eitaa logo
مصباحیه ...
124 دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
12هزار ویدیو
614 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مروری بر زندگی آیت‌الله 🌷🌷🌷
🔺تسکین آلام مستمندان! ▫️شهید مطهری: 🔹 استادالفقهاء روزی یکی از عروس‌های خود را مشاهده کرد که پیراهنی الوان از نوع پارچه‌هایی که معمولاً زنان اعیان و اشراف آن عصر می‌پوشیدند به تن کرده است؛ فرزندشان (مرحوم آقا محمد اسماعیل، شوهر آن خانم) را مورد ملامت قرار دادند. او در جواب پدر این آیه قرآن را خواند: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللهِ الَّتی اخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیباتِ مِنَ الرِّزْقِ» 🔸 ایشان جواب دادند: من نمی‌گویم خوب پوشیدن و خوب نوشیدن و از نعمتهای الهی استفاده کردن حرام است؛ خیر، در اسلام چنین ممنوعیت‌هایی وجود ندارد ولی یک مطلب دیگر هست و آن اینکه ما و خانواده ما به اعتبار اینکه پیشوای دینی مردم هستیم، وظیفه خاصی داریم. ⚡️ خانواده‌های فقیر وقتی که اغنیا را می‌بینند که از همه چیز برخوردارند طبعاً ناراحت می‌شوند؛ یگانه مایه تسکین آلام شان این است که خانواده «آقا» در تیپ خودشان هستند. اگر ما هم در زندگی به شکل تیپ اغنیا درآییم، این یگانه مایه تسکین آلام هم از میان می‌رود. ما که قادر نیستیم عملاً وضع موجود را تغییر دهیم، لااقل از این مقدار همدردی مضایقه نکنیم. 📚سیری در نهج‌البلاغه، صفحه 224.
⚡️زندگی زاهدانه و توجّه به نیازمندان 🌀 علانه لباس های ساده می پوشید. لباسش در بيشتر مواقع از همان كرباسى بود كه همسرش با دست خود مى ‌بافت. 💢داراى عزّت نفس و طبعى بلند بود و به راحتى از كسى هديه نمى ‌پذيرفت و به زندگى ساده و بى ‌آلايش طلبگى قانع بود. هم نشینی با تهیدستان را دوست داشت و در برآورده ساختن نیاز ناتوانان جامعه از هیچ کوششی دریغ نمی کرد. 🔹بسیار اتّفاق می افتاد که عبادت استیجاری انجام می داد و درآمد آن را به شاگردان تنگدستی چون میرزای قمی می سپرد تا در راه دانش اندوزی به کار گیرند. 🔸او زندگی فرزندانش را نیز زیر نظر داشت تا در استفاده از نعمت ها زیاده روی نکنند و پا برهنگان جامعه را از یاد نبرند. روزی حضور زنی با پیراهن رنگارنگ در خانه توجّهش را جلب کرد. 🔅 از اطرافیان پرسید: این زن کیست؟ گفتند: عروستان است، آقا عبدالحسین (پسر جناب وحید بهبهانی) لباس تازه برایش خریده. 🔺استاد با ناراحتی به چهره فرزندش نگاه کرد، و او را از تکرار این کار نهی کرد، عبدالحسین این آیه را تلاوت کرد: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ .../ بگو: چه كسى زينت هاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده، حرام كرده است؟‏»،‏ 🔻پدر گفت: من نیز این آیه را شنیده ام ولی بسیاری از فقرا اطراف ما زندگی می ‌کنند که سادگی و نداری ما باعث دلگرمی آن هاست. ☑️ نوه ی آن فقیه فرزانه درباره ی دنیا گریزی پدر بزرگ ارجمندش چنین نوشته است: «در همه ی عمر به انباشتن زخارف دنیوی همّتی مصروف نکرد، بلکه اصلاً به سکّه های مختلف دینار و درهم و فرق انواع آن ها مطّلع نبود. از حاکمان و مرفّهین کناره گیری می کرد و از معاشرت با آن ها پرهیز می نمود، و (در عوض) مصاحبت با فقرا را دوست می داشت.
💠 🔹شیخ عباس قمی: ⚡️ از مرحوم وحید سؤال کردند که چه چیز باعث شد شما به چنین مقام رفیع و علم و دانش رسیدید؟ 🌀علامه در جواب گفتند: اولا من فکر نمی کنم که به جایگاه خاصی دست پیدا کرده باشم؛ اما اگر به جایگاهی هم رسیده‌ام یکی به خاطر این بوده است که نسبت به علما و بزرگان جز تکریم و تعظیم برخورد دیگری نداشته‌ام، دیگری این که درس و بحث را بر هر کار دیگر مقدم دانسته‌ام. 🔹 ♨️
🔺هیچ‌سنخیتی با آن‌ها نداریم... ▫️آیت الله بهجت: 🔹آقایی مکاسب می‌گفته است. شخص جنبی وارد محل درس می‌شود. استاد می‌فرماید: «امروز دیگر درس نمی‌گویم» و شاید علتش را بیان کرده بود. مرحوم بعد از درس به یکی از شاگردان خود فرمود: «بمان». 🔸سپس به ایشان فرمود: «بعد از این بدون غسل در مجلس درس حاضر مشو. زیر فرشی که نشسته‌ای پول حمام است، بردار و برو حمام و غسل کن». ولی حالِ ما فرق کرده است و ما پسران آن پدران محسوب نمی‌شویم و هیچ‌ سنخیتی با آن‌ها نداریم. 📚در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۵۷
🔹 عوارض نماز جماعت اجباری 🔸علت هجرت مرحوم وحید بهبهانی به نجف اشرف این بوده است که: 🌀خواجه عزیز کلانتر روزی موقع نماز به آقا می ‏گوید: «ببینید بر اثر دستوری که داده ‏ام چقدر مردم در نماز جماعت شما شرکت کرده‏ اند و جمعیت چقدر زیاد است». 💠 علامه به حدی از این گفته منقلب می‏ شود که نماز دیگر را نخوانده به منزل می‏ رود. 🔶وی بدون درنگ بهبهان را ترک کرده، عازم عتبات می‏ شود تا مبادا بر اثر اینگونه اعمال سفیهانه مریدان نادان، رنگ ریا و تعلقات جسمانی به روح و دل پاک و بزرگش بنشیند و او را از مقام والای معنوی به حضیض دنائت و پستی و جاه‏ طلبی تنزل دهد. 🔻درختی در خارج شهر بهبهان هست که می‏ گویند آقا نماز دیگر را زیر آن درخت خوانده و بدون اطلاع مردم رهسپار عتبات عالیات می‏ شود. 📚زندگانی وحید بهبهانی به قلم علی دوانی، ص142.
🔺تبیین نظریه اجتهاد! 💢علامه در کربلا که آن زمان محل تجمّع اخباریان بود، چند روز به درس شیخ ، سرآمد فقهای عصر و آخرین نماینده مسلک اخباری‌گری، حاضر شد. 🔹سپس اعلام کرد که مایل است اندک زمانی به جای بحرانی درس بگوید و از وی خواست تا شاگردانش را به حضور در درس وی سفارش کند. ⚡️بحرانی که اخباری معتدلی بود و به تعبیر خودش راه میانه را برگزیده بود، خود به دسته بندی علمای شیعه به اخباری و اصولی و بدگویی از مجتهدان بزرگ شیعه انتقاد داشت. ازین‌رو مجلس درس خود را که بزرگ‌ترین حلقه درسی در آن زمان بود، به وحید واگذار کرد. 🍁 وحید ظرف سه روز با تبیین نظریّه اجتهاد و نقد نظریّات اخباریان، نزدیک به دو سوم شاگردان بحرانی را از مرام اخباری روی‌گردان ساخت.
🔺ارادت به امام حسین (ع) 🔹معروف است که جناب ، زمانی که برای زیارت به حرم سیدالشهداء مشرف می شد، «ابتدا آستان کفش کنِ آن جناب را می بوسید و صورت مبارک خود را بدان می مالید. پس از آن، با خضوع و خشوع و رقّت قلب به اندرون حرم مشرف می شد و زیارت می کرد و در مصیبت حضرت علیه السلام کمال اهتمام را مراعات می فرمود». 🔸صاحب قصص العلماء می نویسد: «آقامحمدباقر پس از مدتی اقامت در کربلا، گذران زندگی بر او بسیار سخت شد و بر آن شد که از کربلا به جای دیگری هجرت کند. ⚡️ شبی حضرت سیدالشهدا (ع) را در خواب دید. آن جناب به آقامحمدباقر خطاب فرمود که «من راضی نیستم که از جوار من و بلاد من بیرون بروی». پس از آن، به کلی از تصمیم خود بازگشت و تا آخر عمر در همان جا ماندگار شد». ... 😭🥺🌷🌷🌷
🔺تقلید از شاگرد! ▫️آیت الله شبیری زنجانی: 🔹شنیده‌ام که در اواخر عمر خود را مجتهد نمی دانست و می‌گفت: سن من بالا و قوای فکری‌ام تحلیل رفته است و نمی‌توانم استنباط کنم؛ لذا از شاگرد خود بحرالعلوم فتوا می‌پرسید و می‌گفت شما فقط فتوا را بدون ذکر دلیل نقل کنید تا در آن شبهه پیدا نکنم. 🔸مرحوم آقای هم در اواخر عمر رساله‌اش را جمع کرد و گفت: من حافظه‌ام را ازدست‌داده‌ام و نمی‌توانم فکر کنم و به مراجعه‌کنندگان می‌گفت: کسی که از او تقلید می‌کردید، دیگر وجود ندارد و بدین شکل آنها را رد می‌کرد. 📚کتاب جرعه‌ای از دریا، جلد چهارم، صفحه ۴۰۹.
4.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺ماجرای مباحثه شیخ با ▫️رهبر‌انقلاب: 🔹مرحو‌م صاحب حدائق با مرحوم وحید بهبهانی، نقطه‌ی مقابل؛ هر دو در کربلا زندگی می کردند؛ معاصر، مباحثه هم می کردند با هم. 🔸 یک شب در حرم مطهر سیدالشهدا (سلام‌اللَّه‌علیه) اینها سر یک مسئله‌ای شروع کردند بحث کردن، تا اذان صبح این دو نفر روحانی ایستاده - حالا وحید بهبهانی آنوقت نسبتاً جوان بوده، اما صاحب حدائق پیرمردی هم بوده - بحث کردند! مباحثه هم می کردند با هم، منازعه هم می کردند، اما هر دو هم بودند، هر دو هم درس می گفتند. 🍁من شنیدم که شاگردان وحید - که وحید تعصب شدیدی علیه اخباریها داشت - مثل صاحب ریاض و بعضی دیگر از شاگردان وحید، می رفتند درس صاحب حدائق هم شرکت می کردند! ⚡️ اینجوری بوده؛ ما تحمل را در حوزه باید بالا ببریم. خوب، یکی مشرب فلسفی دارد، یکی مشرب عرفانی دارد، یکی مشرب فقاهتی دارد، ممکن است همدیگر را هم قبول نداشته باشند. 📆‌۱۳۸۶/۰۹/۰۸
4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️تشرف یکی از مریدان آیت الله محضر آقا عج الله فرجه 🥺🌹
1.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پاسخ به گلایه آیت الله که چرا حضرت ظهور نمی کنند؟ 🥺🌷