هدایت شده از کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
پیام آیت الله العظمی جوادی آملی در پی رخداد تلخ و غمبار آبادان
▫️ پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پیامی ضمن تسلیت رخداد تلخ و سانحه سنگین و غمبار آبادان بیان داشتند: جامعه اعم از مسئول و مردم عادی موظف اند یعنی #همه_ما_موظفیم که اساس فکر، عقل، درایت، اندیشه و انگیزه را بر #اعتقاد_صائب و #عمل_صالح بنیان گذاری کنیم.
▫️ این گونه از رخدادهای تلخ در اثر نبود عقیده صائب و ایمان سالم است. کسی که لرزان می اندیشد و مضطرب فکر می کند، مضطرب می سازد! آن که #انگیزه_اختلاسی و #اندیشه_نجومی دارد، فکرش را، فکرتش را، فطرتش را بر لبه لرزان سقوط، بنیان گذاری کرده است، خواه از مسئولین خواه از مردم! و کسی که باور صحیح، اعتقاد صائب و ایمان سالم داشت، او در زمین مستحکم خانه می سازد.
متن کامل پیام معظم له بدین شرح است:
متن کامل پیام معظم له بدین شرح است:
👇👇👇👇
داستان خواب پدر مرحوم آيه الله حاج شيخ آقا بزرگ طهرانى
علامه طهرانی: «اين حقير در اوقاتى كه در نجف أشرف به تحصيل اشتغال داشتم، عصر پنجشنبهاى بود كه براى زيارت اهل قبور به وادى السّلام رفتم. در بين قبرها كه مىگرديدم، برخورد كردم به مرحوم آيه الله آقاى حاج شيخ آقا بزرگ طهرانى كه از علماى برجسته و از زهّاد و عبّاد و از متخصّصين فنّ حديث و رجال و استاد حقير در اين دو فنّ و صاحب كتاب «الذّريعة إلى تصانيف الشّيعة» و كتاب «أعلام الشّيعة»- كه از نفائس كتب مدوّنه عصر حاضر است- بودند.
آن مرحوم متجاوز از صد سال عمر كرد و اكنون چند سالى است كه از رحلتش مىگذرد، و با حقير نسبت سببيّت داشت، و از مشايخ إجازه حقير است. مردى بود متواضع، ليّن العريكة، كثير المعونة، قليل المئونة، نرم، سليم، بزرگوار، جليل، و با پدر من سوابق ممتدّى داشت و محضر جدّ من مرحوم آقا سيّد إبراهيم طهرانى را ادراك كرده بود و داستانهائى از آن مرحوم نقل مىنمود. به من بسيار اظهار محبّت مىكرد و من هفتهاى يا دو هفتهاى يكبار به منزل ايشان ميرفتم و بسيار استفاده مىنمودم.
بارى، در وادى السّلام كه به خدمتش رسيدم و سلام كردم، با يكديگر فاتحه ميخوانديم و ميرفتيم تا رسيديم به محلّى كه در يك سطح چهار گوش زمين را با آجر بنّائى كرده بودند و سنگهائى از قبور بر آن نصب بود.
فرمود: بيا اينجا فاتحه بخوانيم! اينجا قبر پدر من و مادر من و دائى من و بعضى دگر از أرحام من است. نشستيم و براى هر يك از آنها فاتحه جداگانه خوانديم. و سپس روايتى نقل كرد كه حاصلش اين بود كه: هر كس در عصر پنجشنبه برود بر سر قبر مادرش و پدرش و طلب مغفرت كند، خداوند جلَّ و عزَّ طبقهائى از نور به قلب آنان افاضه ميكند و آنها را خشنود ميگرداند و حاجات اين كس را بر مىآورد. ارحام انسان در عصر پنجشنبه منتظر هديّهاى هستند و لذا من در بين هفته منتظرم كه عصر پنجشنبه برسد و بيايم اينجا و فاتحه بخوانم.
پس از آنكه برخاستيم و براه افتاديم در راه فرمود: من طفل بودم و منزل ما در طهران، پامنار بود، و چند روز بود كه مادر بزرگ من يعنى مادر پدر من از دنيا رفته بود و مجالس ترحيم برقرار شده و خاتمه يافته بود.
يك روز مادر من در منزل آلبالو پلو پخته بود. هنگام ظهر يك سائلى در كوچه سؤال ميكرد و مادر هم كه در مطبخ مشغول طبخ بود صداى سائل را شنيد و براى خيرات به روح مادر بزرگ من كه مادر شوهرش بوده و تازه از دنيا رحلت كرده بود ميخواهد مقدارى از غذا به سائل بدهد ولى ظرف تميز در دسترس نبوده، به عجله براى آنكه سائل از در منزل ردّ نشود مقدارى از آن آلبالو پلو را در طاس حمّام كه در دسترس بود ريخته و به سائل ميدهد، و از اين موضوع كسى خبر نداشت.
نيمه شب پدر من از خواب بيدار شده و مادر مرا بيدار كرد و گفت: امروز چهكار كردى؟ چهكار كردى؟ مادرم گفت: نمىدانم!پدرم گفت: الآن مادرم را در خواب ديدم و بمن گفت: من از عروس خودم گله دارم، امروز آبروى مرا در نزد مردگان برد؛ غذاى مرا در طاس حمّام فرستاد.
تو چهكار كردهاى؟ مادرم مىگفت: هر چه فكر كردم چيزى بنظر نيامد، ناگهان متوجّه شدم كه اين آلبالو پلو را به سائل چون به قصد هديّه براى روح تازه گذشته دادهام و در آن عالم غذاى آن مرحومه بوده است، چون بصورت نامطلوبى به سائل داده شده است، به همان طريق آن را در عالم ملكوت براى مادر شوهرم بردهاند و او از اين كار گلهمند است.
آرى، او شِكوه دارد كه چرا غذاى مرا كه صورت مُلكىاش آلبالو پلو به سائل است و صورت ملكوتىاش يك طبق نور است كه براى روان متوفّى مىبرند، در طاس حمّام ريخته! و اهانت به سائل، اهانت به روح متوفّى بوده است.
هر احسانى كه انسان ميخواهد بكند بايد با كمال احترام و بزرگداشت سائل و فقير، و با توقير و تجليل آنها انجام يابد.
هر كارى كه انسان مىكند و با سعه و اختيار ميتواند براى او سودمند باشد، بايد در حال زندگى و حيات بكند و الّا چون دستش كوتاه شود، قدرت ندارد كه ظرف غذاى خود را كه بصورت طاس حمّام است عوض كند و غذاى ملكوتى خود را در ظرف بلورين صرف كند.» معاد شناسی، ج1ص188
#شیخ_آقابزرگ_طهرانی #برزخ #معاد #عمل_صالح #علامه_طهرانی
https://eitaa.com/Menhajalsalehin