eitaa logo
مصباحیه ...
131 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
8.9هزار ویدیو
493 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 دردهای مزمن جبهه انقلاب 📝 حاشیه‌ای بر واکنش‌های این روزهای جبهه انقلاب 🖋 حسین ایزدی 🔸 در کنار همه امتیازات ، اما به آسیب‌هایی دچار هستیم که باید چاره‌ای برای آن‌ها اندیشید. 🔺 اینکه جبهه به سرعت واکنش نشان می‌دهد یعنی جبهه انقلاب زنده است، دارای دغدغه است، نمی‌خواهد بی تفاوت باشد، این‌ها همه مزیت ماست. 🔻 اما اینکه نمی داند کجا، در چه اندازه، و با چه روشی کنش و واکنش داشته باشد، یعنی از پختگی لازم برخوردار نیست و هنوز به لازم نرسیده است. ♨️ برخی از آسیب‌هایی که دچار هستیم: 1⃣ تسرع منهای تأمل ذهن بخشی از جبهه انقلاب خیلی سریع بهم می‌ریزد، خیلی سریع به واکنش می‌افتد، خیلی سریع به نفی و طرد می‌رسد، خیلی سریع تحلیل می‌کند، خیلی سریع محکوم می‌کند! همه اینها نشان‌دهنده ضعف‌های ساختاری است. ضعف‌هایی که اگر چاره نکنیم همچنان در انفعال می‌مانیم. کافی است «یک اتفاق» در عرصه برجسته شود، همه ذهن، کنش و دغدغه ما را به خود معطوف می‌کند. 2⃣ بی مسئلگی بخشی از جبهه انقلاب حتی خیلی سریع اولویت‌هایش تغییر می‌کند. کسی که اولویت‌ها و مسئله‌هایش سریع تغییر می‌کند، یعنی اساسا فاقد مسئله است و اولویتی ندارد. به همین دلیل می‌بینیم کل همّ و غمّ جبهه گاهی در حد یک هفته می‌شود واکنش به مثلا انتشار عکس فلانی با فلانی یا خواندن یک شعر غلط از طرف فلان مداح.... 3⃣ غلبه روحیه نفی و طرد ما دارای چنان قدرتی هستیم که می‌توانیم با واکنش‌های حساب‌نشده اما پرحجم و تند و تیز به سرعت یکی را به مرز نفی و از انقلاب برسانیم. اصلا گویی کاری جز طرد نداریم!! این به معنای نادیده‌گرفتن خطوط قرمز نیست، به معنای پافشاری بر اصول نیست، بلکه به معنای فقدان سیاست اقدام است. 4⃣ نارسائی تئوریک یکی از مشکلات اساسی ما است که موجب شده دچار شویم. تعریف روشنی از بودن و انقلابی نبودن نداریم. حتی تعريف صحیح و جامعی از نداریم. نمی‌دانیم دقیقاً موطن نزول و تطبیق "اشداء علی الکفار و رحماء بینهم" چیست و برای کجاست؟ وقتی چنین شد، بر اساس آنچه حدود انقلابی‌بودن می‌دانیم دیگران را قضاوت می‌کنیم و فعل خود را مصداق بصیرت‌افزایی می‌پنداریم! یکی را نفی و طرد می‌کنیم و دیگری را محکوم و مطرود. فقط هم قرائت خودمان از آقا را قبول داریم. جهت‌گیری ما گاهی به سمت کشف حقیقت نیست، بلکه به سمت اثبات مواضع خومان است و این هم بد است. حالا هم که یاد گرفته‌ایم تا کسی حرفی خلاف میل ما می‌زند اسم او را صورتی می‌گذاریم. 5⃣ افراط در در واکنش گاهی نسبت به برخی مسائل باید واکنش نشان داد و قطعا وظیفه است. مثلا کسی شعر غلطی خوانده است، باید داد، اما ما چنان بلایی به سر وی می‌آوریم و او را تا مرزهای کفر بالا می‌بریم؛ که به غلط کردن بیافتد. این شیوه امامان ماست؟ این شیوه رهبری است؟ پس مروت و چه می‌شود؟ کسی شک ندارد شعری که فلانی خواند غلط است، کسی شک ندارد تطهیر خاتمی غلط است، کسی شک ندارد هزارتا مسئله دیگر وجود دارد، مهم نحوه مواجهه ما با هر یک از این مسائل است. Manahejj