🔰ولادت آیت الله #محمدتقی_نجفی_اصفهانی فقیه شیعه و از مبارزان جنبش تنباکو (۱۲۲۵ش)
🔷 شیخ محمدتقی رازی آقا نجفی (۱۲۶۲–۱۳۳۲ق)، فرزند محمدباقر آقا نجفی اصفهانی و نوه محمد تقی رازی از مجتهدان اصفهان در دوره ناصرالدین شاه. وی پس از اخذ اجتهاد از علمای نجف به اصفهان بازگشت و مرجعیت عام یافت.
🔹آقانجفی در ۲۲ ربیعالثانی ۱۲۶۲ق ( 30 فروردین 1225 ش) در اصفهان زاده شد. پدرش محمد باقر آقا نجفی اصفهانی است. وی مقدمات علوم را در محضر پدرش فرا گرفت و پس از آن به نجف رفت و در آنجا به تحصیل علم ادامه داد. از محضر میرزا محمد حسن شیرازی و شیخ مهدی کاشف الغطاء و شیخ راضی نجفی بهره گرفت تا به مقام اجتهاد رسید.
🔶 وی پس از تکمیل تحصیل خود در نجف، به اصفهان بازگشت و مرجعیت عام یافت و صاحب نفوذ و قدرت معنوی فراوان شد.
🔸ایشان نسبت به حکومت ناصر الدین شاه بی اعتنا بوده و در مقابل ظلم و ستم ظل السلطان فرزند ناصرالدین شاه و حاکم اصفهان مقاومت می کرد. به همین علت ایشان را به تهران تبعید کردند. اما وقتی خطر ایشان را در تهران بیشتر احساس کردند به ناچار وی را به اصفهان برگرداندند. وی از عاملان اصلی و مقدمه سازان صدور فتوای تحریم تنباکو از طرف میرزای شیرازی است.
📚از ایشان بالغ بر صد اثر بر جای مانده که الاجتهاد و التقلید، تأویل الآیات الباهره فی العترة الطاهرة و اسرار الآیات از آن جمله اند.
▪️وی سرانجام در ۱۱ شعبان ۱۳۳۲ق ( 13 تیر 1293 ش) در اصفهان درگذشت و در جوار مرقد امامزاده احمد، به خاک سپرده شد.
#زندگی_نامه
🌺🌺🌺🌺🌺
28.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥جلوه ای از مبارزه و مجاهدت آیت الله #محمدتقی_نجفی_اصفهانی
🔹تقی از توپ خالی شاه نمی ترسد!
🔺حفظ کتب اربعه شیعه!
▫️آیت الله شبیری زنجانی به نقل از سید محمدکاظم عصار:
🔹آیت الله #محمدتقی_نجفی_اصفهانی از جهت اینکه بر نهی از منکر و کشتن بابی ها اصرار داشت، ناخوشایند سلاطین بود. به همین خاطر ایشان را چند بار به تهران احضار کردند و در یکی از احضارها، تصمیم گرفتند ایشان را در تهران نگه دارند تا در بین طلاب و علمای تهران به علت ناشناخته بودن هضم شود.
🔸ایشان در تهران درسی را شروع کرد و اقدامات معیشتی را نسبت به طلاب انجام داد. از جمله اینکه شهریه می داد و به طلابی که قصد تلبس داشتتد، لباس روحانیت هدیه می داد.
🌀وقتی دولتی ها دیدند کارشان در تهران گرفت و شناخته شدند، برخی را تحریک کردند تا در میانه درس اشکال کنند تا او را از نظر علمی بشکنند. ایشان با توجه به هوش و ذکاوتی که داشت، این افراد را می شناخت.
⚡️ روزی بالای منبر اعلام می کند که متن کتب اربعه را حفظ می باشند و طلاب می توانند کتاب بیاورند و تسلط او را امتحان کنند.
☄طلاب هر کدام کتابی آوردند، یکی کافی، دیگری تهذیب، آن یک استبصار و من لا یحضر و هر کجای کتاب را باز می کردند ایشان روایات را با سندش می خواند.
🌱بعد آقا نجفی فرمود: من حافظه نداشتم. يك وقت حرم رفتم به نظرم حرم سید الشهداء بود - درباره بی حافظگی به حضرت متوسل شدم که اگر من حفظی نداشته باشم، شاید نتوانم برای اسلام کاری انجام بدهم و بعد از آن توسل این حفظ به من عطا شد.
🔷وقتی از منبر پایین آمدند، همه حضار از موافق و مخالف دستش را بوسیدند و کارش در تهران بالا گرفت. حکومت وقتی دید نقض غرض شد، ایشان را به اصفهان بازگرداند.
📚جرعه ای از دریا، جلد یک، صفحه ۵۲۸-۵۳۰