eitaa logo
مصباحیه ...
124 دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
11.9هزار ویدیو
612 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺بزرگوارانی که از علامه سفرکرده، مجاهد نستوه حضرت آیت‌الله مصباح یزدی ،📃 خاص و📝 یادگاری دارند، 🖼 🔻لطفاً مطالب خود را برای تدوین یک مجموعه ویژه فرهنگی به ادمین کانال فرهنگی موسسه امام خمینی قم ارسال کنند. اين كانال براي اطلاع رساني اخبار فرهنگی موسسه امام خمينی (ره) راه اندازي شده است. @farhangimoasese @farhangimoaseseAdmin :ارتباط @mesbahieh
استاد تحریری از 🌹ارادت علما به ساحت مقدس سلام الله علیها 🌱چه اولیای الهی که پروانه وار گرد ضریح و حرمیش پروانه وار نگشتند! مقام و شرافت و منزلت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) از حد تصور خارج است... کم نبودند امثال علامه طباطبایی ها و آیة الله بهجت که تا آخرین روزهای عمر شریفشان، هر روزه ی حریم قدسش را هیچگاه ترک نکردند... 🍃...بعد از اتمام کلاس درس داشتم از مدرسه ی مرحوم آیت الله مرعشی نجفی خارج میشدم که دیدم حضرت استاد، (قدس سرّه) دارند از حرم حضرت معصومه خارج می شوند... اواخر عمر شریفشان بود... بعضی می گفتند حواس پرتی گرفته... حافظه اش را از دست داده... حواسش نیست... اما... اینگونه نبود... . 🍀 سریع برای ایشان یک ماشینی دربست گرفتم و به سمت ایشان رفتم حال و احوالی کردم و من را شناختند و احوال پرسی کردند... هیچ گاه برق شور و اشتیاق ایشان از نظرم پاک نمی شود... با آن حال هم زیارتشان ترک نمی شد... 🌿 استاد دیگرمان مرحوم (رضوان الله تعالی علیه) نیز اینگونه بود... با آن که عمری از ایشان گذشته بود به طور متوسط روزی دو ساعت زیارتش در حرم حضرت معصومه طول می کشید... خوشا به سعادتشان... آه که... در نیابد حال پخته هیچ خام؛ پس سخن کوتاه باید والسلام... ◾️ رحلت شهادت گونه تسلیت باد. سالگرد ارتحال مرحوم (ره) را گرامی می داریم. 🌸کانال نشر بیانات استاد تحریری👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2737373185Cddac684369
💥بخشی از مصاحبه با آیت الله سید (ره) ❓در زندگی طلبگی حضرتعالی چه مشكلات معيشتی پيش آمد؟ سختي هاي دوران طلبگی به گونه اي بود كه گاهي به فكر اين مي افتاديم كه آن را رها كنيم. . ولي عشق به علم و طلبگي اجازه نمي داد. در نجف چون دوران جنگ بود ، خيلي سخت گذشت و اوضاع خيلي بد بود اما گذشت. . زمانى يادم است كه از سرچشمه تا جواديه (تهران) براي درس پياده مي رفتم و بر مي گشتم. . در هم يادم هست تا ساعت سه شب با مطالعه بيدار مي مانديم تا بتوانيم شهريه اش را بگيريم. . چرا كه در وقف نامه اين مدرسه آمده است كه طلبه ها بايد تا سه ساعت بعد از نیمه شب ، چراغ هاي حجره شان براي مطالعه روشن باشد. . مي خواستيم حقوق موقوفات كه به طلبه داده مي شد ، شرعاً حلال باشد. لذا تا ساعت سه نيمه شب ، همراه با شهيد مطهري در مدرسه مطالعه مي كرديم و البته مطالعه در مدرسه مفيدتر از مطالعه در خانه بود ، بعد با آقاي تا جايي از مسير را مي آمديم. 🌐 منبع 👉
چند وقتی ذهنم درگیر بود نمیدانستم آیا میتوانیم در کارهای کوچک، از وسایل مؤسسه استفاده کنیم؛ در حد نوشتن شماره تماس با خودکار مؤسسه. از حاج آقا برای این موارد اجازه خواستم فرمود: «اجازه میدهم به شرطی که ماهانه مبلغی را به حساب مؤسسه بریزید همین پیش پای شما میخواستم شماره ای را بنویسم خودکار همراهم نبود به پاسداری که دم در بود گفتم خودکار شخصی ندارید». بعد هم ادامه داد: اگر انسان از کارهای شبهه ناک و مکروه اجتناب کند، خداوند توفیقِ ترک حرام را هم به او می‌دهد این کارها کارهای کوچکی است و به نظر میرسد چندان مهم نباشد، ولی بایستی رعایت کنیم که حتی کارهای این چنینی هم انجام ندهیم تا خدای متعال توفیق ترک معصیت به ما بدهد. راوی : حجت الاسلام علی محمد قاسمی منبع : کتاب خط ها و خاطره ها (گذری بر زندگی علامه محمدتقی مصباح) خاطره شماره ۶۲. 🌸🌸🌸🌸🌸
✅ در آغوش قاتل پدر! محمد مطهری 🔻خاطراتی درباره شهید مطهری (بخش اول) 🔹 بهمن ۱۳۵۸ قاتل استاد مطهری (از اعضای گروه فرقان) را برای اولین بار در زندان دیدم. به شدت پشیمان بود. می‌گفت باور نمی‌کنم چنین شخصیتی را کشته‌ام. 🔸 مرا که کوچک‌ترین فرزند خانواده و نوجوان بودم در آغوش گرفت. به شدت گریه و طلب حلالیت می‌کرد. می‌گفت از حالا خودم را در جهنم احساس می‌کنم. 🔹 به گفته خودش این تحول از آنجا بود که در زندان برخی آثار شهید را خوانده بود. مبهوت مانده بود که چگونه او را شستشوی مغزی داده بودند. 🔸 به اختیار، و نه با حکم قضایی، آثار کسی را که گلوله در مغزش جای داده بود خوانده و چنین حالش دگرگون شده بود؛ گلوله‌‌ای که از لاله گوش راست وارد و از بالای ابروی چپ خارج شد. 🔹 خداوند با توجه به پشیمانی واقعی‌اش، با منتهای غفرانش با او رفتار کند. برخی فرقانی‌های دیگر تا آخرین لحظه بر سر موضع خود بودند. 🔻کانال محمد مطهری در تلگرام‌ و ایتا: http://t.me/m_motahari http://eitaa.com/m_motahari
خدمت امام ‌رسيدم. از ايشان تقاضا كردم كه در اين ايام به خاطر تواتر گزارش‏هاى انجام توطئه، از موجود در محل اقامت استفاده كنند، ولى ايشان معلوم نيست اين پيشنهاد را بپذيرند. 1360/5/28 آقاى محسن رفيق‏دوست آمد و نگران بركنارى آقاى [اسدالله] لاجوردى بود. گفتم آقاى بايد براى رفع اشكالات اقدام كند. امام سه نفر را تعيين كرده ‏اند كه وضع زندان‌ها را مشاهده و گزارش نمايند. ریيس‏ جمهور هم اصرار دارند. تا ساعت ده گزارش‌ها را خواندم و سپس به خانه آمدم. [آشيخ محمد] هاشميان كه براى معالجۀ چشم به اسپانيا رفته بود، راضى برگشته، در منزل ما بودند. 1361/5/28 عصر، در جلسۀ شوراى مركزى حزب [جمهورى اسلامى] شركت كردم... آخر جلسه، پيشنهاد توافق دربارۀ وزراى دفاع و آموزش و پرورش را به نخست‏ وزير و ریيس‏ جمهور ارایه دادم، به نتيجه نرسيد سليقه‌هايشان تضاد داشت. 1363/5/28 دنيا و منطقه از مسأله ی [حمله هوايى عراق به جزيره] خارك نگرانند. آنها احتمال مى‌دهند ما عكس‌العمل شديدى را در نشان بدهيم. ارتش‏هاى كويت و عربستان سعودى وضعيت آماده باش داده‌اند. 1364/5/28 آقای سجادی نژاد آمد. فردی را آورد كه توضيحاتی دربارۀ پروندۀ شركت هاتوراماك كه در دادستانی و كميسيون اصل 90 مطرح است، بدهد... عصر آقايان عبدالله نوری و دكتر هادی آمدند. توضيحاتی دربارۀ دادند. معتقدند نفوذ گروه تندرو در بعثه در بروز حادثه بی اثر نبوده و مهار از دست در رفته بود... شب سران قوا مهمان من در مجلس بودند. دربارۀ پيشنهاد حمله به كويت بحث شد؛ مخالفند. آيت‌الله خامنه‌ای در جلسه نبودند، در مشهدند. دربارۀ وضع خليج‌فارس و حضور انبوه كشتی های جنگی آمريكا، فرانسه و انگليس در منطقه مذاكره شد. خطر درگيری هست و راه مشخصی براي جلوگيری از آن به نظر نمی رسد. مگر كوتاه آمدن ما در جنگ كه آن هم مصلحت ديده نمی شود و امام هم نمی پذيرند. كيفيت برخورد با عربستان هم مطرح شد و به جائی نرسيديم. بحث در این خصوص به آينده موكول شد. 1366/5/28 دكتر روحانی دربارۀ كشتی عراقی كه بنا دارد بعد از اعلان آتش‌بس از تنگۀ هرمز بگذرد، تلفنی پرسيد. گفتم به درگيری نرسد، ولی كنترل شود. 1367/5/28 شب جلسۀ سران سه قوه در خدمت رهبری و با حضور احمدآقا داشتيم. دكتر ولايتی توضيحاتی دربارۀ ميانجيگری سوريه و پاكستان در امر گروگان‌های لبنان داد و قرار شد در صورت آزادی اموال ايران در آزادی گروگان‌ها، كمك كنيم. 1368/5/28 [آقاي‌علي‌بوذر]، وزير امورخارجۀ تركيه براى ملاقات آمد. راجع به اعمال تحريم‌ها عليه عراق مذاكره شد؛ نگرانند كه ايران را مراعات نكند؛ گفتم مراعات مى‌كنيم. 1369/5/28 [فرمانده كل سپاه] آمد. گزارش طرح‌هاى عمرانى كشور كه توسط [قرارگاه سازندگي خاتم الانبيا(ص)] سپاه انجام مى‌شود را داد؛ خيلى زياد است: حدود ده ميليارد تومان. 1370/5/28 آقاى محمدجواد آمد. براى ماشين خودش و بيمه‌اش و استخدامش و منزل برادر كوچكش و نيازهاى اخوى محمدآقا و كمك براى تأسيس دانشگاه قرآن در كرمان و هزينه‌هاى كرمان‌شناسى و شرح حال خودم براى آنجا صحبت شد. وقت براى على آقا خواست... آقاى عادلى اطلاع داد طرف هنگ‌كنگى كه قرار بود ده ميليارد دلار بدهد، هنوز وقت كشى مى‌كند. گفت عجله نشود، شرايطش را سخت‌تر خواهد كرد. 1372/5/28 محسن دفترچه‌های را از فايل درآورد و در صندوق نسوز گذاشت و بعضى از يادداشت‌هاى قديمى‌ام را جمع‌آورى كرد و گفت، كپي پروندۀ گروه فرقان در رابطه با سوءقصد به من [در سال 1358] را از وزارت اطلاعات گرفته است. 1373/5/28 آقاى زنگنه، [وزیر نیرو] آمد و طرح آقای تيموريان براى انتقال آب رودخانۀ شيروان به دشت ذهاب را گرفت. 1375/5/28 جمعى از كسانى كه براى تنظيم و نشر آثار من با دفتر نشر معارف انقلاب كار مى‌كنند، آمدند. نمايشگاه كوچكى بود كه بازديد كردم. سپس گزارش محسن را شنيديم كه براى خاطرات، خطبه‌ها، سخنرانى‌ها، پيام‌ها و سفرها، هر يك جمعى جدا كار مى‌كند.. آقاى [ابوالقاسم] وافى{رئیس مرکز تربیت مدرس قم} آمد. گزارشى داد از همكارى‌هایى كه با قوۀ قضایيه در نظارت سرّى دارد و نيز همكارى با وزارت كشور در رابطه با علما و ائمه یجمعه و نيز با رهبرى در مسایل بيمه و شهريۀ طلاب و از ضعف عملكرد شوراى ائمه ی جمعه و دفتر رهبرى اظهار نگرانى كرد و از من خواست كه كمك نمايم. 1376/5/28 ادامه 👇