر فقط همین یک جمله را فرموده است.
✔️ از همین رو، دهها شبهه بی جا به این جمله وارد کرده اند. حال آنکه انقدر این خطبه در پذیرفتن ولایت #علی بن ابی طالب(ع) روشن است که این چنین شبهاتی خنده دار می آید.
🔸 برخی از جملات پیامبر در خطبه #غدیر 👇👇
🔸 هان مردمان! آنچه بر من فرود آمده، در تبلیغ آن کوتاهی نکرده ام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان می کنم: همانا #جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم - که تنها او سلام است - فرمانی آورد که در این مکان بپا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب #برادر، #وصی و #جانشین من در میان امّت و امام پس از من بوده. جایگاه او نسبت به من بسان #هارون نسبت به #موسی است، لیکن #پیامبری پس از من نخواهد بود او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است؛
@MehreMaandegar
#روایت_کربلا
💠راوی گوید که #قاسم_بن_الحسن پیش عمّ بزرگوار خود آمد، گریان و با دلی پُر آتش، گفت: ای شاهزادۀ دو جهان، مرا دیگر قوّت مفارقت اقربا نماند و زمانه از سریر سرور و بهجتم بر خاک اندوه و مصیبت نشانده، دستوری ده تا سؤال اهل ضلال را به تیغ زبان و زبان سنان، جواب گویم.
#حسین(ع) گفت: ای جان عم، تو مرا از #برادر یادگاری و در این صحرا انیس دلافگاری، من تو را چگونه اجازت دهم و داغ فراق تو بر سینۀ پرغم نهم؟
💢... امّا #قاسم به میدان آمده، چشمش بر علامت ابن زیاد افتاد که بر زبر سر عمر سعد بداشته بودند،
عنان بدان صوب معطوف گردانید و همّت بر نگونساری آن علم مصروف ساخت و به یکبار روی به قلب سپاه نهاده، چشم از علم بر نمی داشت و میخواست که خود را به علمدار رساند و علم را از پای درآرد که پیادگان سر راه بر وی گرفتند .
🔺#قاسم در دریای حرب غوطه خورده قریب سی پیاده و پنجاه سوار را بیفکند و صفّ سواران را بر دریده، خواست که بیرون آید، مرکبش را تیر باران کردند.
اسب از پای درافتاد؛ و عمرو بن سعد نیزه بر سینۀ #قاسم زد که سر سنان از پشت مبارک بیرون آمد و قاسم در آن حرب بیست و هفت زخم خورده بود و خون بسیار از وی رفته، از اسب درگشت و گفت: «یا عمّاه ادرکنی»
🔹آواز به گوش #حسین (ع) رسیده، مرکب در تاخت و صف پیاده و سوار را بر هم زده، #قاسم را دید در میان خاک و خون غرق شده .
🔸آنگاه قاسم را در ربوده تا در خیمه آورد هنوز رمقی در تن وی باقی بود. #حسین (ع) سرش در کنار گرفته، بوسه به رویش مینهاد.
#قاسم چشم باز کرده در ایشان نگریست و تبسّمی فرموده، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
@Mehremaandegar