▪️ یادداشت زیبا و حزین
استاد حسن #رحیم_پور ازغدی در رثا و ثنای
دانشمند کم نظیر، فخر اسلام و شیعه،
جامع علم و عمل، اقیانوس آرام و عمیق توحید و توحّد، سوخته ی وصال خدا، گوهر شیدای عرشی،
سالک ساکن ملکوت، عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی،
علامه آیت الله #حسن_زاده آملی(اعلی الله مقامه)
♦️نخست تبریک به آمل،
شهری کوچک با مردانی بزرگ و مردمانی سترگ،
عالم دوست و نابغه پرور
و با این تجلیل و تشییع مشعشع در چنین شرائطی.
♦️دوم،
تبریک به حضرت #حسن_زاده آملی،
فقیه مست شوریده،
که با مرگ سابقه ی رفاقت داشت
و با آن به طنز سخن می گفت،
معذالک آن را چه تحقیرها که نکرد.
آن شیخ برخوردار از «بیداری»
و گریزان از «دلمردگی»،
«زنده بیدار» و فرزانهی بیتاب ،
«دل از دست داده» تمام عیار و «تنهای بزرگ»،
یک عمر، خدا خدا گفت و جلودار سوته دلان دوران بود.
همواره گریزان از بازار گرم «خودفروشی»،
روزها کوکو میکرد و شبها هوهو میگفت،
و چه سالها که منتظر وصال بود
و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می دید.
از پیش، در شب شعر خلوت خویش،
شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود:
مژده ای دل که #شب_هجر به پایان آمد
پیک روح القدس از جانب #جانان آمد
تن خاکی بسوی خاک روان است ولی
#دل_عرشی بسوی #عرش #خرامان آمد
چون به گورم بسپردید بنشینید به #سور
نه که در سوگ کسی باشد و نالان آمد
حمد لله که #حسن تا ز ندای خوش دوست
#ارجعی را بشنیده ست #غزلخوان آمد
♦️آیت الله العظمی حسن زاده،
زادهی عشقی مقدس که پایان نداشت،
و آیت غیر مجازی خدا بود،
فراتر از مرجع تقلید، مرجع ایمان خلق نیز بود
و گرچه خود را رانده از بارگاه قدس و به دنبال راهی به پیشگاه انس میخواند،
اما بی شک، مرجع و تکیه گاه خلق و لایق مشورت با حقیقت الحقایق بود،
چشم از دنیا، شسته و دیده به دیدار الله دوخته،
دائم در ابتهاج،
و شعله وری که خاموش و بی صدا میسوخت و از این سوختن لذت می برد.
حسن زاده، چهار تکبیر زده بر دنیای ما،
و اهل اشارت غیب و «فقر الی الله» بود
و این «فقرباوری»، او را چه غنی ساخته بود،
پلکان مراتب توحید را یک به یک شناخت و به شناختن، بسنده نکرد بلکه یک به یک آن را بالا رفت.
♦️ اهل کشف بود در این عصر کور،
و کاشف بسیاری سرزمینهای ناشناخته در عالم معنی، که لقمههای نور می بلعید
و بی رغبت به شهادت انفس و آفاق،
متوجه به غیب آفاق و انفس شده و خلوت و طهارت را از غبار کثافت، محفوظ داشته بود.
به ملکوت اسفل نیز اکتفا نکرد و ملکوت اعلا میخواست
و اینک از علمالیقین بسوی عینالیقین فراتر رفت
و رهسپار اندرونی منزل دوست
و خلوت حضور شد
و صدها بار، نوشش باد.
بر او درود و بدرود.😭😭
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✅ اقیانوس آرام و عمیق
توحید و توحّد،
سوخته ی وصال خدا،
سالک ساکن ملکوت،
گوهر شیدای عرشی، عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی ...
تبریک به حضرت #حسن_زاده آملی،
فقیه مست شوریده،
که با مرگ سابقه ی رفاقت داشت
و با آن به طنز سخن می گفت،
معذالک آن را چه تحقیرها که نکرد.
او که روزها کوکو میکرد و شبها هوهو میگفت،
چه سالها که منتظر #وصال بود
و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می دید.
از پیش، در شب شعر خلوت خویش،
شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود:
مژده ای دل که #شب_هجر به پایان آمد
پیک روح القدس از جانب #جانان آمد
تن خاکی بسوی خاک روان است ولی
#دل_عرشی بسوی #عرش #خرامان آمد
چون به گورم بسپردید بنشینید به #سور
نه که در سوگ کسی باشد و نالان آمد
حمد لله که #حسن تا ز ندای خوش دوست
#ارجعی را بشنیده ست #غزلخوان آمد
بر او درود و بدرود ...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✅ اقیانوس آرام و عمیق
توحید و توحّد،
سوخته ی وصال خدا،
سالک ساکن ملکوت،
گوهر شیدای عرشی، عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی ...
تبریک به حضرت #حسن_زاده آملی،
فقیه مست شوریده،
که با مرگ سابقه ی رفاقت داشت
و با آن به طنز سخن می گفت،
معذالک آن را چه تحقیرها که نکرد.
او که روزها کوکو میکرد و شبها هوهو میگفت،
چه سالها که منتظر #وصال بود
و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می دید.
از پیش، در شب شعر خلوت خویش،
شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود:
مژده ای دل که #شب_هجر به پایان آمد
پیک روح القدس از جانب #جانان آمد
تن خاکی بسوی خاک روان است ولی
#دل_عرشی بسوی #عرش #خرامان آمد
چون به گورم بسپردید بنشینید به #سور
نه که در سوگ کسی باشد و نالان آمد
حمد لله که #حسن تا ز ندای خوش دوست
#ارجعی را بشنیده ست #غزلخوان آمد
بر او درود و بدرود ...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
▪️ یادداشت زیبا و حزین
استاد حسن #رحیم_پور ازغدی در رثا و ثنای
دانشمند کم نظیر، فخر اسلام و شیعه،
جامع علم و عمل، اقیانوس آرام و عمیق توحید و توحّد، سوخته ی وصال خدا، گوهر شیدای عرشی،
سالک ساکن ملکوت، عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی،
علامه آیت الله #حسن_زاده آملی(اعلی الله مقامه)
♦️نخست تبریک به آمل،
شهری کوچک با مردانی بزرگ و مردمانی سترگ،
عالم دوست و نابغه پرور
و با این تجلیل و تشییع مشعشع در چنین شرائطی.
♦️دوم،
تبریک به حضرت #حسن_زاده آملی،
فقیه مست شوریده،
که با مرگ سابقه ی رفاقت داشت
و با آن به طنز سخن می گفت،
معذالک آن را چه تحقیرها که نکرد.
آن شیخ برخوردار از «بیداری»
و گریزان از «دلمردگی»،
«زنده بیدار» و فرزانهی بیتاب ،
«دل از دست داده» تمام عیار و «تنهای بزرگ»،
یک عمر، خدا خدا گفت و جلودار سوته دلان دوران بود.
همواره گریزان از بازار گرم «خودفروشی»،
روزها کوکو میکرد و شبها هوهو میگفت،
و چه سالها که منتظر وصال بود
و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می دید.
از پیش، در شب شعر خلوت خویش،
شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود:
مژده ای دل که #شب_هجر به پایان آمد
پیک روح القدس از جانب #جانان آمد
تن خاکی بسوی خاک روان است ولی
#دل_عرشی بسوی #عرش #خرامان آمد
چون به گورم بسپردید بنشینید به #سور
نه که در سوگ کسی باشد و نالان آمد
حمد لله که #حسن تا ز ندای خوش دوست
#ارجعی را بشنیده ست #غزلخوان آمد
♦️آیت الله العظمی حسن زاده،
زادهی عشقی مقدس که پایان نداشت،
و آیت غیر مجازی خدا بود،
فراتر از مرجع تقلید، مرجع ایمان خلق نیز بود
و گرچه خود را رانده از بارگاه قدس و به دنبال راهی به پیشگاه انس میخواند،
اما بی شک، مرجع و تکیه گاه خلق و لایق مشورت با حقیقت الحقایق بود،
چشم از دنیا، شسته و دیده به دیدار الله دوخته،
دائم در ابتهاج،
و شعله وری که خاموش و بی صدا میسوخت و از این سوختن لذت می برد.
حسن زاده، چهار تکبیر زده بر دنیای ما،
و اهل اشارت غیب و «فقر الی الله» بود
و این «فقرباوری»، او را چه غنی ساخته بود،
پلکان مراتب توحید را یک به یک شناخت و به شناختن، بسنده نکرد بلکه یک به یک آن را بالا رفت.
♦️ اهل کشف بود در این عصر کور،
و کاشف بسیاری سرزمینهای ناشناخته در عالم معنی، که لقمههای نور می بلعید
و بی رغبت به شهادت انفس و آفاق،
متوجه به غیب آفاق و انفس شده و خلوت و طهارت را از غبار کثافت، محفوظ داشته بود.
به ملکوت اسفل نیز اکتفا نکرد و ملکوت اعلا میخواست
و اینک از علمالیقین بسوی عینالیقین فراتر رفت
و رهسپار اندرونی منزل دوست
و خلوت حضور شد
و صدها بار، نوشش باد.
بر او درود و بدرود.😭😭
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از مصباحیه ...
▪️ یادداشت زیبا و حزین
استاد حسن #رحیم_پور ازغدی در رثا و ثنای
دانشمند کم نظیر، فخر اسلام و شیعه،
جامع علم و عمل، اقیانوس آرام و عمیق توحید و توحّد، سوخته ی وصال خدا، گوهر شیدای عرشی،
سالک ساکن ملکوت، عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی،
علامه آیت الله #حسن_زاده آملی(اعلی الله مقامه)
♦️نخست تبریک به آمل،
شهری کوچک با مردانی بزرگ و مردمانی سترگ،
عالم دوست و نابغه پرور
و با این تجلیل و تشییع مشعشع در چنین شرائطی.
♦️دوم،
تبریک به حضرت #حسن_زاده آملی،
فقیه مست شوریده،
که با مرگ سابقه ی رفاقت داشت
و با آن به طنز سخن می گفت،
معذالک آن را چه تحقیرها که نکرد.
آن شیخ برخوردار از «بیداری»
و گریزان از «دلمردگی»،
«زنده بیدار» و فرزانهی بیتاب ،
«دل از دست داده» تمام عیار و «تنهای بزرگ»،
یک عمر، خدا خدا گفت و جلودار سوته دلان دوران بود.
همواره گریزان از بازار گرم «خودفروشی»،
روزها کوکو میکرد و شبها هوهو میگفت،
و چه سالها که منتظر وصال بود
و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می دید.
از پیش، در شب شعر خلوت خویش،
شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود:
مژده ای دل که #شب_هجر به پایان آمد
پیک روح القدس از جانب #جانان آمد
تن خاکی بسوی خاک روان است ولی
#دل_عرشی بسوی #عرش #خرامان آمد
چون به گورم بسپردید بنشینید به #سور
نه که در سوگ کسی باشد و نالان آمد
حمد لله که #حسن تا ز ندای خوش دوست
#ارجعی را بشنیده ست #غزلخوان آمد
♦️آیت الله العظمی حسن زاده،
زادهی عشقی مقدس که پایان نداشت،
و آیت غیر مجازی خدا بود،
فراتر از مرجع تقلید، مرجع ایمان خلق نیز بود
و گرچه خود را رانده از بارگاه قدس و به دنبال راهی به پیشگاه انس میخواند،
اما بی شک، مرجع و تکیه گاه خلق و لایق مشورت با حقیقت الحقایق بود،
چشم از دنیا، شسته و دیده به دیدار الله دوخته،
دائم در ابتهاج،
و شعله وری که خاموش و بی صدا میسوخت و از این سوختن لذت می برد.
حسن زاده، چهار تکبیر زده بر دنیای ما،
و اهل اشارت غیب و «فقر الی الله» بود
و این «فقرباوری»، او را چه غنی ساخته بود،
پلکان مراتب توحید را یک به یک شناخت و به شناختن، بسنده نکرد بلکه یک به یک آن را بالا رفت.
♦️ اهل کشف بود در این عصر کور،
و کاشف بسیاری سرزمینهای ناشناخته در عالم معنی، که لقمههای نور می بلعید
و بی رغبت به شهادت انفس و آفاق،
متوجه به غیب آفاق و انفس شده و خلوت و طهارت را از غبار کثافت، محفوظ داشته بود.
به ملکوت اسفل نیز اکتفا نکرد و ملکوت اعلا میخواست
و اینک از علمالیقین بسوی عینالیقین فراتر رفت
و رهسپار اندرونی منزل دوست
و خلوت حضور شد
و صدها بار، نوشش باد.
بر او درود و بدرود.😭😭
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸