eitaa logo
مصباحیه ...
133 دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
9.2هزار ویدیو
494 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰شهادت شهید آیت الله مجتهد شیعه و فرزند امام خمینی (۱۳۵۶ش) ♻️ سید مصطفی خمینی (۱۳۰۹-۱۳۵۶ش) از مجتهدان و فقیهان شیعه و فعالان انقلاب اسلامی ایران و فرزند ارشد امام خمینی است. 🔹وی در 21 آذر 1309ش (۲۲ رجب ۱۳۴۹ق)، در شهر قم متولد شد. پس از دوران کودکی راهی دبستان شد و در 14سالگی به ‌تحصیل مقدمات علوم و معارف دینی پرداخت. ❇️در هفده‌سالگی و پس از پایان دوره‌ی مقدمات حوزه معمم شدند. ایشان در 21 سالگی در درس خارج آیات عظام آن زمان شرکت نمود و نزدیک به سیزده سال فقه و اصول را نزد والد گرامی‌اش فراگرفت. تلاش و کوشش در کنار هوش سرشار سرانجام در 27 سالگی ثمر داد و به درجه‌ی اجتهاد رسید. ✅ بیش از 15 اثر در زمینه ی فقه و اصول، فلسفه و نجوم و مباحث اعتقادی از وی به جای مانده است. 🔅 با شروع نهضت امام خمینی، فعالیت‌هایش را به ‌صورت گسترده و کاملا محسوس دنبال کرد تا آنجا که موضوع بسیاری از گزارش‌های سازمان ساواک قرارگرفت. با دستگیری امام‌خمینی(ره) در نیمه ‌شب 15 خرداد 1342 و متعاقب آن قیام 15 خرداد، نقش ایشان در نهضت پررنگتر‌ شد. در طول این مدت شهید سیدمصطفی با درایت و تدبیری کم‌نظیر به ساماندهی امور مختلف در پیش‌برد نهضت پرداخت. 🔹 رژیم شاه یا صدام با پی بردن به نقش سیدمصطفی در پیش‌برد نهضت، برای ضربه‌زدن به نهضت‌ اسلامی، ایجاد فشار روانی بر امام، و در نهایت ایجاد رعب و وحشت در میان مبارزان و مخالفان، سحرگاه 1356/8/1 (۱٠ ذی القعده ۱۳۹۷ق) در اقدامی کاملا مرموزانه وی را در نجف مسموم و به شهادت رساند. 🌹🌹🌹
🔺ساده زیستی و زندگی زاهدانه 💢آیت الله بسیار ساده زندگی می کرد، لباس ساده می پوشید، از تجمّل گرایی دوری می گزید، در گرمای پنجاه درجه نجف با اتوبوس به مسافرت می رفت با آنکه می توانست با سواری برود و حتی ماشین دربستی کرایه کند. 🌀با وجود آنکه از جانب پدرش وکیل بود، وجوهاتی را که مردم به امام می دادند، بعد از تبعید امام به وی تحویل می دادند، از نظر شرعی می توانست از آن به اندازه نیاز خود برداشت کند، ولی این کار را نمی کرد، سختی ها را تحمّل می نمود لیکن در وجوهاتی که به او می سپردند، هیچ گونه تصرفی نمی کرد. 🔅در پاسخ به بازجویی های ساواک شاه پیرامون دارایی های خود آورده است: «من خودم چیزی که ارتزاق به آن بشود، ندارم؛ ولی مقداری کتاب و اشیاء منزل دارم که متعلّق به خودم است که از طرف آقای والد و یا دوستان به عنوان هدیه به من داده شده است و منزلی که در آن سکونت دارم اجاره است که اجاره آن را ابوی می پردازد. 💢روزی که او را به ترکیه تبعید کردند، هیچ پولی به همراه نداشت. شب را که در باشگاه نخست وزیری گذرانید. با پافشاری و اصرار ساواک یکی از بستگان را به آنجا فراخواند و مبلغ صد تومان از وی قرض گرفت. آنگاه که از ایران تبعید گردید به بقال سر کوچه، داروخانه و حتی حمّامی محل بدهکار بود. 🌱 در آخرین نامه ای که قبل از حرکت به ترکیه خطاب به مادر بزرگوار خود نوشته آورده است: 💠«مبلغ یکصد تومان از خانم بدرالسادات (از بستگان) گرفتم که به ایشان خواهید پرداخت، ضمناً عرض کنم که حساب آقای طهماسبی که قریب چهارصد تومان می باشد و حساب داروخانه که چیز مختصری است و حمام ارم که آن هم چیز مختصری است بفرمائید که لطف کنند!».
🔰شهادت شهید آیت الله مجتهد شیعه و فرزند امام خمینی (۱۳۵۶ش) ♻️ سید مصطفی خمینی (۱۳۰۹-۱۳۵۶ش) از مجتهدان و فقیهان شیعه و فعالان انقلاب اسلامی ایران و فرزند ارشد امام خمینی است. 🔹وی در 21 آذر 1309ش (۲۲ رجب ۱۳۴۹ق)، در شهر قم متولد شد. پس از دوران کودکی راهی دبستان شد و در 14سالگی به ‌تحصیل مقدمات علوم و معارف دینی پرداخت. ❇️در هفده‌سالگی و پس از پایان دوره‌ی مقدمات حوزه معمم شدند. ایشان در 21 سالگی در درس خارج آیات عظام آن زمان شرکت نمود و نزدیک به سیزده سال فقه و اصول را نزد والد گرامی‌اش فراگرفت. تلاش و کوشش در کنار هوش سرشار سرانجام در 27 سالگی ثمر داد و به درجه‌ی اجتهاد رسید. ✅ بیش از 15 اثر در زمینه ی فقه و اصول، فلسفه و نجوم و مباحث اعتقادی از وی به جای مانده است. 🔅 با شروع نهضت امام خمینی، فعالیت‌هایش را به ‌صورت گسترده و کاملا محسوس دنبال کرد تا آنجا که موضوع بسیاری از گزارش‌های سازمان ساواک قرارگرفت. با دستگیری امام‌خمینی(ره) در نیمه ‌شب 15 خرداد 1342 و متعاقب آن قیام 15 خرداد، نقش ایشان در نهضت پررنگتر‌ شد. در طول این مدت شهید سیدمصطفی با درایت و تدبیری کم‌نظیر به ساماندهی امور مختلف در پیش‌برد نهضت پرداخت. 🔹 رژیم شاه یا صدام با پی بردن به نقش سیدمصطفی در پیش‌برد نهضت، برای ضربه‌زدن به نهضت‌ اسلامی، ایجاد فشار روانی بر امام، و در نهایت ایجاد رعب و وحشت در میان مبارزان و مخالفان، سحرگاه 1356/8/1 (۱٠ ذی القعده ۱۳۹۷ق) در اقدامی کاملا مرموزانه وی را در نجف مسموم و به شهادت رساند. 🌹🌹🌹
🔺ساده زیستی و زندگی زاهدانه 💢آیت الله بسیار ساده زندگی می کرد، لباس ساده می پوشید، از تجمّل گرایی دوری می گزید، در گرمای پنجاه درجه نجف با اتوبوس به مسافرت می رفت با آنکه می توانست با سواری برود و حتی ماشین دربستی کرایه کند. 🌀با وجود آنکه از جانب پدرش وکیل بود، وجوهاتی را که مردم به امام می دادند، بعد از تبعید امام به وی تحویل می دادند، از نظر شرعی می توانست از آن به اندازه نیاز خود برداشت کند، ولی این کار را نمی کرد، سختی ها را تحمّل می نمود لیکن در وجوهاتی که به او می سپردند، هیچ گونه تصرفی نمی کرد. 🔅در پاسخ به بازجویی های ساواک شاه پیرامون دارایی های خود آورده است: «من خودم چیزی که ارتزاق به آن بشود، ندارم؛ ولی مقداری کتاب و اشیاء منزل دارم که متعلّق به خودم است که از طرف آقای والد و یا دوستان به عنوان هدیه به من داده شده است و منزلی که در آن سکونت دارم اجاره است که اجاره آن را ابوی می پردازد. 💢روزی که او را به ترکیه تبعید کردند، هیچ پولی به همراه نداشت. شب را که در باشگاه نخست وزیری گذرانید. با پافشاری و اصرار ساواک یکی از بستگان را به آنجا فراخواند و مبلغ صد تومان از وی قرض گرفت. آنگاه که از ایران تبعید گردید به بقال سر کوچه، داروخانه و حتی حمّامی محل بدهکار بود. 🌱 در آخرین نامه ای که قبل از حرکت به ترکیه خطاب به مادر بزرگوار خود نوشته آورده است: 💠«مبلغ یکصد تومان از خانم بدرالسادات (از بستگان) گرفتم که به ایشان خواهید پرداخت، ضمناً عرض کنم که حساب آقای طهماسبی که قریب چهارصد تومان می باشد و حساب داروخانه که چیز مختصری است و حمام ارم که آن هم چیز مختصری است بفرمائید که لطف کنند!».
🔺آرزوی سیدمصطفی! ▫️آیت الله موسوی بجنوردی: 💢در سال 1356ش با سید احمد و رفتیم لبنان. در بعلبک، در یک قهوه خانه یک مرد عرب آمد و سلام کرد. به حاج آقا مصطفی گفت دستت را ببینم و سپس پشت گردنش را دید و اسم مادرشان را پرسید و بعد خطاب به حاج آقا مصطفی گفت: «شما همین امسال فوت می کنید و آرزویت را نمی بینی». 🔹سپس همین کار را با سید احمد کرد وخطاب به ایشان گفت:« شما آرزوی ایشان را می بینی و بسیار بالا می روی». هنگامی که می خواستم پول ایشان را بدهم یک دفعه دیدیم که ایشان نیست و هیچ کدام از سه نفرمان ایشان را ندیدیم و انگار زمین سوراخ شد و او رفته بود. دقیقا حدود یک ماه بعد از این حادثه حاج آقا مصطفی فوت کردند. 🌀خانم دکتر طباطبایی همسر حاج احمدآقا نیز بعد از فوت حاج احمدآقا تعریف کردند:« دو هفته مانده به عید نوروز ِ [سال 1374] حاج احمدآقا به منزل آمدند و گفتند آن کسی که به داداش گفته بود که امسال فوت می کنی، آمده ایران و به من گفته «عید نوروز امسال نیستی و فوت می کنی». دقیقا همین اتفاق نیز افتاد و قبل از عید نوروز حاج احمدآقا فوت کردند. 📚کتاب نور چشم امام، صفحه 310-131.
🔺شخصیتی بزرگ؛ اما گمنام! ▫️دست نوشته تاریخی آیت الله بهاءالدینی در وصف آیت الله 🔹الحاج آقا مصطفی (ره)، آية الله جامع بين المعقول والمنقول و السياسة الإسلامية و الدينية في شبابه، و بلغ ما بلغ، من نوادر زماننا بل من نوادر الأعصار و الأزمان، صادق القول مع حسن النية، بصير بالنفوس مع كمال الفطانة والدّهی، و له سهم وافر في الإنقلاب و حوادثه، صابر في المشكلات و نوائب الدهر. ابن الإمام، بل ، بل له اب مثل الإمام، شديد الحب بالإمام، لا لأجل الابوة، والإمام شديد الحب لا لأجل البنوة بل لجهات اخر لا مجال لذكرها. 🔅حاج آقا مصطفی آیت اللهی بود که بین معقول و منقول و سیاست اسلامی را در جوانی جمع کرده بود. به جایی رسیده بود که جزو نوادر زمان ما بلکه یگانه همه زمانها بود. راستگو و خوش نیت بود، بصیرت به انسانها داشت. او سهمی عمده در حوادث انقلاب داشت. درمصائب روزگار شکیبا بود. فرزند امام؛ بلکه خود امام بود. امام را شدیدا دوست داشت؛ اما نه از ان جهت که پدرش بود، امام هم شدیدا او را دوست داشت؛ اما نه از آن جهت که پسرش بود، بلکه دلایل دیگر دارد که در جای دیگر باید ذکر شود. 🔹آنچه من در این جا نسبت به حاج آقا مصطفی (ره) آوردم، هیچ مبالغه و گزاف نیست. اگر کمی به ذهن بعید به نظر می رسد، به علت این است که ما حاج آقا مصطفی را نمی شناسیم. او به راستی یکی از شخصیتهای بزرگ، اما گمنام ماست. 📚یاد ها و یادمان ها ص ۵۴.
🔺اسوه طلاب جوان! ▫️آیت الله سبحانی: 🔹من در خلال تدریس‌های عمومی، این افتخار را داشتم تا به صورت خصوصی و به مدت دو سال، دروس مقدمات و همچنین ابوابی از کتاب لمعه را به ایشان تدریس کنم. 🌀 حافظه قوی در کنار استعداد وافر، چیزی است که به ندرت در میان اشخاص خوش‌فهم و خوش‌فکر یافت می‌شود اما واجد هر دو بود و از همین رو به توصیه بنده الفیه ابن مالک را از حفظ داشت و هر زمان که مطالبی از زندگی علما نقل می‌کردم علاقمند بود تا آن بخش را از کتاب نخبة المقال حفظ کند. 💢زمانی که دروس معقول را آغاز کرد نیز به حفظ اشعار منظومه پراخت و این‌ها نشان از آن داشت که در کنار عمق فکری و ذکاوت، او از حافظه‌ای قوی نیز بهره‌مند بود. 🔅تفکر، بیش‌ترین چیزی بود که وی به آن علاقه داشت و در نوجوانی و اوایل جوانی اوقات خود را نیز بیش‌تر به آن می‌گذراند. او از فکری زاینده برخوردار بود و می‌توانست زمانی طولانی در اطراف یک موضوع بحث کرده و آن را به صورت ممتد بسط دهد؛ همین باعث شده بود تا در حوزه علمیه، او را به عنوان یک فرد بحّاث بشناسند. چنین فرزانه‌ای، اسوه‌ای مطلوب برای طلاب جوان می‌باشد.