مسیحیت، بشر را در تشویش همیشگی خروج از گناه میشناسد. اضطرابی دائمی برای رها شدن از فلاکتی که بودن در این دنیا ایجاد کرده است. مسیح آمده تا گناه بشر را به دوش بکشد و او را مشمول لطف الهی کند. همین احساس غربت انسان در این خانهی گذرا -که وطن نیست- خود نشانهای از لطف و کشش خداست. به تعبیر سنت آگوستین نخستین فیلسوف و متکلم بزرگ مسیحی، انسان فقط در شهر خدا آرام میگیرد. شهری که قرارگاه انسان کامل -مسیح- است. اگر انسان درکی از حقایق متعالی ندارد نشان آن است که عقل او از نور اشراقی بیبهره است بنابراین باید "ایمان بیاوری تا بفهمی."
میلاد حضرت عیسی مسیح علیهالسلام و سال نو میلادی مبارک 🌲
#یادگاری
🆔️ @yaminpour
ما آزادتریم یا انسانی در ۳۰۰ یا ۷۰۰ سال پیش؟ همیشه از خودم میپرسم شیخ انصاری چطور تمام زندگیاش را رها کرد و قدم در سفری گذاشت که نه مقصدش معلوم بود و نه مسافتش و نه مدت زمانش؟!
مرتضی از دزفول به بروجرد رفت، از آنجا به اصفهان، از آنجا به کاشان...
صاحبدل فرزانهای را گوشهای از کویر پیدا کرد و سه سال همانجا ماند تا بیاموزد.
همانطور که سعدی، همانطور که غزالی، همانطور که مولوی، همانطور که ملاصدرا...
آزاد و رها، هزاران فرسخ را بدون معلوم کردن هدف طی میکردند؛ بدون ویزا، بدون بیمه، بدون اینکه در دسترس باشند، بدون رزرو بلیط و هتل... بدون محاسبهی جایگاه و سود و زیان و بدون دغدغهی بازنشستگی و حساب بانکی...
حالا ما بیمه و حساب بانکی و امکان رزرو اینترنتی بلیط و هتل و فاند و گرنت و... را داریم، ولی مثنوی معنوی، اسفار اربعه، رسائل و مکاسب، بوستان و گلستان، کیمیای سعادت و هیچ چیز دیگری شبیه به آن نداریم.
گمان میکنیم آزادتریم، ولی گویی مدرنیته بزرگترین زندان تاریخ بشر را ساخته، زندانی با خوراک نیهیلیسم.
#یادگاری
🆔️ @yaminpour
امروز، اول اردیبهشت، بهنام سعدی نامگذاری شده. شاید دقیقترین سخن دربارهی سعدی همان جملهای باشد که آن ادیب فقید گفت؛ وقتی از او پرسیدند تاثیر سعدی بر زبان فارسی چیست؟ گفت: در واقع ما به زبان سعدی سخن میگوییم نه زبان فارسی!
و در این سخن، یک جهان معنا مستتر است.
زبان، تجلی و ظهور وجود است. این وجود است که کسانی را برمیگزیند تا بر زبان آنها سخن بگوید. جهان ما را کلمات میسازد و زبان سعدی چون زبان حافظ، سنایی و مولوی، جهان ما را با کلمات خود ساخته و پرداختهاند.
جهان بدون سعدی و حافظ جای کین توزی آدمیان است و با آنها، جای انس.
انسان، شاعرانه سکنی میگزیند.
#یادگاری
➕️ @yaminpour
مطالبه شفافیت اگر مطالبهای از جنس یک انتخاب فعالانه سیاسی و به مثابه بخشی از یک نگرش در حکمرانی مورد مطالبه باشد، قابل اعتناست. اما امروز تمنای شفافیت، اغلب نوعی سرگرمی کنجکاوانه برای رسواسازی دیگران است. کنشگران مجازی بیش از همیشه از رسواسازی لذت میبرند. حتی برخی سیاستمداران رادیکال، کنشگری خود را بر ارضای احساس کنجکاوی کاربران مجازی برای رسوا کردن دیگران متمرکز کردهاند.
عجیب است که در دوران ما زندگی رازورانه یک زندگی ملالانگیز بهحساب میآید. شبکههای اجتماعی برای به نمایش گذاشتن همهچیز بهینه شده و تربیتشدگان آن احتیاط در مراقبت از "درون" و "راز" را نمیشناسند.
#یادگاری
➕️ @Yaminpour
🔺️در نکوهش وراجی:
هایدگر برای بیان نحوه بودن انسان به طرز روزمره، از مفهوم «وراجی» Gerede (یا در برخی ترجمهها: ژاژخایی یا هرزهدرایی) بهره میبرد. وراجی یا درآمیختن با «حرف مفت» و شایعه و گفتگوهای دلبخواهی، کیفیتی از ارتباطات انسانها با یکدیگر است آنگاه که انسانها در هم مستحیل میشوند و از خود اصیل خویش دور میافتند. وراجی نوعی گفتگوی بیهوده است که به طور وسیعی در جریان است، اما چیز اندکی برای گفتن دارد. وراجی هم تکلیف فهم اصیل را از دوش آدمی برمیدارد و هم به فهمی بیتفاوت مجال بالیدن میدهد.
به همین معنا وراجی، با رسانههای ارتباط جمعی و #شبکه_های_اجتماعی پیوند دارد و بلکه وراجی، توضیح دهندهی چیستی رسانههای ارتباط جمعی است. از نظر هایدگر دسترسی نامحدود به اطلاعات که تبلیغات اصلی عصر رسانه را در برمیگیرد، نهتنها رهآوردی برای وجود اصیل ما ندارد که جریان بیپایان وراجیهای رسانهای، به مستحیل شدن انسانها در یکدیگر میانجامد و موجب محو وناپیدایی حقیقت و تفاوت آنها با هم است و این مقدمهی دیکتاتوری همگان(فرد منتشر) خواهد بود. به این دلیل که دازاین در هرروزینگی دچار انحراف میشود و در این لحظه است که گفتار(که شکل حقیقی و اصیل ارتباط بین انسانها و نحوهی آشکارگی جهان برای ماست) به وراجی و ژاژخایی فرومیافتد. در وراجی، ما جهان را نه آنچنان که خود را آشکار میکند، بلکه آنچنان که دیگران(فرد منتشر: همگان: تودههای انبوه بینام و نشان و عاری از تشخّص) میفهمند، درمییابیم.
#یادگاری
➕️ @Yaminpour