اما بعد....!
بعد از فرونشستن خشمها و سوگها، مسئولان کشور لازم است در این باره بیاندیشند که چرا کار در لبنان به این نقطه رسید؟
آیا آنچه رخ داد، قابل انتظارشان بود؟ اگر بود، چرا مانع وقوع آن نشدند و اگر نبود، چه علل و عواملی مانع دیدن واقعیت و پیشبینی آن شد؟
به نظر من، یکی از عوامل اصلی این قبیل امور، جلوگیری از طرح نظرات مخالف و انتقادی در سطح عمومی است. نقطه قوت اسرائیل نسبت به برخی کشورهای خاورمیانه این است که هر استراتژی، سیاست و تصمیم نهادهای رسمی، قابل نقد عمومی از سوی نیروهای منتقد و مخالف به صریحترین و عریانترین شکل ممکن است. همین مسئله زوایای مختلف موضوع را پیش چشم تصمیمگیران میآورد و آنان را نسبت به عواقب تصمیمشان هشیار میکند و یا در صورت نادیده گرفتن هشدارها به پای میز پاسخگویی میکشاند.
در برخی کشورها از جمله کشور ما اما گویی برخی تصمیمات سیاسی، مقدس و مطلقاً پرسشناپذیرند به طوری که اگر شهروندی از زاویهای متفاوت، خطرات و تهدیدات آتی یک تصمیم را گوشزد کند، بلافاصله به عنوان عامل یا ستون پنجم دشمن معرفی میشود!
در واقع این روش کار را به جایی رسانده است که عدهای تحت عنوان "نیروی ارزشی یا انقلابی" اظهارنظر را هم فقط حق انحصاری خود میدانند و حتی برای رئیسجمهور و وزیران کابینه نیز کمترین شایستگی و جایگاهی برای ارائۀ نظرات خود نمیبینند! همینها با ایجاد فضای رعب و تهمت، مانع سنجش همهجانبۀ تصمیمات سخت در این دنیای پیچیده و بغرنج میشوند و با تحمیل نظرات سطحی و هیجانی و پرهزینۀ خود به حکومت، سبب بروز تکرار فجایع در کشور میشوند.
آنچه در لبنان علیه حزبالله رخ داد، مسئلۀ کوچکی نیست که بتوان آن را کماهمیت شمرد و یا منحصر به همین مورد نیست که قابل تکرار نباشد. خیزی که دولت نتانیاهو برداشته است، ابعاد گستردهای دارد. به رغم ظاهر ماجرا کارش را هم با هماهنگی با بسیاری کشورها پیش میبرد. مقابله با این وضعیت، همۀ توان فکری مجموعۀ نخبگان ایرانی را طلب میکند.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
مرز نمیشناسد!
اینکه برخی نیروهای متنفذ اصطلاحاً سوپرانقلابی در این شرایط بغرنج و طاقتفرسا اینطور بیرحمانه به جان دولت پزشکیان افتادهاند، جای زیادی برای خوشبینی باقی نمیگذارد.
در همه جای دنیا، توهم و خودمحوری و خودحقپنداری و کوتهفکری و تحجر و لجاجت مرزی دارد، اما در ایران همۀ اینها گویی مرز نمیشناسد.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
هیچ تحرکی دیده نمیشود!
هر چه دقت میکنم در این فضای بحرانی هیچ تلاش دیپلماتیک جدی بینالمللی، هیچ ابتکار سیاسی منطقهای، حتی هیچ مساعی جمیلهای برای فرونشاندن آتش جنگ بین ایران و اسرائیل نمیبینم.
گویی تمام قدرتها و ابرقدرتها، به تماشا ایستادهاند تا بازی بزرگ شروع شود. در این میان فقط آمریکا با ارائۀ مشورت به اسرائیل، در صدد هدایت جنگ به سمت تأمین منافع استراتژیک خود و نه پیشگیری از آن است. هیچ تحرک ملموسی از جانب چین و روسیه و حتی اتحادیۀ اروپا دیده نمیشود.
ظاهراً همه به این نتیجه رسیدهاند که برخورد شدید و مستقیم بین اسرائیل و ایران قابل جلوگیری نیست و هیچ طرح دیپلماتیکی در این مرحله شانسی برای پذیرش از سوی هیچکدام از دو طرف ندارد. شاید هم همگی منافعشان را در این رویارویی تاریخی و بیسابقه میبینند!
به نظرم برخی بحرانهای بشری مانند برخی بحرانهای طبیعی است. پیش از آغازشان، میتوان برای جلوگیری از وقوعشان هزاران پیشنهاد و توصیه ارائه کرد، اما به محض آنکه سربرآورند تا تخلیۀ آخرین قطرۀ انرژی خود به پیش میتازند.
توکل بر خدایی که میشنود و میبیند.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
خطبهای برای کاهش التهاب
خطبههای نماز جمعه امروز رهبری جمهوری اسلامی در تهران از نگاه من نوعی کمک به کاهش التهاب در منطقه است.
اگر اسرائیل دست به اقدام ویرانگری در خاک ایران نزند، به نظرم این خطبهها میتواند مسیر خشونت فزاینده در خاورمیانه را به سمت دیپلماسی بچرخاند.
مشکل اما این است که هیچ ابتکار دیپلماتیک منصفانهای در دستور کار علنی جامعهٔ جهانی قرار ندارد. امیدوارم به زودی چنین ابتکاری شکل گیرد.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
گوش نتانیاهو به تیم ترامپ است؟
طرف مشورتِ دولت نتانیاهو در آمریکا بیش از آنکه کاخ سفید و پنتاگون باشد، تیم سابق دونالد ترامپ است، مشخصاً همان تیمی که "معاملۀ قرن" را تدوین و منتشر کرد.
جرد کوشنر داماد ترامپ که در تدوین "معاملۀ قرن" و "پیمان ابراهیم" نقش اول را داشت، اخیراً نظر خود را در بارۀ بحران جاری در خاورمیانه علنی کرد. او نوشت:
«هرکس که میگوید خواستار آتشبس در شمال است، اشتباه میکند، هیچ راه برگشتی برای اسرائیل وجود ندارد. آنها نمیتوانند کار را نیمه رها کنند و به طورکامل زرادخانهای که به سوی آنها نشانه رفته را از بین نبرند. دیگر هرگز چنین فرصتی نخواهند داشت.»
کوشنر با معرفی کردن جمهوری اسلامی به عنوان "مشکل اصلی" تأکید کرد: "«اقدام درست در حال حاضر این است که آمریکا به اسرائیل بگوید که کار را تمام کند. خیلی دیر شده است.»
این در حالی است که شخص ترامپ نیز که چند روز پیش گفته بود اگر در انتخابات برنده شود ظرف یک هفته با ایران توافق می کند، دیروز از موضع کوشنر حمایت کرده و مخالفت دولت بایدن با "حمله به تأسیسات اتمی ایران" را "اشتباه" قلمداد کرده است. ترامپ گفته است: "«پاسخ رئیس جمهور آمریکا باید این میبود که اول تأسیسات هستهای را بزنیم و بعد به فکر بقیهاش باشیم.»
طبق گزارش رسانهها، به رغم درخواست بایدن از اسرائیل برای اجتناب از حمله به مراکز هستهای ایران، دولت نتانیاهو هیچ تعهدی در این باره نداده است.
در واقع هنوز توانایی اسرائیل برای حمله به مراکز اتمی ایران و تصمیم نهایی آن در این مورد نامشخص است، اما به نظر میرسد که دولت نتانیاهو رویکرد خود را بیشتر با تیم خاورمیانهای ترامپ هماهنگ میکند تا با تیم بایدن. از حملۀ 7 اکتبر تا کنون، دولت بایدن پیشنهادهای علنی بسیاری در مورد جنگ غزه به دولت نتانیاهو ارائه کرده است که اکثر آنها کاملاً نادیده گرفته شده است.
احتمالاً تأثیر عملکرد دولت نتانیاهو بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم مد نظر تیم ترامپ است. آنها تشدید منازعه را کمک به پیروزی ترامپ تصور میکنند و رؤیایشان این است که با پیروزی ترامپ، معاملۀ قرن و پیمان ابراهیم جان تازهای بگیرد.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
برنامۀ اسرائیل از زبان بنیگانتز!
سرعت تحولات و حجم آتش در خاورمیانه به اندازهای شدت گرفته است که فرصتی برای جمعبندی شرایط و اندیشه در بارۀ سناریوهای پیش رو وجود ندارد.
آنچه ذهن مرا از 10 روز پیش به این سو، به شدت به خودش مشغول کرده بود، این بود که هدف اسرائیل از این تهاجمات بیسابقه دقیقاً چیست و چه خوابی برای خاورمیانه و کشور ما دیدهاند.
امروز اما در روزنامۀ نیویورکتایمز به مقالهای از بنیگانتز رهبر حزب اتحاد ملی و رئیس سابق ستاد ارتش اسرائیل برخوردم که برنامهشان را برای ایران به روشنی و با جزئیات تشریح کرده است.
آنطور که گانتز اعلام کرده است، آنان کارزاری نظامی، سیاسی، حقوقی و منطقهای برای ایران تدارک دیده و آرزوی عملی کردن آن را دارند.
گانتز در مخالفت با عملکرد و خطمشی نتانیاهو در برابر جنگ غزه، چند ماه پیش از کابینۀ جنگ اسرائیل استعفاء داد و اینک در موقعیت اپوزیسیون فعالیت میکند. این موضوع از اهمیت مقالۀ او کم نمیکند، بلکه به عکس با توجه به ساختار قدرت و مدیریت سیاسی در اسرائیل، نظرات او در این زمینۀ خاص حتی مهمتر از نتانیاهو به شمار میرود.
من در اینجا به دلایلی که شاید بعدها آن را توضیح دهم، قصد شرح مقالۀ گانتز را ندارم. قصدم عمدتاً توجه دادن نهادهای تصمیمگیر بخصوص وزارت خارجه به آن یادداشت است.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
محلۀ ارواح!
حومۀ جنوبی بیروت - ضاحیه - به محلۀ ارواح تبدیل شده و در حال تبدیل شدن به غزهای دیگر است. میتوان به شیوۀ برخی روشنفکران ضدجنگ گفت؛ جلو این جنگ ویرانگر باید گرفته شود! اما چه کسی و چگونه قادر به انجام این کار است؟
شاید این کار تا اندازهای فقط از نبیه بری بر آید. نبیه بری رئیس پارلمان لبنان و رهبر جنبش شیعی امل یعنی همان میراث سیدموسی صدر است. او میتواند نمایندگان مجلس را برای انتخاب رئیس جمهور لبنان به صحن مجلس فرابخواند. ظاهراً برای این منظور در پشت پرده تلاشهایی در جریان است، اما ضعف مفرط نهادهای قانونی لبنان و تفرقۀ قومی عملاً حاکمیت لبنان را فلج کرده است.
ظاهراً در لبنان همه منتظر نشستهاند تا نتیجۀ جنگ بین اسرائیل و حزبالله مشخص شود تا بر اساس آن، گام بعدی خود را بردارند. با این حجم از ویرانگری اما تا گام دوم آنها، چیزی از ضاحیه و شهرهای جنوب لبنان ممکن است باقی نماند.
سلاحها در روزگار رشد جهشی تکنولوژی روز به روز مخربتر و مهیبتر میشوند. نه طبیعت طاقت تحمل این میزان ویرانگری را دارد و نه جان شیرین آدمیزاد. اگر قرار است از تمدن بشری چیزی باقی بماند، جنگ به عنان ابزاری برای حل اختلافات نوع بشر، باید از دستور کار خارج شود. آیا ممکن است؟ به نظرم از همان زمانی که خدا سرشت انسان را در "احسن تقویم" آفرید و بلافاصله آن را به "اسفلالسافلین" برگرداند، جنگ هم بخشی از سرنوشت شوم این دوپا شده است!
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
جا دارد از خود بپرسند!
پس از وقوع عملیات 7 اکتبر من داوری خود را از نقطهنظر اخلاقی و پیامدهای استراتژیک آن حمله، در همین کانال نوشتم و هزینۀ آن را هم بدون آنکه رسانهای کنم، متحمل شدم.
اما جا دارد اسرائیلیها از خود بپرسند که اگر آنان طبق قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل، اسکان یهودیان تندرو در کرانۀ باختری رود اردن را متوقف و با شکلگیری یک موجودیت مستقل فلسطینی در سرزمینهای اشغالی موافقت میکردند، حملۀ 7 اکتبر و پیامدهای فاجعهآمیز آن برای کل منطقه، اصلاً امکان وقوع داشت؟
تا زمانی که جامعۀ اسرائیل برای این پرسش ساده، پاسخ قانع کنندهای نداشته باشد، از چشم مردم خاورمیانه، مسئولیت اصلی تمام بیثباتیها به گردن دولت خود آنها خواهد بود.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
چگونه؟
برخی چهرههای سیاسی مرتب هشدار میدهند که "دمکراسی" از طریق حملۀ خارجی و همراهی با نتانیاهو به دست نمیآید.
آنها ظاهراً به یک نکتۀ مهم التفات ندارند! نکته این است که آن دسته از کسانی که به تلویح یا تصریح از حملۀ نظامی به کشور حمایت میکنند و از درِ اتحاد و دوستی با نتانیاهو در آمدهاند، اصلاً دنبال استقرار دمکراسی در ایران نیستند که لازم باشد از این جهت به آنان انذار و هشدار داد!
آنها با چه زبانی باید بگویند که در پی اعادۀ نظامی مانند دوران رضاهشاه هستند؛ یعنی اجرای یک برنامۀ توسعۀ زیرساختی و اقتصادی آمرانه و از بالا در کنار پارهای آزادیهای فرهنگی و اجتماعی بدون کمترین تحملی در حوزۀ تکثر سیاسی و آزادی انتخابات و احزاب تا اطلاع ثانوی، جز آنچه در ابتدای کار در آن وضعیت فرضی، از دستشان در رود و بعد هم سرکوب شود!
موضوع اصلی اما این است که نتانیاهو قدرت و توانِ انجام و مدیریت انتقال به آن وضع را از کجا آورده است؟ او شاید بتواند تخریب وسیعی در کشور به وجود آورد اما کاری که ابرقدرتی در اندازۀ آمریکا از انجامش در افغانستان نهایتاً باز ماند و در عراق هم با هزینههای انسانی و اقتصادی هنگفتی همراه شد، دولتی به اندازۀ دولت اسرائیل چگونه میتواند در سرزمینی به وسعت و جمعیت ایران به انجام برساند؟
هرج و مرج آفرینی کار سادهای است اما ایجاد ثبات کمر پیل را میشکند!
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
حمله به تأسیسات اتمی؟
نفتالی بنت از رهبران تندروی اسرائیل که در دوران کوتاه نخستوزیریاش دستور تمرین جدی برای حمله به تأسیسات هستهای ایران را صادر کرده بود، اکنون بر انجام این حمله اصرار دارد و بر این باور است که دیگر چنین فرصتی برای "نابودی تأسیسات هستهای ایران" پیش نخواهد آمد.
بنت از دو سال پیش از سیاست کناره گرفته اما به دلیل افزایش محبوبیتش در افکار عمومی اسرائیلیها مترصد بازگشت به عرصۀ سیاست است. در حال حاضر او تنها سیاستمدار اسرائیلی است که طبق نظرسنجیها، محبوبیتی بیشتر از نتانیاهو برای تصدی پست نخستوزیری دارد.
چیزی که خیلی عجیب به نظر میرسد سکوت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در برابر تهدید اسرائیل به حمله به تأسیسات هستهای ایران است. صرفنظر از اینکه اسرائیل توانایی و یا تصمیم چنین حملهای را داشته باشد یا نداشته باشد، تهدید به حمله علیه مراکز هستهای در هر گوشه از جهان به دلیل احتمال نشت تشعشعات اتمی همیشه همراه با حساسیت بسیار بوده است. نشت تشعشعات اتمی یک فاجعۀ تمامعیار انسانی و زیستمحیطی با آثار ماندگار است و نمونهای از آن را بشر معاصر در انتشار تشعشعات اتمی نیروگاه چرنوبیل در دوران حیات اتحاد جماهیر شوروی تجربه کرده است.
آیا از نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی حمله به تأسیسات هستهای ایران خطر نشت تشعشعات را به همراه ندارد؟ اگر ندارد چگونه؟ و اگر دارد چطور در برابر احتمال وقوع چنین فاجعۀ مهیب و دهشتآوری علیه مردم و سرزمین ایران سکوت کرده است؟
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
دعوت برای حمله به کشور؟
این نغمهای که برخی محافل در مورد لزوم "تغییر دکترین اتمی ایران" راه انداختهاند، از سر ناآشنایی کامل با مناسبات قدرت در خاورمیانه و در سطح بینالملل است.
حرف از تغییر دکترین اتمی نه فقط کمترین بازدارندگی به وجود نمیآورد بلکه حتی طرح بحث آن در این وضعیت نوعی دعوت برای حملۀ نظامی به کشور از سوی یک ائتلاف نظامی مجهز و قدرتمند است.
همین را میخواهند؟
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
کجایند؟
چندین و چند سال گفته شد که روسیه و چین "ارکان اصلی نظم در حالِ ظهور جهانیاند" و به همین جهت باید "غرب در حال فروپاشی و اضمحلال" را به کلی رها سازیم و رو به این دو قدرت شرقی کنیم.
اینک در این وانفسا اگر بپرسیم که این ارکان اصلی نظام جهانی کجایند که حتی برای پادرمیانی دیپلماتیک هم پا جلو نمیگذارند، مرتکب گناه میشویم؟
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
حافظ کدام صلح؟
حملۀ ارتش اسرائیل به پایگاه نیروهای سازمان ملل -یونیفیل- در جنوب لبنان اعتراض بسیاری از کشورهای جهان را به دنبال داشته است. نیروهای حافظ صلح سازمان ملل چندین دهه است که در مرز لبنان و سوریه با اسرائیل مستقر شدهاند. این نیروها بخصوص پس از جنگ 33 روزۀ حزبالله و اسرائیل در سال 2006 تعدادشان افزایش یافت و به ده تا پانزده هزار نفر رسید. هزینۀ سالانۀ این نیروها صدمیلیون دلار آمریکا تخمین زده میشود.
اینک که بحث بر سر حمله به این یونیفیل بالا گرفته است جا دارد بپرسیم که این نیروهای "حافظ صلح" کدام صلح را در مرز لبنان و اسرائیل حفظ کرده و مانع کدام درگیری شدهاند؟
در عصر "جهانی شدن" گمان میرفت که سازمانهای بینالمللی بخصوص سازمان ملل برای حل بحرانهای مختلف بشر اقتدار و نقش بیشتری پیدا کنند، اما عملاً اقتدار آنها رو به اضمحلال گذاشته است. هر دولت و یا سازمان غیردولتی بیتوجه به قطعنامههای شورای امنیت تا توان داشته باشد کار خود را پیش میبرد و چون توانش فرسایش یابد دست به دامان سازمان ملل میشود، بیآنکه دیگر کاری از این سازمان برآید.
کار به جایی رسیده است که وزیر خارجهٔ اسرائیل، آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل را "عنصر نامطلوب" دانسته و ورود او را به اسرائیل ممنوع کرده است!
در واقع هر بازیگر دولتی و غیردولتی تا هنگامی که خود را در موضع قدرت میبیند، برای سازمان ملل و قطعنامههای آن تره هم خرد نمیکند، اما همینکه در موضع ضعف قرار میگیرد، فریاد برمیآورد که: "پس این سازمان ملل چه غلطی میکند؟"
اینگونه است که جهان روی ثبات به خود نمیبیند.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
پَستی و دلشکستگی!
پس از آنکه صدها چهرۀ سیاسی و فرهنگی مخالف جمهوری اسلامی از جمله بسیاری از نیروهای "چپ" با صدور بیانیهای حملۀ نظامی اسرائیل به ایران را امری مذموم دانستند، برخی از نیروهای "اپوزیسیون" بخصوص حامیان رضا پهلوی آنها را "عامل جمهوری اسلامی" و "پشتیبان استمرار حیات آن "معرفی میکنند.
این اتهام سبب دلشکستگی و واکنش برخی از امضاءکنندگان بیانیه شده است و اتهام زنندگان را "پَست" میدانند. در واقع بعضی از این افراد همانهایی هستند که به دلیل پارهای اختلافات تحلیلی و توصیفی از شرایط، مرا به "حمایت از رژیم و همراهی با آن" متهم میکردند! با این حساب، اگر وارد کردن اتهام بیحساب و کتاب به دیگران، ناشی از پَستی است و سبب دلشکستگی میشود، خود این افراد باید به یاد داشته باشند که خودشان در این نوع پستیها شریک و عامل دلشکستگی بیگناهان بودهاند!
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
نفوذ تحلیلی و تجاوز به واژهها!
کشور در شرایطی است که به "محاسبه"،"تدبیر"، "عقلانیت" و پدیدههایی از این قبیل سخت نیازمند شده است. اما بیش از دو دهه است که در بسیاری از رسانهها و تریبونهای رسمی و نیمهرسمی از این واژهها هتک حیثیت شده به طوری که هرگونه دعوت به عقلانیت و امور همجهت با آن، معادلِ ذلتپذیری و خودفروشی تعریف شده و مستوجب مجازات دانسته میشود!
در تاریخ سراغ نداریم که به ناموس واژهها به این حد از شناعت - به قول مرحوم دکتر شریعتی - تجاوز شده باشد!
آیا منظور مروجان و تدوینکنندگان این ایدئولوژی وارونه و خردستیزانه، جز این بوده است که هیئت حاکمه به وقت بحران و ضرورت، امکان مانورش را از دست بدهد و دایرۀ انتخابش به یک گزینه محدود شود؟ اگر قرار به شناسایی رد نفوذ است، آن را قبل از هر چیز باید در روند تدوین این ایدئولوژی دنبال کرد! نفوذ تحلیلی بسیار خطرناکتر از هر نوع نفوذ دیگری است.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
بیرحمانه!
بنیامین نتانیاهو طی دیدارش از پایگاه آموزشی بنیامینا گفته است که "بیرحمانه" در تمام خاک لبنان از جمله بیروت به حزبالله ضربه خواهد زد!
تاکنون حملات اسرائیل بر ضاحیه یعنی حاشیۀ شیعهنشین جنوب بیروت متمرکز بوده و مرکز و شمال پایتخت لبنان به جز سه مورد استثنایی، هدف بمباران جنگندههای ارتش اسرائیل قرار نگرفته است. اینک اما نتانیاهو تمام خاک لبنان از جمله تمام بیروت را بخشی از صحنۀ جنگ اعلام کرده است!
بوی گسترش شعلههای جنگ در فضا پیچیده و چه بوی نفرتانگیزی است! این گونۀ دوپا در مواقع جنگ و ستیز واقعاً موجود بیرحمی است. بنابراین نتانیاهو تصادفی از واژۀ "بیرحمانه" برای توصیف عملیات ارتش خود در لبنان استفاده نکرده است!
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
کسی با این شرایط کشتی نمیگیرد!
هفتۀ پیش از شبکۀ خبر صداوسیما برای حضورم در یک برنامه به قصد مصاحبه دربارۀ اوضاع خاورمیانه تماس گرفتند. با آنکه در این وضعیت، بسیار علاقهمندم که به نحوی نظراتم را از یک تریبون عمومی برای مردم بیان کنم، اما از حضور در شبکۀ خبر عذر خواستم و گفتم که حضورم بهصلاح نیست. پرسیدند چرا به صلاح نیست؟ پاسخم این بود که نظرات من با سیاست رسمی فاصلۀ بسیاری دارد و طرح آنها در برنامه، مایۀ شرّ میشود!
این بهانه را رد کردند و گفتند که از قضا تمایلشان به طرح نظرات انتقادی من به وضع موجود است و اصرار کردند که این فرصت را از مخاطبان آنها دریغ ندارم. گفتم؛ این دم و دستگاه اعتباری ندارد! یک نهاد رسمی برای طرح نظرات انتقادی دعوت به عمل میآورد و بعد یک نهاد رسمی دیگر زنگ میزند و به دلیل بیان مطالبی مشابه، به بدترین شکل ممکن تهدید میکند! از این جهت حق را به من دادند اما اصرار کردند که سردبیر برنامه حاضر است در این باره اطمینان دهد که مشکلی پیش نخواهد آمد! نهایتاً نپذیرفتم و داستان یک شهر و صدکلانتر را برایشان مثال آوردم.
ظاهراً صداوسیما به دلایلی از جمله شاید افت مخاطب و یا نمایش سطحی از تکثر فکری در جامعه، اجازه یافته است تا در برخی اوقات خاص، از بعضی منتقدان و مخالفان مسالمتجو برای حضور در برنامههای زنده دعوت به عمل آورد، اما از آنجا که هنوز حد مشخصی از آزادی بیان در کشور نهادینه نشده است، برای مدعوین گرفتاری تولید میشود. در واقع همۀ ما میدانیم که آزادی بیان در جمهوری اسلامی خط قرمزهای بسیار پررنگی دارد، اما این خط قرمزها تعریف قانونی مشخصی پیدا نکرده و عمدتاً براساس سلایق و حساسیت نهادهای مختلف قبض و بسط پیدا میکند.
در حقیقت، اظهارنظر و اموری از جنس حرف و صحبت نباید جنبۀ مجرمانه داشته باشد. شاید به این قاعده بتوان دو یا سه تبصره هم زد که قانون بهطور واضح و روشن باید حدود و ثغور آن تبصرهها را مشخص و روال رسیدگی منصفانه و علنی به آنها را روشن کند. بدون ضمانت قانونی برای آزادی اظهارنظر، اصولاً تضارب آراء و افکار امری مهمل است و به فرض هم که با سطحی از آن موافقت شود جنبۀ نمایشی و تکلفآمیز به خود میگیرد.
اینکه پس از یک مناظره یا حتی مصاحبهای در صداوسیما، علیه طرفِ مصاحبهشونده اعلام جرم شود، بهطور طبیعی امنیت روانی افراد جامعه را به هم میزند و نیروهای مستقل را از حضور در برنامهها پشیمان میکند.
کسی که در دفاع از سیاست رسمی مناظره یا مصاحبه میکند فرض بر این است که از توانایی و مهارت لازم برای پاسخ به طرفِ منتقد و یا مخالف برخوردار است و همانجا جواب طرف را میدهد. اگر مناظرهکننده یا مصاحبهگر نتواند جواب لازم و اقناعکننده را بدهد، کشاندن ماجرا به دادسرا و دادگاه، فقط ضعف سیاست رسمی را به نمایش میگذارد. درست مثل کسی که دعوی کشتی گرفتن با دیگران را داشته باشد و چون در کشتی شکست بخورد، فوری برادر پرزورش وارد عمل شود تا حال طرف را بگیرد! قاعدتاً هیچ فرد عاقلی با این شرایط کشتی نمیگیرد!
#احمد_زیدآبادی
hmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-23173
اتهام و اهانت کیهان به مجمع مدرسین یا اسماعیل هنیه؟
مدیر مسئول روزنامۀ کیهان با ادبیاتی اهانتآمیز و زهرآگین، مجمع مدرسین حوزه را به علت درخواستش برای "بازگشت اسرائیل به مرزهای پیش از جنگ 1967 و تشکیل کشور مستقل فلسطینی" به "مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیستها" متهم کرده است.
اگر درخواست از اسرائیل برای بازگشت به مرزهای قبل از جنگ ژوئن و تشکیل کشور فلسطینی، "مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیستها" باشد، در آن صورت که این اتهام جانب بسیاری از رهبران حماس از جمله مرحوم اسماعیل هنیه را هم میگیرد!
اسماعیل هنیه رئیس فقید دفتر سیاسی حماس یازده آبان سال پیش به صراحت اعلام کرد: " آماده مذاکره سیاسی برای راه حل دو کشوری با پایتختی قدس هستیم."
آیا از نظر حسین شریعتمداری، اسماعیل هنیه هم به "مقابله با اسلام وحمایت از صهیونیستها" برخاسته بود؟
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
وقتی فرصت میگذرد!
هر مسئلهای را باید در زمان مناسبش یعنی هنگامی که فرصتی برای مدیریت و کنترل و حل آن وجود دارد، فهم کرد. فهم و دریافت مسئله پس از "دورۀ طلایی" پیشگیری و کنترل و حل آن، دیگر کارساز نیست و به ناچار باید مصائبش را تحمل کرد.
مسئلهها هم فقط در یک فضای باز معطوف به آزادی بیانِ نهادینهشده، فهمِ عمومی پیدا میکنند و به عنوان مشکلی که باید پیش از گذشت زمان، چارهای واقعی برای آنها اندیشید، در مقابل جامعه قرار میگیرند. در شرایط فقدان آزادی اظهارنظر، ذهنهای مسئلهیاب، به چشم مجرم دیده میشوند!
وقتی دورۀ طلایی پیشگیری و کنترل و حل مشکل، سپری شود، دیگر نق و نوق و پرخاش و اعتراض فایدهای ندارد، چون راهحل کمهزینهای وجود ندارد.
مثل درد زایمانِ یک حاملگی غیرطبیعی و غربالناشده است! هیچ راهی جز تحمل عواقبش وجود ندارد. این هم سنت و آیهای است که خداوندنهاده است. تغییرپذیر و تبدیلپذیر هم نیست.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
بود و نمود حملۀ اسرائیل به خاک ایران
پس از حدود 25 روز تبلیغات دامنهدار و دامن زدن به انواع انتظارات، سرانجام ارتش اسرائیل چند "هدف نظامی" را در خاک ایران مورد حمله قرار داد. نفسالامر اهمیت این حمله هر چه باشد، نمود آن به گونهای است که کماهمیت شمردن آن را برای جمهوری اسلامی امکانپذیر کرده است. پاسخ فوری به حملهای که بتوان آن را "کماهمیت" شمرد، قاعدتاً تردیدهایی را در بین نهادهای تصمیمگیر به وجود میآورد. به نظرم هدف از آن تبلیغات پرحجم و دامن زدن به انتظارات و سپس اقدام در حد کمترین سطح انتظار، ایجاد همین تردید بوده است. یک پاسخ فوری از سوی ایران به معنای تشدید جنگ و بروز عواقب سیاسی و اقتصادی آن بخصوص کمک به کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ در آمریکاست و تعلل در پاسخ و یا عدم پاسخ هم مایۀ تشدید فشارِ نیروهای تندروی داخلی به بدنۀ حاکمیت و متهم کردن آنان به تسلیم و در نتیجه ایجاد التهاب سیاسی در کشور است.
با این حساب، نوع حملۀ اسرائیل، کار را از جهاتی ساده و از جهتی دیگر سختتر کرده است. در هر صورت گام بعدی ایران است که یکی از سناریوهای قابل تصور در این بحران را متحقق میکند.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
مجرمانه است؟
شورای امنیت سازمان ملل قرار است امروز به درخواست وزارت خارجۀ ایران برای بررسی حملۀ اسرائیل به خاک ایران تشکیل جلسه دهد.
همزمان رئیس محترم دستگاه قضایی تأکید مجمع مدرسین و محققین حوزۀ علیمۀ قم بر لزوم عقبنشینی اسرائیل از سرزمینهای اشغالی جنگ سال 1967 را "خلاف امنیت" دانسته و از این تشکل خواسته است که "درصدد اصلاح حرف و نظر ناصواب خود برآید و جبرانمافات کند" وگرنه با برخورد دادستان دادگاه ویژۀ روحانیت قم روبرو خواهد شد.
کافی است در جلسۀ شورای امنیت سازمان ملل، نمایندۀ اسرائیل بر همین دستورالعمل آقای محسنی اژهای انگشت بگذارد و مدعی شود؛ "کشوری که سران قوایش، حتی درخواست بازگشت به مرزهای پیش از جنگ ژوئن را هم مجرمانه میدانند و موجودیت ما را از اساس نفی میکنند" بر اساس کدام مادۀ منشور ملل متحد خواستار تشکیل جلسۀ شورای امنیت شده است؟
من نمیدانم پاسخ نمایندۀ جمهوری اسلامی به این سخن چه خواهد بود، اما مراجعه به نهادهای بینالمللی مثل هر امر دیگری اقتضائات خود را دارد. اسرائیل فارغ از علایق ما، اساساً بر مبنای قطعنامههای سازمان ملل موجودیت یافته است. اگر جمهوری اسلامی این قطعنامهها را به کلی باطل و فاقد هرگونه ارزش حقوقی میداند، دیگر شکایت از اسرائیل در نزدِ نهادی که مسبب موجودیت آن است، چه محلی از اعراب دارد؟ و اگر برای سازمان ملل و قطعنامههای آن درجهای از اعتبار قائل است به طوری که شکایت از اسرائیل را نزد آن موجه میکند، دیگر برخورد قضایی با تشکلی که خواستار پایان نقض قطعنامهها از سوی اسرائیل شده است، در چه چارچوبی قابل دفاع است؟
متأسفانه دایرۀ مجرمانه تلقی کردن نظرات و دیدگاههای افراد و تشکلهای غیردولتی در برخی زمینهها به قدری فراخ شده است که دیگر مشخص نیست طرح این نوع پرسشها خودش مجرمانه است یا نیست! پناه بر خدا.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
گندش بزنن!
تحمل یک آدم خودشیفته و نادرستگو و غیرقابل پیشبینی برای چهارسال آینده در کاخ سفید، برای امثال من در این فاصلۀ چندهزار کیلومتری عذاب الیم است چه رسد برای آن نیمی از مردم آمریکا که به او رأی ندادند!
مشکل اول این است که نمیدانیم او دقیقاً میخواهد در برابر بحرانهای جهانی بخصوص بحران خاورمیانه چگونه عمل کند؟ من به سهم خود باید سه شبانه روز در ارتفاعات اطراف روستای شورچشمه اعتکاف کنم تا چینش مهرههای شطرنج ذهنم را برای فهم شرایط جدید دانه به دانه تغییر دهم!
مشکل دوم این است که اگر در منطقۀ ما خرابکاری کرد، چگونه باید در برابر او موضع بگیریم؟ به هر حال توان ما محدود و قدرت دستگاه تحت کنترل و رهبری او غولآساست!
مشکل سوم این است که من واقعاً تحمل بازگشت دیوید فریدمن به عنوان عضوی از هیئت حاکمۀ آمریکا به خاورمیانه را ندارم!
مشکل چهارم....مگر همان سه مشکل مذکور کم است که بخواهم به بقیهاش بپردازم!
ذهنم اصلاً آمادگی پذیرش ترامپ در کاخ سفید را با آن کارنامۀ قبلیاش ندارد! حسم نسبت به پیروزی او شبیه اعلام پیروزی محمود احمدینژاد در سال 88 است!
توکل بر خدا! شاید در پیرانهسری پختگی پیدا کرده باشد. با این همه در بارۀ عملکرد و رفتارش با پیشداوری کلان و بیزاری، داوری و تحلیل نخواهم کرد. کار درست تحلیل مورد به مورد است. ممکن است در مواردی عملکرد مثبتی هم داشته باشد!
#احمد_زیدآبادی
شاید، اگر....!
ترامپ تاکنون در مقابل یک زن سفیدپوست و یک زن رنگینپوست در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شده اما از یک مرد سفید کهنسال شکست خورده است.
به نظر میرسد محافظهکاری در متن جامعۀ آمریکا هنوز به قدری قوی است که آمادگی فرستادن یک زن به کاخ سفید را ندارد.
شاید اگر حزب دمکرات به جای خانم هریس، مردی را در برابر ترامپ میگذاشت، شانس پیروزیاش از دست نمیرفت.
ترامپ در نخستین نطق خود پس از پیروزی اعلام کرده است که به جای برافروختن جنگها بیشتر در پی خاموش کردن آتش آنهاست. اگر به این وعده وفادار بماند، خبر خوبی بخصوص برای منطقۀ ماست. او قبلاً هم به نتانیاهو پیام داده است که در روز تحلیف ریاستجمهوریاش نمیخواهد صدای غرش سلاحها در نوارغزه شنیده شود. او هر چه باشد تهدیدش اما مثل تهدید بایدن نیست که نتانیاهو بتواند آن را نادیده بگیرد و یا زیرسبیلی رد کند!
#احمد_زیدآبادی
نخستین گام مثبت ترامپ!
دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا اعلام کرد که در دولت جدید خود از مایک پمپئو استفاده نخواهد کرد.
حداقل برای من خبر خوبی است! پمپئو در زمان حضورش در رأس وزارت خارجۀ آمریکا در دولت قبلی ترامپ، نقش "خدمتگزار" ساکنان شهرکهای یهودینشین در کرانۀباختری را به عهده گرفته بود و بدون هر نوع شرم و حیایی، قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در مورد فلسطین را طبق میلِ مجانینی چون بنگویر و اسموتریچ تفسیر میکرد. حتی منکر اشغالی بودن کرانۀ باختری شده بود!
پمپئو از این به بعد، وقت بیشتری برای حضور در نشستهای سازمان مجاهدین خلق دارد! سازمانی که روزگاری خود را به عنوان "پیشتاز دفاع از حقوق فلسطینیها" معرفی میکرد و اینک عمده دستاورد و افتخار سیاسیاش، جلب حمایت ضدفلسطینیترین چهرههای بازنشستۀ ایالات متحده است!
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad
چقدر باید جدی گرفت؟
سخنان عباس پالیزدار را در بارۀ مسئلۀ جانشینی چقدر باید جدی گرفت؟
در ظاهر امر گمان نمیکنم که او در مقام و موقعیت و جایگاهی باشد که بخواهد در این زمینه نقشی ایفا کند.
به نظرم وقت آن رسیده است که در این باره از سوی افراد مؤثر یا نهادهای رسمی قدری شفافسازی شود وگرنه رسانهها با تکیه بر سخنان افرادی چون آقای پالیزدار، فضای جامعه را با انواع گمانهزنیها، اشباع کنند.
#احمد_زیدآبادی
ahmadzeidabad