خواهر شاه خراسان، صاحب فضل و کمال
از مدینه عازم قم شد، به حال ابتهال
همچو زینب عاشق جان برادر گشته بود
در فراقش سخت بیمار و مکدر گشته بود
آفتاب جان بانو، هر که را روشن نمود
جز تب عشق و محبت در تنش دیگر نبود
هر چه گوییم از کمال و از کراماتش کم است
عالمی اندر فراقش در عزا و ماتم است
در حریم پاک او شرّ و بدی، گم میشود
خاک بوسِ خاکِ پاک و اطهرِ قم میشود
شهر قم، شهر فضائل، شهر عرفان و نبوغ
گشت از مثل خمینیها، وجودش پرفروغ
دینپژوهی در میان حوزههایش باب شد
قال باقر، قال صادق، بر لب مهتاب شد
سوخت جانش از فراق یار، مظلومانه رفت
با دل پر حسرت از آن شهر، مغمومانه رفت
اشفعی! یا فاطمه، ای بانوی نیکو سرشت
ای که از صحن و سرایت میرسد بوی بهشت
دست لطف تو همیشه بر گدایان یار شد
بارگاه اطهر تو، مخزن الاسرار شد
قبر مادر در مدینه، گر شده مخفی ولی
یاد او در پیش قبر پاک تو، شد منجلی
#معصومه_مشهدیزاده
▶️@Menbarvaezin