eitaa logo
مصباحیه ...
133 دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
9.2هزار ویدیو
494 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ یادداشت زیبا و حزین استاد حسن ازغدی در رثا و ثنای دانشمند کم نظیر، فخر اسلام و شیعه، جامع علم و عمل، اقیانوس آرام و عمیق توحید و توحّد، سوخته ی وصال خدا، گوهر شیدای عرشی، سالک ساکن ملکوت، عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی، علامه آیت الله آملی(اعلی الله مقامه) ♦️نخست تبریک به آمل، شهری کوچک با مردانی بزرگ و مردمانی سترگ، عالم دوست و نابغه پرور و با این تجلیل و تشییع مشعشع در چنین شرائطی. ♦️دوم، تبریک به حضرت آملی، فقیه مست شوریده، که با مرگ سابقه ی رفاقت داشت و با آن به طنز سخن می گفت، معذالک آن را چه تحقیرها که نکرد. آن شیخ برخوردار از «بیداری» و گریزان از «دلمردگی»، «زنده بیدار» و فرزانه‌ی بی‌تاب ، «دل از دست داده» تمام عیار و «تنهای بزرگ»، یک عمر، خدا خدا گفت و جلودار سوته دلان دوران بود. همواره گریزان از بازار گرم «خودفروشی»، روزها کوکو می‌کرد و شب‌ها هوهو می‌گفت، و چه سال‌ها که منتظر وصال بود و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می دید. از پیش، در شب شعر خلوت خویش، شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود: مژده ای دل که به پایان آمد پیک روح القدس از جانب آمد تن خاکی بسوی خاک روان است ولی بسوی آمد چون به گورم بسپردید بنشینید به نه که در سوگ کسی باشد و نالان آمد حمد لله که تا ز ندای خوش دوست را بشنیده ست آمد ♦️آیت الله العظمی حسن زاده، زاده‌ی عشقی مقدس که پایان نداشت، و آیت غیر مجازی خدا بود، فراتر از مرجع تقلید، مرجع ایمان خلق نیز بود و گرچه خود را رانده از بارگاه قدس و به دنبال راهی به پیشگاه انس می‌خواند، اما بی شک، مرجع و تکیه گاه خلق و لایق مشورت با حقیقت الحقایق بود، چشم از دنیا، شسته و دیده به دیدار الله دوخته، دائم در ابتهاج، و شعله وری که خاموش و بی صدا می‌سوخت و از این سوختن لذت می برد. حسن زاده، چهار تکبیر زده بر دنیای ما، و اهل اشارت غیب و «فقر الی الله» بود و این «فقرباوری»، او را چه غنی ساخته بود، پلکان مراتب توحید را یک به یک شناخت و به شناختن، بسنده نکرد بلکه یک به یک آن را بالا رفت. ♦️ اهل کشف بود در این عصر کور، و کاشف بسیاری سرزمین‌های ناشناخته در عالم معنی، که لقمه‌های نور می بلعید و بی رغبت به شهادت انفس و آفاق، متوجه به غیب آفاق و انفس شده و خلوت و طهارت را از غبار کثافت، محفوظ داشته بود. به ملکوت اسفل نیز اکتفا نکرد و ملکوت اعلا می‌خواست و اینک از علم‌الیقین بسوی عین‌الیقین فراتر رفت و رهسپار اندرونی منزل دوست و خلوت حضور شد و صدها بار، نوشش باد. بر او درود و بدرود.😭😭 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✅ اقیانوس آرام و عمیق توحید و توحّد، سوخته ی وصال خدا، سالک ساکن ملکوت، گوهر شیدای عرشی، عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی ... تبریک به حضرت آملی، فقیه مست شوریده، که با مرگ سابقه ی رفاقت داشت و با آن به طنز سخن می گفت، معذالک آن را چه تحقیرها که نکرد. او که روزها کوکو می‌کرد و شب‌ها هوهو می‌گفت، چه سال‌ها که منتظر بود و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می دید. از پیش، در شب شعر خلوت خویش، شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود: مژده ای دل که به پایان آمد پیک روح القدس از جانب آمد تن خاکی بسوی خاک روان است ولی بسوی آمد چون به گورم بسپردید بنشینید به نه که در سوگ کسی باشد و نالان آمد حمد لله که تا ز ندای خوش دوست را بشنیده ست آمد بر او درود و بدرود ... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✅ اقیانوس آرام و عمیق توحید و توحّد، سوخته ی وصال خدا، سالک ساکن ملکوت، گوهر شیدای عرشی، عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی ... تبریک به حضرت آملی، فقیه مست شوریده، که با مرگ سابقه ی رفاقت داشت و با آن به طنز سخن می گفت، معذالک آن را چه تحقیرها که نکرد. او که روزها کوکو می‌کرد و شب‌ها هوهو می‌گفت، چه سال‌ها که منتظر بود و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می دید. از پیش، در شب شعر خلوت خویش، شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود: مژده ای دل که به پایان آمد پیک روح القدس از جانب آمد تن خاکی بسوی خاک روان است ولی بسوی آمد چون به گورم بسپردید بنشینید به نه که در سوگ کسی باشد و نالان آمد حمد لله که تا ز ندای خوش دوست را بشنیده ست آمد بر او درود و بدرود ... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
▪️ یادداشت زیبا و حزین استاد حسن ازغدی در رثا و ثنای دانشمند کم نظیر، فخر اسلام و شیعه، جامع علم و عمل، اقیانوس آرام و عمیق توحید و توحّد، سوخته ی وصال خدا، گوهر شیدای عرشی، سالک ساکن ملکوت، عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی، علامه آیت الله آملی(اعلی الله مقامه) ♦️نخست تبریک به آمل، شهری کوچک با مردانی بزرگ و مردمانی سترگ، عالم دوست و نابغه پرور و با این تجلیل و تشییع مشعشع در چنین شرائطی. ♦️دوم، تبریک به حضرت آملی، فقیه مست شوریده، که با مرگ سابقه ی رفاقت داشت و با آن به طنز سخن می گفت، معذالک آن را چه تحقیرها که نکرد. آن شیخ برخوردار از «بیداری» و گریزان از «دلمردگی»، «زنده بیدار» و فرزانه‌ی بی‌تاب ، «دل از دست داده» تمام عیار و «تنهای بزرگ»، یک عمر، خدا خدا گفت و جلودار سوته دلان دوران بود. همواره گریزان از بازار گرم «خودفروشی»، روزها کوکو می‌کرد و شب‌ها هوهو می‌گفت، و چه سال‌ها که منتظر وصال بود و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می دید. از پیش، در شب شعر خلوت خویش، شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود: مژده ای دل که به پایان آمد پیک روح القدس از جانب آمد تن خاکی بسوی خاک روان است ولی بسوی آمد چون به گورم بسپردید بنشینید به نه که در سوگ کسی باشد و نالان آمد حمد لله که تا ز ندای خوش دوست را بشنیده ست آمد ♦️آیت الله العظمی حسن زاده، زاده‌ی عشقی مقدس که پایان نداشت، و آیت غیر مجازی خدا بود، فراتر از مرجع تقلید، مرجع ایمان خلق نیز بود و گرچه خود را رانده از بارگاه قدس و به دنبال راهی به پیشگاه انس می‌خواند، اما بی شک، مرجع و تکیه گاه خلق و لایق مشورت با حقیقت الحقایق بود، چشم از دنیا، شسته و دیده به دیدار الله دوخته، دائم در ابتهاج، و شعله وری که خاموش و بی صدا می‌سوخت و از این سوختن لذت می برد. حسن زاده، چهار تکبیر زده بر دنیای ما، و اهل اشارت غیب و «فقر الی الله» بود و این «فقرباوری»، او را چه غنی ساخته بود، پلکان مراتب توحید را یک به یک شناخت و به شناختن، بسنده نکرد بلکه یک به یک آن را بالا رفت. ♦️ اهل کشف بود در این عصر کور، و کاشف بسیاری سرزمین‌های ناشناخته در عالم معنی، که لقمه‌های نور می بلعید و بی رغبت به شهادت انفس و آفاق، متوجه به غیب آفاق و انفس شده و خلوت و طهارت را از غبار کثافت، محفوظ داشته بود. به ملکوت اسفل نیز اکتفا نکرد و ملکوت اعلا می‌خواست و اینک از علم‌الیقین بسوی عین‌الیقین فراتر رفت و رهسپار اندرونی منزل دوست و خلوت حضور شد و صدها بار، نوشش باد. بر او درود و بدرود.😭😭 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از مصباحیه ...
▪️ یادداشت زیبا و حزین استاد حسن ازغدی در رثا و ثنای دانشمند کم نظیر، فخر اسلام و شیعه، جامع علم و عمل، اقیانوس آرام و عمیق توحید و توحّد، سوخته ی وصال خدا، گوهر شیدای عرشی، سالک ساکن ملکوت، عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی، علامه آیت الله آملی(اعلی الله مقامه) ♦️نخست تبریک به آمل، شهری کوچک با مردانی بزرگ و مردمانی سترگ، عالم دوست و نابغه پرور و با این تجلیل و تشییع مشعشع در چنین شرائطی. ♦️دوم، تبریک به حضرت آملی، فقیه مست شوریده، که با مرگ سابقه ی رفاقت داشت و با آن به طنز سخن می گفت، معذالک آن را چه تحقیرها که نکرد. آن شیخ برخوردار از «بیداری» و گریزان از «دلمردگی»، «زنده بیدار» و فرزانه‌ی بی‌تاب ، «دل از دست داده» تمام عیار و «تنهای بزرگ»، یک عمر، خدا خدا گفت و جلودار سوته دلان دوران بود. همواره گریزان از بازار گرم «خودفروشی»، روزها کوکو می‌کرد و شب‌ها هوهو می‌گفت، و چه سال‌ها که منتظر وصال بود و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می دید. از پیش، در شب شعر خلوت خویش، شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود: مژده ای دل که به پایان آمد پیک روح القدس از جانب آمد تن خاکی بسوی خاک روان است ولی بسوی آمد چون به گورم بسپردید بنشینید به نه که در سوگ کسی باشد و نالان آمد حمد لله که تا ز ندای خوش دوست را بشنیده ست آمد ♦️آیت الله العظمی حسن زاده، زاده‌ی عشقی مقدس که پایان نداشت، و آیت غیر مجازی خدا بود، فراتر از مرجع تقلید، مرجع ایمان خلق نیز بود و گرچه خود را رانده از بارگاه قدس و به دنبال راهی به پیشگاه انس می‌خواند، اما بی شک، مرجع و تکیه گاه خلق و لایق مشورت با حقیقت الحقایق بود، چشم از دنیا، شسته و دیده به دیدار الله دوخته، دائم در ابتهاج، و شعله وری که خاموش و بی صدا می‌سوخت و از این سوختن لذت می برد. حسن زاده، چهار تکبیر زده بر دنیای ما، و اهل اشارت غیب و «فقر الی الله» بود و این «فقرباوری»، او را چه غنی ساخته بود، پلکان مراتب توحید را یک به یک شناخت و به شناختن، بسنده نکرد بلکه یک به یک آن را بالا رفت. ♦️ اهل کشف بود در این عصر کور، و کاشف بسیاری سرزمین‌های ناشناخته در عالم معنی، که لقمه‌های نور می بلعید و بی رغبت به شهادت انفس و آفاق، متوجه به غیب آفاق و انفس شده و خلوت و طهارت را از غبار کثافت، محفوظ داشته بود. به ملکوت اسفل نیز اکتفا نکرد و ملکوت اعلا می‌خواست و اینک از علم‌الیقین بسوی عین‌الیقین فراتر رفت و رهسپار اندرونی منزل دوست و خلوت حضور شد و صدها بار، نوشش باد. بر او درود و بدرود.😭😭 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸