eitaa logo
مصباحیه ...
124 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
12هزار ویدیو
615 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ شکایت از خود اِلهي اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلى مِنْكَ بِذلِكَ وَ ... اِنْ كانَ قَدْ دَنا اَجَلي وَ لَمْ يُدْنِني مِنْكَ عَمَلي فَقَدْ جَعَلْتُ الإقْرارَ بالذَّنْبِ اِلَيْكَ وَسيلَتي؛ خداوندا، اگر تو مرا عفو كنى، پس چه كسى سزاوارتر از تو به اين كار است، و اگر مرگ من فرا رسد و عمل من نتواند مرا به تو نزديك گرداند، من اقرار به گناهان را وسيله خودم به سوى تو قرار مى‌دهم. آیت الله مصباح : 🔸️روح قدرت زيادى دارد و مى‌تواند علاوه بر درک کردن،، چيزى را درك كرده و سپس خود به تماشاى درك خود بنشیند. مى‌توان گفت: راز خليفة‌الله بودن انسان همين قدرت روحى اوست و اگر كارى {کند} كه جهنمى شود، خيلى به خودش ظلم كرده است. 🔹️در اين فراز مى‌گوييم: علاوه بر اینکه حقّ تو و دیگران را رعایت نکردم، حقّ خودم را نیز پايمال نمودم و حال، از دست خودم - نه کس دیگر - به تو شکایت برده‌ام. وقتى انسان از خودش شكايت مى‌كند، قاضى چه مى‌تواند بكند؟ 📚 کتاب شکوه نجوا، ص ۵۹ و ۶۰ ۱۴
✅ مستیِ دوری اِلهي وَ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمْري في شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ اَبْلَيْتُ شَبابي في سَكْرَةِ التَّباعُدِ مِنْك؛ خداوندا، من عمر خودم را در نادرستى و غفلت از تو نابود، و جوانى خود را در مستى دورى از تو فرسوده كردم. 🔸️خداوندا، به خود نگاه مى‌كنم و به عمرى كه در نهايت شرارت و غفلت و بى‌خبرى گذراندم. البته غفلت‌ها و بى‌خبرى‌ها متفاوتند. ولى كسانى كه در مراتب عالى به سر مى‌برند اگر از آن ژرف‌نگرى كه بايد در ياد خدا داشته باشند به هنگام توجّه به زندگى و نيازهاى مادى، كم شود برايشان غفلت به حساب مى‌آيد. آیت الله مصباح : 🔹️هر انسانى زندگى خود را از ابتداى كودكى تا مدت‌ها با سهو و غفلت مى‌گذراند. غفلت در تمامى عمر مى‌تواند همراه آدمى باشد، به خصوص دوران جوانى كه اوج شادابى و نشاط است، و گاهى انسان را به حالتى دچار مى‌كند كه سبب شرمندگى و پشيمانى خود او مى‌شود. 🔸️انسان وقتى به مقتضاى طبيعت خود، دچار چنين حالاتى مى‌شود حتى اگر به گناه هم مبتلا نشود باز از پيدايش چنين حالاتى در محضر خداوند شرمنده و خجل مى‌گردد. از اين حالت به مستى تعبير شده است. 📚 کتاب شکوه نجوا، ص ۸۵ ۱۵
✅ اکسیر محبت اِلهي لَمْ يَكُنْ لي حَوْلٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلاّ في وَقْت اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ؛ خداوندا، من قدرت نداشتم كه از معصيت و نافرمانى تو فاصله بگيرم جز در هنگامى كه مرا متوجّه محبّت خود نمودى و بيدار ساختى. 🔸️جاذبه گاهی میان اشياء مادّى است مانند جاذبه آهن و آهن‌ربا و گاهی آگاهانه بين يك شىء و دل انسان است. اين جاذبه را كه روحى و آگاهانه است، محبّت مى‌ناميم. گاهى نیز جاذبه بين دو انسان است كه دو موجود با شعورند که مرتبه بالاتری از محبت است. آیت الله مصباح : 🔹️اما محبّت بين انسان و خداوند بالاترين و بهترين مراتب جاذبه و كشش است؛ چرا كه خداوند داراى بالاترين مراتب درك و شعور است و اين كشش، آگاهانه و برخاسته از شعور و دوسويه است و حتّى اگر در آغاز يك‌طرفه باشد سرانجام به طرفين منتهى مى‌گردد. 📚کتاب شکوه نجوا ،صفحه ۱۰۲ و ۱۰۳ ۱۶
✅ ساده‌ترین راه اِلهي لَمْ يَكُنْ لي حَوْلٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلاّ في وَقْت اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ؛ خداوندا، من قدرت نداشتم كه از معصيت و نافرمانى تو فاصله بگيرم جز در هنگامى كه مرا متوجّه محبّت خود نمودى و بيدار ساختى. آیت الله مصباح : 🔸️يكى از ساده‌ترين عوامل محبّت به خدا همان راهى است كه خود حضرت حق به حضرت موسى (ع) آموخته است یعنی یادآوریِ نعمات الهی. خداوند اين ويژگى را در روح بنى‌آدم قرار داده است كه اگر بدانند كسى بى‌طمع و بدون چشم‌داشت به آن‌ها خدمت مى‌كند او را دوست خواهند داشت.البتّه اين اثرى است طبيعى نه اختيارى؛ و امكان ندارد كسى به هيچ وجه او را دوست نداشته باشد. 📚 کتاب شکوه نجوا، ص ۱۰۳ ۱۷
✅ قطره‌ای مقابل دریا اِلهي لَمْ يَكُنْ لي حَوْلٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلاّ في وَقْت اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ؛ خداوندا، من قدرت نداشتم كه از معصيت و نافرمانى تو فاصله بگيرم جز در هنگامى كه مرا متوجّه محبّت خود نمودى و بيدار ساختى. آیت الله مصباح : 🔸️یکی از محبت های بی طمع، محبّت مادر به فرزند است، كه یکی از پاك‌ترين محبّت‌ها است، فطرى، و بدون چشمداشت است و در ادبيات همه اقوام و ملل جهان مثال‌ زدنى است.محبّت اين مادر و خدمات هر انسان ديگرى گرچه بسيار ارزش دارد ولى با نعمت‌هاى الهى كه از هر طرف گسترده است قابل قياس نيست. 🔹️ما محبّت مادر را مى‌بينيم ولى محبّت خدا را ناديده مى‌گيريم و به همين خاطر نمى‌دانيم چقدر ما را دوست دارد، اگر چشمى باز شود و دلى آگاه گردد و محبّت خدا را درك كند، خواهد فهميد كه اگر همه محبت‌هاى دنيا و محبّت‌هاى مادران جهان جمع شوند در مقابل محبّت خداوند چون قطره‌اى در مقابل دريا و دانه‌اى در دامن فضا بلكه كم‌تر از آن است. و درك اين معنى شعورى فوق شعورهاى عادى مى‌طلبد. 📚 کتاب شکوه نجوا، ص۱۰۴ ۱۸
✅ نعمت‌های پرارزش اِلهي لَمْ يَكُنْ لي حَوْلٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلاّ في وَقْت اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ؛ خداوندا، من قدرت نداشتم كه از معصيت و نافرمانى تو فاصله بگيرم جز در هنگامى كه مرا متوجّه محبّت خود نمودى و بيدار ساختى. آیت الله مصباح : 🔸️كسى كه حاضر است كليه يا قلب يا برخى از اندام‌هاى خود را به نيازمندى اهدا كند چقدر موجب محبّت و امتنان مى‌گردد و بيمار و بستگان فردى كه به او اهدا شده نسبت به اهداكننده چقدر علاقمند مى‌شوند، حال بنگريد خدايى كه همه اين اندام‌ها را رايگان به ما داده چقدر بر ما منّت دارد. 🔹️پس ساده‌ترين راه محبّت به خدا، كه يكى از آثارش دست برداشتن از گناه است، فكر كردن درباره نعمت‌هاى خدا است. علاوه بر نعمت‌هايى جسمانى، عقل و انبيا (عليهم السلام) و كتاب آسمانى كه براى هدايت ما فرستاده شده، موقعيتى كه در جامعه داريم، عيبهايى كه خداوند آن‌ها را ناديده گرفته و پوشانده، هر كدام نعمت‌هاى پرارزش الهى هستند.حال آيا اين خداى مهربان دوست داشتنى نيست؟ 📚 کتاب شکوه نجوا ،صفحه ۱۰۴ و ۱۰۵ ۱۹
✅ شوقِ دیدار إِلَهِي هَبْ لِي قَلْباً يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ؛ خداوندا، به من قلبی که شوق آن مرا به تو نزدیک می‌سازد ... عطا بفرما! آیت الله مصباح : 🔸️شوق حالتى بعد از دوست داشتن است و شوقِ دل نسبت به خداوند به همين معناست كه دل، خدا را دوست دارد و مى‌خواهد به او برسد ولى دستش از دامن او كوتاه است در حالى كه امكان نزديك شدن به او وجود دارد. 🔹️انسانى كه مى‌داند خداى دوست‌داشتنى را با چشم دل مى‌توان ديد، به طور حتم آتش شوق ديدار در دل او شعله ور مى‌گردد. و هر قدر توجّه به اين حقيقت قوى‌تر شود، شوق ديدار نيز افزون‌تر مى‌گردد. البتّه دانستن اين مطلب كافى نيست بلكه توجّه نيز لازم است. يعنى ابتدا بايد باور قلبى و معرفت را با توجّه به خدا و غفلت از غير خدا بارور كرده و شوق به ديدار او را در خود تقويت نماييم كه هر چه توجه بيش‌تر شود، شوق ديدار نيز افزون‌تر خواهد گشت. 🔸️شنيده‌ايم عده‌اى كه مجذوب خداوند شده باشند آرام و قرار ندارند و دل آن‌ها با هيچ چيزى غير از خدا انس نمى‌گيرد. اين‌ها بر اين باورند كه وَ كُلُّ جَمالِكَ جَميل. 📚 کتاب شکوه نجوا ،صفحه ۱۲۲ تا ۱۱۵ ۲۰
✅ وصول به خدا إِلَهِي هَبْ لِي قَلْباً يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ؛ خداوندا، به من قلبی که شوق آن مرا به تو نزدیک می‌سازد ... عطا بفرما! 🔸️طبق آیات و روایات رؤيت دل نسبت به خداوند ممكن است، و لذا انسان اشتياق پيدا مى‌كند كه او را ببيند. و حتّى بالاتر از آن در مناجات‌هاى خمسة عشر و امثال آن تعبير وصول به خدا هم وجود دارد، كه ممكن است به همين رؤيت حق تفسير گردد. آیت الله مصباح : 🔹️و مرتبه بالاتر از رؤيت در آخرت و ويژه اولياى الهى است و راز آن هم اين است كه بنيه جسمانى در دنيا تحمّل جلوه الهى را ندارد، حتى كوه نيز تحمل چنين چيزى را ندارد، چنان‌كه حضرت موسى(عليه السلام) بى‌هوش گرديد و اگر رؤيت كامل تحقق يافته بود، قطعاً چيزى از حضرت باقى نمى‌ماند. 📚 کتاب شکوه نجوا ،صفحه ١١٣ و ١١۴ ۲۱
✅ یاد خدا عامل شوق وصال إِلَهِي هَبْ لِي قَلْباً يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ؛ خداوندا، به من قلبی که شوق آن مرا به تو نزدیک می‌سازد ... عطا بفرما! آیت الله مصباح : 🔸️اگر كسى نسبت به فردى علاقمند باشد مدت‌ها در انتظار ديدار او باشد و در عین حال به چيزى غير از شوق ديدار سرگرم شود، آن شوق فروكش مى‌كند. هر چه ذهن و دل متمركز بر ياد و خاطره معشوق گردد، اشتياق نيز بيش‌تر مى‌گردد. 🔹️براى اشتياق ديدار خداوند، ياد خدا لازم است و هرچه ياد و تمركز بيش‌تر باشد، شوق نيز زيادتر مى‌گردد. براى امتحان چند شب هنگام سحر، در جايى خلوت و با نور كم به مدت يك ساعت دل خود را متوجّه خدا نماييد (خواه با ذكر لفظى و خواه بدون آن) . 📚شکوه نجوا ، صفحه ۱۱۵ و ۱۱۶ ۲۲
✅ آشنایِ دل إِلَهِي هَبْ لِي قَلْباً يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ؛ خداوندا، به من قلبی که شوق آن مرا به تو نزدیک می‌سازد ... عطا بفرما! آیت الله مصباح : 🔸️شب آرام است و عوامل دل‌مشغولى وجود ندارد. بايد جايى را انتخاب كرد كه از ديد پنهان باشد و با تمرين و تكرار مى‌توانيد كم‌كم شوق را در خود به وجود آوريد، هرچند كه در آغاز كارى دشوار مى‌باشد. 🔹️ما در عمق فطرت راهى به سوى خدا داریم، اما این بيگانگان‌اند که ما را از خدا جدا كردند اگر اين‌ها را فراموش كنيم، دل، آشناى خود را پيدا مى‌كند، خداوند مى‌فرمايد: دوستان به سوى من مشتاقند و من به سوى آن‌ها مشتاق‌ترم. 📚شکوه نجوا ، صفحه ۱۱۶ و ۱۱۷ ۲۳
✅ به خودمان می‌رسد! «اللهم صل علی محمد و آل محمد» «خداوندا؛ بر محمد و آل محمد رحمت فرست.» شرح صلوات : 🔸️بازگشت اين صلوات‌ها به خود انسان‌هاست. چرا كه ما براى پيامبر صلى الله عليه وآله و خاندانش طلب رحمت مى‌كنيم و چون ظرف وجودى آنان لبريز از رحمت الاهى است و نيازى به آن ندارند، اين رحمت به كسانى كه تحت ولايت آن‌ها هستند سرازير مى‌شود 🔹️درست مثل آن‌كه، شخصى ليوانى را پر از آب كرده است و روى آن آب، آبى بريزد. قطعاً در ظرفى كه زير آن ليوان وجود دارد، سرازير شده، موجوداتى كه در آن ظرف يا اطراف آن هستند بهره مى‌گيرند. بنابراين هر كس صلوات مى‌فرستد؛ بركت اين صلوات به خود او و ديگران مى‌رسد. 📚 کتاب شکوه نجوا، آیت الله مصباح. ص ۱۲ و ۱۳ ١
📸 | صلوات «اللهم صل علی محمد و آل محمد» «خداوندا؛ بر محمد و آل محمد رحمت فرست.» 🔸️انسان وقتى مى‌خواهد از بزرگی چيزى درخواست كند ولى در خود چنين لياقتى نمى‌بيند؛ بنابر اصول روان‌شناسى اوّل باید توجّه آن شخص بزرگ را به مطلوبش جلب كرده، سپس خواسته خود را مطرح نمايد. به عنوان مثال ابتدا به فرزند او اظهار ارادت كرده و كم‌كم زمينه درخواست خود را فراهم نمايد. 🔹️بى‌ترديد ما انسان‌ها به دليل گناهان‌مان، شايستگى درخواست از پيشگاه با عظمت پروردگار را نداريم و از سوى ديگر چاره‌اى جز درخواست از درگاه او نيست، پس، بايد لياقت درخواست را پيدا كنيم و براى اين كار هيچ چيز بهتر از طلب رحمت براى اولياى الاهى نيست. 🔸️از این‌رو، با صلوات فرستادن براى عزيزترين دوستان خدا، لياقت جلب توجّه الاهى را پيدا كرده، درخواست‌هاى خود را مطرح مى‌نماييم. 📚 کتاب شکوه نجوا، ص ۱۴ ۲ 🌸🌸🌸🌸🌸