eitaa logo
مصباحیه ...
135 دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
9.2هزار ویدیو
528 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
خودشان رویِ میزشان را تمیز می‌کردند! استاد عبدالله نورانی در نهایت سادگی زندگی می‌کردند و از تجمّل و تکلّف فرسنگ‌ها به دور بودند. خانۀ محقر و کوچکشان در یوسف‌ آباد و دفتر و میز کارشان در دانشکده، نشان خوبی از این مدّعاست. ایشان هیچ‌ گاه کار خودشان را به دیگری واگذار نمی‌کردند و درخواستی از دیگران نداشتند. حتی شنیده نشد که به خدمتکار دانشکده بگویند: برایشان چای یا ناهار بیاورد. خودشان روی میزشان را تمیز و کتابخانه‌اشان را غبارروبی می‌کردند. استاد نورانی اتومبیل یا راننده نداشتند و بیشتر اوقات، پیاده به دانشکده می‌آمدند و دعوتِ همکاران را برای آن که او را به منزل برسانند، رد می‌کردند. دکتر کوچنانی که همکار و هم‌ اتاقی وی بود، می‌گفتند: تنها یک بار موفق شدم استاد را به منزل‌شان برسانم و آن هم پس از بازنشستگی ایشان بود، که می‌خواستند کتاب‌هایِ ملکی خود را از دانشکده به منزل ببرند. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۹۳/۳/۴، بزرگداشت استاد نورانی، نقل خاطره از استاد منصور پهلوان.
هزاران آفرین بر این استغنا! در فضیلت و پرهیزكاری و مناعت و تقوای واقعی مرحوم آیت الله شیخ عبدالله نورانی- استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران- مطلبی را به عرض برسانم: اوایل سال ۱۳۵۵ مرحوم آقای صادق احمدی‌ـ آن وزیرِ پاكیزه پاک‌ نهادِ پاكدامنِ دادگستری‌ـ كه این فقیرِ ناچیز در میان وزرای عدلیه‌ای كه در دهه‌های اخیرِ قبل از انقلاب می‌شناسم، پس از مرحومِ مغفور آقای حاج آقا جمال‌الدین اخوی‌ از همه وزرای عدلیه دین‌دارتر و مقیدتر به رعایت آداب مذهبی بود، روزی برخلافِ معمول، خودش با واسطهْ تلفنی كردند و گفتند: یک كاری دارم فوراً بیا این جا! خدمتش رفتم، فرمودند: مهدوی! بعد از آقای حاج میرزا عبدالله ثقة‌الاسلامی برای محكمه شرع، تا كنون رئیس یا سرپرستی معین نشده و مراجعینِ آن محكمه سرگردانند. تو با ارتباطی كه با حضرات علما و آقایانِ اهلِ علم داری، می‌توانی شخصِ واجدِ صلاحیتی كه سنش از پنجاه متجاوز باشد، معرفی كنی! و اضافه كردند: من خودم خدمت حضرت آقای شهابی [یعنی مرحوم آیة الله آقای آقا میرزا محمود شهابی] این مطلب و استدعا را عرض كردم ایشان اظهارنظری نفرمودند، ولی امر فرمودند با تو مشورت كنم. سعی كن تا چهارشنبه كه این جا می‌آیی دو سه نفر را معرفی كنی! بنده با آن كه می‌دانستم به قول مرحوم استاد علامه فروزانفر، این تكلیف، تكلیفِ شاقّی است، عرض كردم: امرتان را اطاعت می‌کنم. احمدی اضافه كرد كه: ضمناً حقوق مادی این سِمت ماهی دو سه هزار تومان است و ممكن است منبعی فوق العاده هم داشته باشد! از همان لحظه ذهنم متوجّه دو نفر شد: آقایان: حاج ‌شیخ ‌عبدالله نورانی و آقا ‌شیخ ‌محمد تقی جعفری تبریزی‌ـ رحمة الله علیهما‌ـ فردای همان روز به دارآباد رفتم و حرف وزیر عدلیه و پیشنهاد او را به مرحوم آقای نورانی گفتم و اصرار بر پذیرش درخواست وزیر كردم. ‌ آقای نورانی كه مقام والایی از علم و معرفت و امانت و تقوا و مناعت و قناعت داشت و فی الواقع بیتِ حضرت خواجه شیراز كه: دولتِ فقر خدایا به من ارزانی‌دار كاین كرامت سببِ حشمت و تمكینِ من است وصف الحال اوست، با نگاهی ملامت‌ بار به من فرمودند: احمد آقا! تو چطور همچه چیزی را به من پیشنهاد می‌كنی؟ مگر خودت مكرّراً نمی‌گویی كه حضرتِ آقای حاج شیخ (یعنی مرحومِ پدرم رحمه الله) تو را از این كه به دانشكده حقوق و سپس به عدلیه بروی منع فرموده‌اند؟ مگر نمی‌دانی كه من شاگرد و تربیت‌ یافته ایشانم و در زندگی متنعّم به نعمتِ ریزه‌خواری از خوانِ حضرت علی بن‌ موسی الرضایم؟ و به همان لهجه شیرینِ نیشابوری فرمودند: نِخِر نِخِر، ای كار از مو بَر نمی‌یه. مو آخوندِ دِه را به عدلیه چه كار؟ ابداً به عدلیه نَمَرُم (=نه خیر نه خیر، این كار از من بر نمی‌آید. منِ آخوند ده را به عدلیه چه كار؟ ابداً به عدلیه نمی‌روم) و من‌ِ بنده صورتاً با دست خالی ولی معناً با یک عالَم خوشحالی و تحسین و آفرین به حضرت نورانی، به شهر برگشتم. همان شب هم تلفنی با آقای جعفری صحبت و مذاكره كردم، اما آن بزرگوارِ عالی‌ مقدار هم برای این كه به این حقیر «نه» نفرماید، برای پذیرش آن سِمت شروطی را معین فرمود كه در حقیقت «تعلیقِ به محال» می‌بود. چهارشنبه اولین سئوالِ مرحوم آقای احمدی درباره محكمه شرع بود. من جریان را دقیقاً به ایشان عرض كردم و از پیگیری آن امر، معذرت خواستم. آقای نورانی این پیشنهاد را در حالی نپذیرفتند كه در یک منزلِ روستاییِ محقّری كه بیش از دو اتاق نداشت زندگی می‌كردند و هزار آفرین بر این استغنا! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: یآدنامه استاد عبدالله نورانی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، نقل خاطره از دکتر احمد مهدوی دامغانی. http://t.me/sireyefarzanegan
اگر نام مادر بزرگوارت را نبرده بودی، به یقین نمی‌گرفتم! چندی قبل از درگذشت مرحوم استاد آیت الله شیخ عبدالله نورانی، در خیابان ولیعصر(عج)، به سوی میدان تجریش می‌رفتم كه دیدم شیخ منتظر ماشین ایستاده است. یكی دو تاكسی خالی از كنارش رد شدند، ولی توجهی به او نكردند. بنده جلوی ایشان ترمز كردم، بدون آن كه به راننده نگاه كنند، گفتند: میدان تجریش! گفتم: حاج‌ آقا سوار شوید، ولی كرایه دو برابر می‌شود چون من خطی و تاكسی نیستم! سوار شدند و بدون نگاه به راننده گفتند: بارك‌الله! خدا عمرت دهد. عیب ندارد، مرا برسانید كرایه مهم نیست! حدود نیم ساعت است كه این جا ایستاده‌ام، كسی سوارم نكرد. مقداری كه رفتیم و من حرف زدم، ناگهان گفتند: صدای شما آشناست، فلانی هستید؟ گفتم:بله! چون با لباس رسمی نبودم، ابتدا مرا نشناخته بودند، گفتند: چرا با كاپشن و کلاه؟ گفتم: حاج آقا هزینه‌ها زیاد شده است. برای تأمین مخارج، خیلی‌ها مسافركشی می‌كنند، سوار كردنِ مسافر با این لباس، راحت‌تر است! شیخ، شوخیِ ما را جدی گرفته و باور كردند و زدند زیر گریه! من سخت ناراحت شدم و گفتم: جناب شیخ! شوخی كردم. من در اوقاتی كه به دنبال كارهای شخصیِ روزمره و یا خرید لوازم خانه می‌روم، با این لباس هستم و قصدم هم از این كه گفتم هزینه‌ها زیاد شده و خیلی‌ها مسافركشی می‌كنند، خودم نبودم. لبخندی زدند و گفتند: بسیار آزرده خاطر شدم. فكر كردم واقعاً مسئله، حقیقت دارد. خدا را شكر كه تصورم اشتباه بود. به میدان تجریش كه رسیدیم، گفتند: به امامزاده صالح می‌روم. خیلی وقت است كه به زیارتِ این فرزند زهرا نیامده‌ام! توقف كردم تا استاد پیاده شوند. ولی قبل از آن، پاكتی را كه در جیبم مانده بود و نمی‌دانم چرا، درآوردم تا تقدیم كنم. لبخندی زدند و گفتند: چوبكاری نفرمایید. من عادت به اخذ پاكت از هیچ كس ندارم! گفتم: این را كه می‌دانم، ولی محتوای این پاكت نه از وجوهات شرعیه است، نه از اموال حكومتیه! بل از تبرعاتِ سیّدیه است و بعید می‌دانم هدیه یكی از اولاد حضرت زهرا- سلام‌الله علیها- را نپذیرید كه بی‌شك دلش می‌شكند! شیخ تا نام حضرت زهرا را شنیدند، سه بار گفتند: «حضرت زهرا سلام‌الله علیها» و باز گریستند و پاكت را گرفتند و گفتند: اگر نام مادر بزرگوارت را نبرده بودی، به یقین نمی‌گرفتم. من زندگی ساده و طلبگی دارم و از این پاكت هم به احترام، یك تومانش را برمی‌دارم و بقیه را با اجازه شما به كسی می‌دهم كه بیشتر نیاز داشته باشد! از درون ماشین، ریش سفیدِ اشك‌ آلودش را بوسیدم و خداحافظی كردیم. او به سوی امامزاده صالح رفت و من به سمت منزل و به امید یافتن مسافری از نوع او، كه متأسفانه دیگر یافت نشد! این آخرین دیدار ما بود! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: پایگاه اطلاع رسانی استاد سید هادی خسروشاهی http://t.me/sireyefarzanegan
👆👆👆👆👆 ✅ چند پیام درس آموز از حیات الهی استاد عبدالله نورانی در ایام سالگرد رحلت ایشان ... حجت الاسلام و المسلمین استاد ، روحانی بی‌تکلف، عالم زاهد، فاضل فروتن، انسان ربانی، نسخه شناس و مصحّح ماهر و استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران بودند. (۱۳۰۸ نیشابور- ۱۳۹۰ تهران) رضوان الله علیه ... 🌹🌹🌹
✅ عالم ربّانی، حکیم الهی، نابغه ی جهانی، دانشمند کم نظیر، کوه ایمان، نادره ی دوران، فخر زمین و زمان، افتخار طبرستان، اعتبار ایران، مرد میدان، الهی گوی کوی جانان، شکوه اسلام و شیعه، جامع معقول و منقول، فقیه، مفسّر، متکلّم، حکیم، فیلسوف، عارف، منجّم، ریاضی دان، طبیب، شاعر و ادیب فارسی و عربی، نویسنده چیره دست و زیبانویس، خوشنویس ماهر، صاحب آثار روشنگر و نورانی و کتب و رسالات مبارک و ملکوتی، آخرین ذخایر ملایان کتابی و عالمان مکتبی، غوّاص قهّار علوم ظاهری و باطنی و غریبه، جامع تدریس و تحقیق و تصحیح و تالیف، جمال السالکین، بقیه السلف الصالحین، جامع علم و عمل و سلوک نظری و عملی، مفسّر ظاهر و باطن قرآن، شارح کبیر ابن عربی و ملاصدرا، انسان شناس قَدَر (معرفت نفس)، مسلّط بر علوم غریبه و تسخیر شیاطین و اجنّه، فقیر الی الله، شیفته آل الله، ناصح خلق الله، وارسته از دنیا و ماسوا، آراسته به شهود خدا، کاشف عالم معنا، عرش نشین خلوت گزین، سورنشین کوی آه، سحرنشین شکسته دل، غزل خوان کعبه دل، بیدار دل همیشه بیتاب، صائم دایم رجب و شعبان و رمضان، اقیانوس آرام و عمیق توحید و توحّد، جلیس غار حرای ایرا، سالک ساکن ملکوت، سائر مجذوب محبوب، واجد مقام عندیّت، مبتهج به لذات روحانی، صاحب مکاشفات سبحانی، منوّر به اربعینیات کلیمی، مستقیم بر ریاضات عرفانی، زاده ی عشق الهی، مست می ازلی، سوخته ی وصال الهی، شوریده ی شراب طهور قرآنی، گوهر شیدای عرشی، عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی، علامه ی ذوالفنون، مصباح الهدایه، فلک الافلاک، نجم الدین، ابوالفضائل، راحل رستگار، آیت الله حسن آملی 🌹🌹🌹
🔹 مراسم بزرگداشت مقام علمی و فرهنگی آیت الله حسن حسن زاده آملی (ره) 🔻زمان:شنبه ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۰ 🔻ساعت ۱۴:۰۰تا ۱۶:۰۰ 🔻 برگزار کننده: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی 🔸 پخش برنامه در نشانی های زیر: https://www.instagram.com/anjomanasarmafakher2 https://www.aparat.com/mafakherefarhangi
💢 علامه حسن زاده جامع بین علم و عمل بود ✅ آیت الله رمضانی، شاگرد برجسته علامه حسن زاده آملی در مراسم چهلم علامه در دفتر رهبری در قم: 🔹 تعارضی بین عرفان نظری و عملی نیست و علامه حسن زاده جمع بین علم و عمل بود. عالم ربانی عالمی است که رنگ و بوی خدا بدهد و علامه حسن زاده را اینگونه یافتیم.
💢 علمی نبود که علامه به سمت آن نرفته باشد/ حوزه به فلسفه بیشتر توجه کند ✅ حجت الاسلام والمسلمین یزدان پناه در مراسم چهلم علامه در دفتر رهبری در قم : 🔹 بر اساس بنیاد فکری آیت الله حسن زاده، انسان نباید بگوید آنچه خوانده ام کفایت می کند و خود علامه اینگونه بود؛ علمی نبود که به سمت آن نرفته باشد. 🔹 فلسفه و عرفان اسلامی مکرر خود را به قرآن عرضه کرده است و همانگونه که نیازمند به تحصیل رسائل در حوزه می باشیم باید به اسفار و فلسفه نیز اهتمام ورزید.
علامه حسن زاده وحضوردرقله قله ها.mp3
45.33M
✅ دانشمند بزرگ 🔰 علامه حسن زاده و حضور در قلّه ی قلّه‌ها 📆 پنجشنبه ۱۳ آبان‌ماه۱۴۰۰ (آمل، روستای ایرا) 🌹🌹🌹
حقیقت آیات قرآن برایشان آشکار شده بود! مرحوم علامه حسن زاده آملی در درس می‌فرمودند: قرآن را سَرسَری نگیرید، چه‌ بسا در هنگام خواندن قرآن، آن چه را می‌خوانید، ببینید. من کسی را می‌شناسم که وقتی مشغول خواندن سوره واقعه بود، به آیه «فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ» که رسید، هر آن چه را می‌خواند، می‌دید! البته استاد نفرمودند این فرد کیست، من گاهی اوقات استاد را تا منزل بدرقه می‌کردم. در آن روز هم که با استاد بودم، گفتم: آقا بفرمایید آن فرد چه کسی بود؟ فرمودند: آقاجان! من خودم بودم! یک روزی این مطلب را به مرحوم علامه جعفری گفتم که استاد حسن‌زاده آملی چنین حالی داشتند. ایشان با یک حالی فرمودند: «هیئناً له». سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: خبرگزاری ایکنا، گفتگو با استاد قادر فاضلی، ۱۴۰۰/۷/۲۲. http://t.me/sireyefarzanegan
🔰 تازه‌ترین تصاویر منتشر شده از علامه ذوالفنون ▪️همزمان با چهلمین روز ارتحال مرحوم علامه حسن‌زاده آملی، خانواده ایشان تصاویری از این سالک توحیدی را منتشر کرد.