eitaa logo
مصباحیه ...
135 دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
9.2هزار ویدیو
523 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله 🔹تهرانی در ۲۰ رمضان ۱۲۵۳ق (۲۷ آذر ۱۲۱۶ش) در خانواده‌ای روحانی در تهران به دنیا آمد. ایشان تحصیلات خود را در تهران شروع کرد و در اصفهان و نجف و کربلا به اتمام رساند. 🔸وی از محضر اساتیدی چون شیخ انصاری، عبدالحسین طهرانی، میرزای شیرازی و شهید مدرس تلمذ کرد و سپس خود مجلس درسی را برقرار نمود. 💠از شاگردان وی می توان به میرزا صادق آقا تبریزی، شیخ عبدالکریم حائری یزدی و محمدباقر قائنی بیرجندی اشاره کرد. 🔷از ایشان بیش از 50 اثر در مکتوب و منظوم برجای مانده است که از جمله آنها رسالة الحق و الحکم ، ذخائر النبوه فی احکام الخیار،‌تفسیر آیه النور می باشد. 🔶از ویژگی های ایشان استقلال رأی و بیم نداشتن از کثرت و عظمت مخالفان بود؛‌اما در نقد به بزرگان حمله می نمود و حالتی حرمت شکنانه داشت. به همین خاطر زمینه تخطئه ایشان و اتهام تکفیر به ایشان در نجف ترویج شد به حدی که شاگردانش به 15 نفر تقلیل یافت. ▪️ایشان سرانجام در ۱۰ شوال ۱۳۲۱ق برابر با ۸ دی ۱۲۸۲ش در ۶۸ سالگی درگذشت و در حجره جنوب غربی صحن حرم حضرت علی(ع)، در کنار قبر سید جواد عاملی صاحب مفتاح الکرامه، دفن شد.
🔺از نگاه دیگران ▫️سید محسن امین: 🔹«استاد محقق، نویسنده آثار مشهور و مطالب مأثور از بنیان گزاران فنون و علوم شرعى به ویژه دانش اصول بود. بعد از مهاجرت استادش میرزاى شیرازى به سامرا، در نجف حوزه درسى تشکیل داد. 🔸طلاب زیادى به وى روى آوردند و از سبک تدریس، چگونگى القا و املاى مفاهیم و نیز دقت هاى تحقیقى و حُسن بیانش شگفت زده شدند و ذکر خلاقیت ها و ابتکاراتش در دنیاى اسلام در حالى انتشار یافت که فضلش بر بسیارى از بزرگان علماى معاصر و حتى برخى قدما برترى یافت. 🌀برخى مردم در بیان علم و فضل این فقیه راه غلو را مى پیماند، ولى بنابر آن چه که به نقل از برخى شاگردانش شنیدم، او راه افراط را نپیموده است و درباره اش مردم بین افراط و تفریط قرار گرفته اند.» 📚اعیان الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۳۳.
🔺تکفیر شیخ‌هادی! 🔹شیخ دو ویژگی داشت که خیلی ها آن را برنمی‌تافتند؛ یکی این بود که در نقد علمای بزرگ مثل شیخ انصاری و صاحب جواهر جسور بود، دوم این که در نقد، جانب حرمت را نگه نمی‌داشت. 🔸در کنار این دو ویژگی فتواهای خلاف مشهورش زمینه را برای عده‌ای جاهل و چه‌بسا حسود فراهم کرد که ایشان را با شایعات از اعتبار ساقط کنند. 🌀 داستان وقتی شکل جدی به خود گرفت که در مجلس ختمی در نجف که بسیاری از علما از جمله شیخ‌هادی و رقیبش حضور داشتند، یکی از میانه مجلس بلند شد و با صدای بلند گفت: «آن فنجان قهوه ای را که شیخ‌هادی از آن نوشیده است بشویید». 🪴میرزای رشتی منفعل شده و سکوت کرد و خیلی از حضار سکوت او را نشانه تأیید ناقل قلمداد کردند.(ظاهرا میرزای رشتی گفته بود من شیخ هادی را تکفیر نکردم، احتیاط کردم) ⚡️شیخ محمدحسین کاظمی نویسنده کتاب «هدایة الانام فى شرح شرایع الاسلام»، وقتی با این صحنه مواجه شد سریع کوزه آبی طلب کرد و از شیخ‌هادی خواست آن را سربکشد و بعداً خودش کوزه را سرکشید تا ادعای آن شخص را باطل کند. 💢وقتی خبر به میرزای شیرازی در سامرا رسید، او از ترس تفرقه بین علما سکوت کرد. سکوت او و میرزای رشتی کار خودش را کرد و اتهامات علیه شیخ‌هادی دهان‌به‌دهان گشت و شاگردانش را به بیست نفر تقلیل داد. 🌱 به‌طوری‌که خیلی از طلاب، از ترس حرف‌وحدیث دیگران نتوانستند در درس شیخ‌هادی شرکت کنند و افراد انگشت‌شمار شرکت‌کننده هم، عبا به سر می‌کشیدند تا شناخته نشوند. 🔅شیخ هادی در رد اتهامات علیه خودش کتاب‌های «الردّ على الشیخیه» و «جواب نه سؤال» را منتشر کرد، اما تا زنده بود انزوا و غربت، دست از او برنداشتند.(+) 🌷🌷🌷😶🥺
🔺قتل أبوذر مظلوماً ▫️آیت الله شبیری زنجانی: 🔹شیخ از بزرگان نجف در زمان خود بود. برخی از آرای مخالف مشهور او سبب انزوای وی در اواخر عمرش گردید؛ به گونه ای که مراسم غسل و کفن و دفن وی بسیار غریبانه و با تعداد معدودی برگزار شد. ▫️آقای سید ابراهیم علوی مقبره ای خوئی از عمو یا ابوالزوجه اش نقل کرد: 🌀وقتی شیخ هادی از دنیا رفت، ما با تعداد اندکی از مردم در یک روز گرم و سوزان پیکر ایشان را به محلی در خارج از نجف به نام «چری» بردیم و مشغول غسل و دیگر کارها شدیم. 💢 در این اثنا با کمال تعجب مشاهده کردیم که عالم متقی مرحوم شیخ اسماعیل قره باغی که از بزرگان عصر و نوادر روزگار بود، برای تشییع به جمع ما ملحق شد. 🪴شدت گرمای هوا و غریبانه بودن تشییع شیخ هادی، ما را بر آن داشت که درباره کیفیت اطلاع و علت حضور ایشان بپرسیم. 🔅 آشیخ اسماعیل فرمود: «ساعتی پیش خوابیده بودم. در عالم رؤیا به من خبر دادند که (س) در حرم امير المؤمنین (ع) بر فراز منبر تشریف دارند. با عجله خود را به آنجا رساندم و شنیدم که آن حضرت فرمود: «قُتِلَ أبوذر مظلوماً». ⚡️ سراسیمه از خواب بیدار شدم. پرسیدم چه کسی از دنیا رفته است؟ گفتند:«شیخ هادی تهرانی از دنیا رفته است». سپس خود آشیخ اسماعیل قره باغی بر پیکر شیخ هادی نماز گزارد. 📚کتاب جرعه ای از دریا، جلد دوم، صفحه۳۸۶.
🔺دست شیخ هادی را ببوس! ▫️آیت الله شبیری زنجانی: 🔹سید ابراهیم مقبره‌ای خوئی: حاج شجاع خان ماکویی به امر عمویم سید ابراهیم به تقلید از شیخ مأمور شده بود؛ اما بر اثر شنیدن مطالبی، در این امر مردد شده بود که با دیدن رؤیایی از تردید خارج شد. 🔸او می‌گفت: در عالم رؤیا مشاهده کردم که در راه زیارت (ع) نزدیک دروازه نجف، دیدم سه نفر سواره به سمتم می‌آیند. نفر جلو حضرت امیر (ع)، نفر وسط شیخ‌هادی و نفر آخر بود. همین که قصد کردم دست حضرت را ببوسم، خادمم مرا از خواب بیدار کرد. 🌀با ناراحتی و حسرت دوباره خوابیدم و یک بار دیگر آن صحنه را دیدم. بعد از اینکه دست حضرت را بوسیدم، فرمودند: «دست شیخ هادی را هم ببوس». وقتی دستش را بوسیدم، شیخ‌هادی گفت: «دست میرزا را هم ببوس». من هم دست او را بوسیدم. ⚡️از این داستان می‌شود نتیجه گرفت که اختلاف شیخ هادی و میرزا بر اساس حجت شرعی بوده و نه هوا و هوس. هر دو معذورند و شایسته تعظیم و احترام. 📚کتاب جرعه ای از دریا، جلد دوم، صفحه ۳۸۵ و ۳۸۶.