♨️ شهید #امیر_کبیر 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

#سلام_امام_زمانم💚 آقاجان امروز یک امید و آرزو در قلبم کاشته و ورد زبانم جاری می‌شود؛ کـاش در صحرای محـشر وقتی خدا پرسید بنده من روزگارت را چگونه گذراندی مهدی فاطمه برخیزد و گوید از منتظران من بود 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

خداوند فرستاده خود را فرستاد تا او را بر همه ادیان پیروز کند، اگرچه بی‌دین‌ها خوششان نیاید 👈سوره صف آیه 9 __ ‏‎🌹أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ 🌹 یاد خدا آرامبخش دلهاست — #قرآن 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

شايسته نيست مؤمن در مجلسى بنشيند كه در آن گناه مى‌شود و او توانايى تغييردادن آن را ندارد. امام صادق (ع) 💠💠💠 #حدیث #سبک_زندگی 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

⭕️ #رمان #خانم_تقوی 👈 #خاطرات_شهید_سیدعلی_حسینی 🌷 🇮🇷 #قسمت_پنجم 📌می خواهم درس بخوانم 🍃اون شب تا سر حد مرگ کتک خوردم ... بی حال افتاده بودم کف خونه ... مادرم سعی می کرد جلوی پدرم رو بگیره اما فایده نداشت ... نعره می کشید و من رو می زد ... اصلا یادم نمیاد چی می گفت ... 🍃چند روز بعد، مادر علی تماس گرفت ... اما مادرم به خاطر فشارهای پدرم ... دست و پا شکسته بهشون فهموند که جواب ما عوض شده و منفیه ... مادر علی هم هر چی اصرار کرد تا علتش رو بفهمه فقط یه جواب بود ... شرمنده، نظر دخترم عوض شده ... 🍃چند روز بعد دوباره زنگ زد ... من وقتی جواب رو به پسرم گفتم، ازم خواست علت رو بپرسم و با دخترتون حرف بزنم ... علی گفت: دختر شما آدمی نیست که همین طوری روی هوا یه حرفی بزنه و پشیمون بشه ... تا با خودش صحبت نکنم و جواب و علت رو از دهن خودش نشنوم فایده نداره ... 🍃بالاخره مادرم کم آورد ... اون شب با ترس و لرز، همه چیز رو به پدرم گفت ... اون هم عین همیشه عصبانی شد ... 🍃بیخود کردن ... چه حقی دارن می خوان با خودش حرف بزنن؟ ... بعد هم بلند داد زد ... هانیه ... این دفعه که زنگ زدن، خودت میای با زبون خوش و محترمانه جواب رد میدی ... 🍃ادب؟ احترام؟ ... تو از ادب فقط نگران حرف و حدیث مردمی... این رو ته دلم گفتم و از جا بلند شدم ... به زحمت دستم رو به دیوار گرفتم و لنگ زنان رفتم توی حال ... 🍃یه شرط دارم ... باید بزاری برگردم مدرسه 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

#مرض_حقوق_بگیری ⛔ 🇮🇷 #شهید_علی_محمدصباغ_زاده #شهید *شهادت *شاهد *شهدا *انقلاب اسلامی *جمهوری اسلامی 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

🟢 #عکس_نوشته آخوندی به نام سید امین جوادی (مدیر عامل مؤسسه مالی و اعتباری ملل) و ساسی مانکن #نفوذ 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

♨️ ‏هم تمسخر هم حواسشو پرت کرد تا دوستش برسه و پرچم رو بکشه پایین 😂 #بیداری_بزرگ 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

⭕️ #رمان #خانم_تقوی 👈 #خاطرات_شهید_سیدعلی_حسینی 🌷 🇮🇷 #قسمت_ششم 📌داماد طلبه 🍃با شنیدن این جمله چشماش پرید ... می دونستم چه بلایی سرم میاد اما این آخرین شانس من بود ... 🍃اون شب وقتی به حال اومدم ... تمام شب خوابم نبرد ... هم درد، هم فکرهای مختلف ... روی همه چیز فکر کردم ... یاس و خلا بزرگی رو درونم حس می کردم ... برای اولین بار کم آورده بودم ... اشک ، قطره قطره از چشم هام می اومد و کنترلی برای نگهداشتن شون نداشتم ... 🍃بالاخره خوابم برد اما قبلش یه تصمیم مهم گرفته بودم ... به چهره نجیب علی نمی خورد اهل زدن باشه ... از طرفی این جمله اش درست بود ... من هیچ وقت بدون فکری و تصمیم های احساسی نمی گرفتم ... حداقل تنها کسی بود که یه جمله درست در مورد من گفته بود ... و توی این مدت کوتاه، بیشتر از بقیه، من رو شناخته بود ... با خودم گفتم، زندگی با یه طلبه هر چقدر هم سخت و وحشتناک باشه از این زندگی بهتره ... 🍃اما چطور می تونستم پدرم رو راضی کنم ؟ ... چند روز تمام روش فکر کردم تا تنها راهکار رو پیدا کردم ... 🍃یه روز که مادرم خونه نبود به هوای احوال پرسی به همه دوست ها، همسایه ها و اقوام زنگ زدم ... و غیر مستقیم حرف رو کشیدم سمتی که می خواستم و در نهایت ... 🍃وای یعنی شما جدی خبر نداشتید؟ ... ما اون شب شیرینی خوردیم ... بله، داماد طلبه است ... خیلی پسر خوبیه ... 🍃کمتر از دو ساعت بعد، سر و کله پدرم پیدا شد ... وقتی مادرم برگشت، من بی هوش روی زمین افتاده بودم ... اما خیلی زود خطبه عقد من و علی خونده شد ... 🍃البته در اولین زمانی که کبودی های صورت و بدنم خوب شد... فکر کنم نزدیک دو ماه بعد ... 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

🟢 #عکس_نوشته در هشتمین سفر رئیسی به خوزستان مجموعه صنعتی پاک چوب در شوش افتتاح شد و.... #فرق_میکنه_به_کی_رأی_بدیم #ایران_قوی 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

⭕️روحانی در سیل پلدختر: «خیلی نگران شدم، مقداری قرآن خوندم و دعا کردم!» *بخش_اول ⭕️شهروند سیستانی خطاب به رئیسی: «من از مخالفان شما بودم، از امروز از موافقان شما هستم» *بخش_دوم 📌بلههه.. هم رأی دادن اثر داره، هم فرق می‌کنه کی رییس جمهور باشه! :) #فرق_میکنه_به_کی_رأی_بدیم #ایران_قوی #امید_آفرینی 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

#سلام_امام_زمانم 💔 تو که بیایی هیچ چشمی بخاطر پلیدی‌ها بسته نمی‌شود... 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

به پیمان من وفا کنید تا من نیز به پیمان شما وفا کنم 👈سوره بقره آیه 40 __ ‏‎🌹أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ 🌹 یاد خدا آرامبخش دلهاست — #قرآن 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

در تصمیمی که با دوراندیشی همراه نباشد خیری نیست امام علی (ع) 💠💠💠 #حدیث #سبک_زندگی 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

⭕️ #رمان #خانم_تقوی 👈 #خاطرات_شهید_سیدعلی_حسینی 🌷 🇮🇷 #قسمت_هفتم 📌احمقی به نام هانیه 🍃پدرم که از داماد طلبه اش متنفر بود ... بر خلاف داماد قبلی، یه مراسم عقدکنان فوق ساده برگزار کرد ... با 10 نفر از بزرگ های فامیل دو طرف، رفتیم محضر ... بعد هم که یه عصرانه مختصر ... منحصر به چای و شیرینی ... هر چند مورد استقبال علی قرار گرفت ... اما آرزوی هر دختری یه جشن آبرومند بود و من بدجور دلخور ... هم هرگز به ازدواج فکر نمی کردم، هم چنین مراسمی ... 🍃هر کسی خبر ازدواج ما رو می شنید شوکه می شد ... همه بهم می گفتن ... هانیه تو یه احمقی ... خواهرت که زن یه افسر متجدد شاهنشاهی شد به این روز افتاد ... تو که زن یه طلبه بی پول شدی دیگه می خوای چه کار کنی؟... هم بدبخت میشی هم بی پول ... به روزگار بدتری از خواهرت مبتلا میشی ... دیگه رنگ نور خورشید رو هم نمیبینی ... 🍃گاهی اوقات که به حرف هاشون فکر می کردم ته دلم می لرزید ... گاهی هم پشیمون می شدم ... اما بعدش به خودم می گفتم دیگه دیر شده ... من جایی برای برگشت نداشتم... از طرفی هم اون روزها طلاق به شدت کم بود ... رسم بود با لباس سفید می رفتی و با کفن برمی گشتی ... حتی اگر در فلاکت مطلق زندگی می کردی ... باید همون جا میمردی ... واقعا همین طور بود ... 🍃اون روز می خواستیم برای خرید عروسی و جهیزیه بریم بیرون ... مادرم با ترس و لرز زنگ زد به پدرم تا برای بیرون رفتن اجازه بگیره ... اونم با عصبانیت داد زده بود ... از شوهرش بپرس ... و قطع کرده بود ... 🍃به هزار سعی و مکافات و نصف روز تلاش ... بالاخره تونست علی رو پیدا کنه ... صداش بدجور می لرزید ... با نگرانی تمام گفت: سلام علی آقا ... می خواستیم برای خرید جهیزیه بریم بیرون ... 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

⭕️ بچه زرنگ 🇮🇷 #شهید_احمد_کاظمی #شهید #شهادت *شاهد *شهدا *انقلاب اسلامی *جمهوری اسلامی 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

🔥🔥 🔥 داریم همدیگر را به خاک سیاه می نشانیم 👈 با نادانی وجهالت : 📌 دلار می خریم و طلا می خریم تا همه فقیر شویم.😳 خزانه هیچ کشوری وصل بی نهایت نیست ⛔️⛔️ هرجامعه ای که بیش از نیاز خرید کند به فقر می افتد.😔 مدتهاست به این بلا دچار شده ایم. پارسال با شورش‌ها فکر کردیم کار کشور تمام با بی رحمی تمام ارز خریدیم. دولت هم برای کنترل بازار ۲۰ میلیارد دلار از ارز عمرانی و ۲۰ میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی که می بایست برای تولید و سرمایه گذاری کشور هزینه شود به مردم فروخت و دویست تن طلای کشور که می‌بایست در تجارت هزینه شود همه رفت ودر خانه های مردم انبار شد😨😨 پروژه های عمرانی و توسعه کشور عقب افتاد وکند شد😡 ارز به نزدیک ۶۰ هزار تومان رسید وقیمت اجناس دوبرابرشد 😫😫 ولی دستمزد ها ۳۰ درصد بیشتر افزایش نیافت 😔😔 یعنی همه مردم فقیرتر شدند و آن نادانهایی ارز خریدند برای زمان کوتاهی پول بیشتری بدستشان آمد. ولی در کل فقیر تر شدند از سه ماه پیش هم تمام صداهای دشمنان خارجی و دشمنان داخلی روی این جمله متمرکز شده که بعد از انتخابات دلار اینقدر گران می‌شود مردم شریف بدانید اگر به این نادانی و حماقت ادامه بدهیم و مرتب ارز و طلا خرید کنیم قیمت ارز دائما نوسان می‌کند وهمه و همه فقیرتر می شویم اگر این ارز و ارز پارسال به بازار برگردد قیمت ارز به ۳۵ هزار تومان باز خواهد گشت و تمام قیمت ها ثابت خواهد شد و بسیاری از قیمت ها کاهش خواهد یافت امام صادق و امامان دیگر ۱۴۰۰ سال پیش به ما یاد دادند اگر بازار خراب شد ( افزایش قیمت پیش آمد یا جنس کم شد ) جنس را به بازار برگردانید ( حداقل نخریم یا احتکار نکنیم) چون خزانه هیچ کشوری وصل بی نهایت نیست این نصیحت امامان ما در تمام کشورهای اروپایی اجرا می‌شود. هر وقت کالایی کم شود از خانه جنس به بازار می آورند انگار نگاهشان به کلام امام صادق بوده ولی من و تو مسلمان ؛؛بر خلاف عقل‼️ و برخلاف دستور دین ❗️ داریم هم اقتصاد کشور خودمان را فلج می کنیم📛 و هم بدست خودمان تمام مردم خودمان را فقیر میکنیم ❌❌ در حقیقت بعضی از ما مردم داریم با دزدی از کشور خودمان خودمان و مملکتمان را غرق میکنیم وگرنه این دولت دارد با تمام توان کار می‌کند و بسیاری از نابسامانی‌ها را رفع کرده است ولی ما نمی خواهیم کشورمان درست بیاییم کمی فکر کنیم بیاییم کمی اندیشه کنیم هرکس قلمی دارد و زبانی دارد نصیحت کند اگر حرف درستی شنیدید پخش کنید نگذارید خودمان با دست خودمان خود را حلق آویز کنیم 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

📌 توهم پولدار تر شدن #نفوذ_فکری

⭕️ داریم چی به سر بچه هامون میاریم؟ رفتار ثبت شده کودک،قبل و بعد از خرید آیپد 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

⭕️آقای ظریف با همسرشون به یاد مردم سیل زده‌ی سیستان و بلوچستان رفتن وسط دریا البته برای ماهیگیری😏 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

⭕️ یه جزیره ۲۱ هکتاری شامل دو ویلا و استخر تو استرالیا رو گذاشتن برای فروش ۷۰۰ هزار دلار، یعنی حدود ۳۹ میلیارد تومن. با همین پول دستشویی ویلاهای لواسان هم نمیشه خرید! 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

یهویی چشمم خورد به این کلیپ‌ دلم رفت پیش دخترهای شهدا مون 😔 و بعد با خودم گفتم چه زود شهدای مدافع حرم و خانواده هاشون رو فراموش کردیم😭 چقدر راحت با دخترمون بازی می‌کنیم ولی یادمون رفته الان یه گوشه ای ، دختر شهیدی تنهاست 💔

⭕️ #رمان #خانم_تقوی 👈 #خاطرات_شهید_سیدعلی_حسینی 🌷 🇮🇷 #قسمت_هشتم 📌خرید عروسی 🍃با نگرانی تمام گفت: سلام علی آقا ... می خواستیم برای خرید جهیزیه بریم بیرون ... امکان داره تشریف بیارید؟ ... 🍃شرمنده مادرجان، کاش زودتر اطلاع می دادید ... من الان بدجور درگیرم و نمی تونم بیام ... هر چند، ماشاء ا لله خود هانیه خانم خوش سلیقه است ... فکر می کنم موارد اصلی رو با نظر خودش بخرید بالاخره خونه حیطه ایشونه ... اگر کمک هم خواستید بگید ... هر کاری که مردونه بود، به روی چشم ... فقط لطفا طلبگی باشه ... اشرافیش نکنید ... 🍃مادرم با چشم های گرد و متعجب بهم نگاه می کرد ... اشاره کردم چی میگه ؟ ... از شوک که در اومد، جلوی دهنی گوشی رو گرفت و گفت ... میگه با سلیقه خودت بخر، هر چی می خوای ... 🍃دوباره خودش رو کنترل کرد ... این بار با شجاعت بیشتری گفت ... علی آقا، پس اگر اجازه بدید من و هانیه با هم میریم... البته زنگ زدم به چند تا آقا که همراه مون بیان ولی هیچ کدوم وقت نداشتن ... تا عروسی هم وقت کمه و ... 🍃بعد کلی تشکر،گوشی رو قطع کرد ... هنگ کرده بود ... چند بار تکانش دادم ... مامان چی شد؟ ... چی گفت؟ ... 🍃بالاخره به خودش اومد ... گفت خودتون برید ... دو تا خانم عاقل و بزرگ که لازم نیست برای هر چیز ساده ای اجازه بگیرن ... و ... 🍃برای اولین بار واقعا ازش خوشم اومد ... تمام خریدها رو خودمون تنها رفتیم ... فقط خربدهای بزرگ همراه مون بود ... برعکس پدرم، نظر می داد و نظرش رو تحمیل نمی کرد ... حتی اگر از چیزی خوشش نمی اومد اصرار نمی کرد و می گفت ... شما باید راحت باشی ... باورم نمی شد یه روز یه نفر به راحتی من فکر کنه ... 🍃یه مراسم ساده ... یه جهیزیه ساده ... یه شام ساده ... حدود 60 نفر مهمون ... پدرم بعد از خونده شدن خطبه عقد و دادن امضاش رفت ... برای عروسی نموند ... ولی من برای اولین بار خوشحال بودم... علی جوان آرام، شوخ طبع و مهربانی بود ... 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا

🟢 #عکس_نوشته توهم پولدارتر شدن #نفوذ_فکری 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا