-1755308287_-210024.mp3
19.75M
( جواب جناب آقای دکتر عبدالکریم سروش )
مصباحیه ...
( جواب جناب آقای دکتر عبدالکریم سروش )
جواب حجتالاسلام نبویان
به سخنان هتاکانه ی سروش. دی ۱۳۹۹
این صوت برای ۴ سال قبله و خراب شده.
در تلگرام پیداش نکردم.
📛اتهامات خلاف واقع عبدالکریم سروش برای تخریب شخصیت آیت الله مصباح یزدی
دی ۱۳۹۹
🔴آقای سروش در سخنرانی اخیرش به مناسبت ارتحال ملکوتی آیت الله مصباح یزدی اتهامات زیادی از جمله مخالفت با انقلاب اسلامی و ...به ایشان زده است.
❌این نخستین بار نیست که دکتر سروش برای تقابل با روحانیت انقلابی شیعه به چنین مدعیات بدون استنادی متوسل میشود؛ بلکه چندین سال است که چنین شیوهای را در پیش گرفته و برای اثبات مدعیاتش نسبتهایی را به دیگران می دهد که خلاف واقع بودن بسیاری از آنها آشکار شده است.
✅نمونه اول:
آبان ماه سال 1393 دکتر سروش در مقالهای که درباره اسیدپاشی در اصفهان نگاشت، خاطرهای از آقای عطاء الله مهاجرانی نقل کرد تا با استناد به آن، امام جمعه شهر اصفهان و نیروهای حزب اللهی این منطقه را تخریب کند. چندی نگذشت که سید عطاءالله مهاجرانی، نقل قول منسوب به خود در مقاله عبدالکریم سروش درباره ی انصار حزب الله اصفهان را تکذیب کرد و با طعنه به دکتر سروش نوشت: " حتماً ناقل خاطرهای که به نام اینجانب در مقاله دکتر سروش آمده است، فرد دیگری بوده است." www.rahesabz.net/1393/8/16)
✅نمونه دوم:
در تیر ماه سال 1392 دکتر سروش در مقاله "بازی با دین مردم" که در باب نقد حکم فقهی "بهتان به مخالفان" نوشته، به دروغ به آیت الله مومن نسبت داد که وی وارد کردن اتهام لواط و زنا و ... به مخالفان را مجاز میداند.
📢این ادعای خلاف واقع سروش با واکنش مهاجرانی روبرو شد و ایشان در پاسخ چنین نوشت:
«دانشمند گرامی، جناب آقای دکتر سروش ... به عنوان شاهدی و مصداقی بر نوشته خویش مطلبی را از فقیه ارجمند آیت الله مومن روایت کردهاند...به گمانم دکتر سروش متن نوشته آیه الله مومن را ندیدهاند، و یا دقیق نخواندهاند و یا نسخه مورد استناد ایشان به کلی متفاوت از نسخهای است که اینجانب دیدهام و گرنه ممکن نبود چنین نسبتی را به آیه الله مومن دهند.» www.rahesabz.net(1392/4/31))
✅نمونه سوم:
دکتر سروش در سال 1387 با میشل هوبینگ خبرنگار هلندی، مصاحبهای دربارۀ وحی و قرآن انجام داد. سروش در این مصاحبه تأکید کرد که قرآن کلام بشر است نه کلام خدا. سپس سروش مدعی شد که معتزله نیز چنین دیدگاهی داشتهاند.
انتساب چنین دیدگاهی به معتزله برای کسی که اندک آشنایی با دیدگاه و آثار متفکران معتزله درباره قرآن داشته باشد، بسیار مضحک است؛ زیرا معتزلیان بر خلاف اهل حدیث، قرآن را مخلوق خدا میدانستند نه قدیم؛ در حالی که دکتر سروش، دیدگاه معتزله درباره مخلوق بودن قرآن را به دروغ به این معنا معرفی میکند که آنان قرآن را مخلوق بشر میدانستند.
✅نمونه چهارم:
در مصاحبه سروش در باب کرونا، وی نقل می کند که : «وقتی که آیت الله جوادی آملی به شوروی سفر کرد تا نامه امام خمینی را به گورباچف آخرین رهبر شوروی سابق تحویل دهد، مترجم روسی از آیت الله جوادی سوال کرد چرا خداوند زلزله را میفرستد که در اثر آن هزاران نفر کشته میشوند؟ و آیت الله جوادی آملی از پاسخ دادن عاجز میشود؛ چون تاکنون به این مسئله فکر نکرده بود.»
بدیهی است که نقل مزبور نادرست است؛ زیرا مسئله شرور یکی از مباحث اصلی علم کلام و فلسفه است که حتی طلاب حوزه بارها در طول تحصیل آنها را فرامیگیرند؛ چه برسد به آیت الله جوادی آملی که در مباحث فلسفی به طور عمیق و تحلیلی به مباحث شرور پرداختهاند. (ر.ک: مسلم محمدی، «حل معمای شرّ در آثاراستاد آیت الله جوادی آملی»، حکمت اسراء، شماره 3)
✅نمونه پنجم:
سروش در سخنان اخیرش نیز دهها اتهام به آیت الله مصباح می زند و هیچ سندی نیز برای اتهاماتش ارائه نمی کند. از جمله آیت الله مصباح را در دوران قبل از انقلاب، مخالف انقلاب اسلامی معرفی می کند. در حالی که حتی برخی روحانیونی که مخالف فکری آیت الله مصباح هستند و از سوابق ایشان آگاهی دارند به مشارکت فعال ایشان در مبارزه با رژیم شاه اذعان دارند.(ر.ک: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/10/12/2422821/) به عنوان نمونه آقای حجتی کرمانی، از مخالفان فکری آیت الله مصباح، می نویسد:«وی(آقای مصباح) از آغاز نهضت روحانیت به رهبری امام خمینی همیشه در خفا یار و یاور انقلاب بود. »(https://www.ettelaat.com/mobile/?p=199331&device=phone)
⚫️دکتر سروش، همان طور که در بالا به نمونههایی اشاره شد، در نقل قول ها و انتسابهای خلاف واقع، کارنامه سیاهی دارد و دستور قرآن مجید دربارۀ سخنان این گونه افراد چنین است:
☀️« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ » « ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید.»
📝 حجت الاسلام دکتر جواد گلی
🌐 @meshkatnoor
دی ۱۳۹۹
💠📣 آیین نکوداشت اندیشه های کلامی آیت الله مصباح یزدی (ره) در قم برگزار می شود.
↙️مراسم و آیین نکوداشت اندیشه های کلامی آیت الله مصباح یزدی (ره) به همت انجمن کلام اسلامی حوزه و با مشارکت و همکاری پژوهشگاه قرآن و حدیث، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و با همکاری برخی از مراکز و مؤسسات علمی و آموزشی قم برگزار می شود.
🎤سخنرانان:
1️⃣ آیت الله غلامرضا فیاضی
2️⃣حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضا برنجکار
3️⃣حجت الاسلام و المسلمین دکتر عزالدین رضانژاد
4️⃣حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد جعفری
5️⃣حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد رنجبرحسینی
6️⃣جناب آقای دکتر امیر خواص
🗓 زمان : پنجشنبه ۱۱ بهمن ماه ۱۴۰۳
🕣 ساعت: ۸:۳۰ تا ۱۲
📌مکان: قم، بلوار جمهوری اسلامی، کوچه ۲، فرعی اول سمت چپ، ساختمان انجمن های علمی حوزه، سالن همایش
🆔@meshkatnoor
🔅 همایش بین المللی گرامیداشت علامه مصباح یزدی(ره) | ترویج و توسعه علوم انسانی- اسلامی
🔹با سخنرانی:
▫️حجتالاسلام محمود رجبی
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
▫️حجت الاسلام عباسی
رئیس جامعةالمصطفی العالمیه
🔺 برگزاری میزگرد ویژه همایش با حضور
🔹 پروفسور محمد لگنهاوزن
عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
🔹 حجتالاسلام دکتر خسروپناه
دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی
🔹حجتالاسلام دکتر پارسانیا
رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم ع
🔹حجتالاسلام دکتر شریفی
ریاست محترم دانشگاه قم
⏰زمان: پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۹ الی ۱۲
🏢مکان: قم. باجک. میدان جهاد. مجتمع جامع امام خمینی ره
#یادداشت
هجمه ها به علامه مصباح (1)
مهاجمین پاسخ بدهند...
آقایان غربزدۀ
«به اصطلاح روشنفکر» و «حضرات پشیمان»!
جنابان دکتر سروش و عباس عبدی و نئوروشنفکرمآبهای حوزوی و دانشگاهی!
پس از رحلت حضرت علامه مصباح رحمه الله، همانند سه دهه اخیر، دوباره زبان به توهین و هجمه علیه ایشان گشودید.
هیچ انگیزهای برای پاسخ به حملات و هتاکی های شما نداریم.
شما هنوز پاسخِ سوالات و چالش های علمی ای را که مصباح بزرگ در این چند دهه در قبال شماها بیان کرده اند، نداده اید. هنوز منتظر پاسخ هایتان به پرسشهای اساسی ایشان هستیم.
شماها! حالا حالاها باید کتاب و مقاله و یادداشت بنویسید تا جواب صدها کتاب و مقاله و رسالههای علمی ایشان و شاگردان ممتار و مؤثرشان را بدهید.
سه دهه است که از پاسخ علمی به این سوالات و حضور در مناظرات علمی امتناع نمودید!
شماها از غرب، هتاکی های اراذل و اوباش کف خیابون را یاد گرفتید،
نه گفتگوهای علمی و مودبانه میان ملحدان و متدینان را.
شماها حتی یک غرب¬گرای واقعی نیستید!
چرا که به اسم روشنفکری،
ولی با رویکرد متحجرانه، تنها به تبعیت تامّ از دیدگاه های پوسیده و تاریخ مصرف گذشتۀ غرب، همانند پوزیتویسم و شکاکیت و لیبرالیسم دینی، اکتفا کردید، و حاضر نشدید اشکالات بنیادین برخی از اندیشمندان متأخر غربی به پیشینیانشان را مورد توجه قرار دهید، تا شما را یک غربگرای واقعی بخوانیم.
علامه مصباح ره و شاگردان ایشان در آثار فلسفی و غیرفلسفی خویش بارها تمامیت مبانی فکری تان را به چالش کشیده اند؛
ولی شما هرگز خود را مکلف به پاسخگویی ندانسته اید.
دیگر نیازی نیست پاسخ مصباح بزرگ را بدهید...
ایشان در ایام هتاکی ها و فحاشی ها و فرافکنی هایتان، آنقدر شاگردان توانمند برای معرفی معقول و منقول اسلام و مقابله علمی با شما و هم قطارانتان تربیت کرده است که هرگاه تصمیم به گفتگوی علمی گرفتید، همواره برای هماوردی با شما آماده اند.
دی ۱۳۹۹.
صفدر الهی راد، استاد موسسه امام خمینی قم
📥 کانال بنیان
@elahirad_ir
آیتالله مصباح مدافع حریم اهل بیت علیهم السلام
🔻🔻🔻
⭕️علمای شیعه همیشه دفاع از حریم پاک اهل بیت علیهم السلام را وظیفه اصلی خود می دانسته اند. از بزرگانی چون «شیخ مفید» ، «علامه حلِّی» و «قاضی نورالله» تا شخصیتهایی مانند «سلطان الواعظین» و «علامه امینی» و «علامه مظفّر» و هزارها ستارگان درخشان دیگر رحمهم الله اجمعین، از این دسته علمای غیور و مدافع حریم اهل بیت علیهم السلام بودهاند.
🔹امَّا در روزگار ما، حمله به حریم ولایت با سبک و سیاق جدیدی صورت گرفت؛ #روشنفکران_غربزده که نوعا دلباخته غرب بودند با مفاهیم جدیدی به حریم عقیدتی شیعه حمله بردند.
🔹این دسته از روشنفکران با تجربه گرفتن از سرنوشت شوم روشنفکران بعد از مشروطه ، تغییر تاکتیک دادند ، آنها که می دانستند نمی توانند بصورت علنی به مبارزه با اعتقادات مردم برخیزند ،لذا به فکر تهی کردن مفاهیم ناب شیعی اقدام کردند.
آنها با حفظ ظواهر به جایگاه قدسی و الهی اهل بیت علیهم السلام حمله بردند.
🔹 #سروش و پیروان او از این دسته هستند؛ سروش در ظاهر نه پیامبر را منکر می شود و نه قرآن را؛ ولی دیدگاه پیچیده ای را طرح می کند که نتیجه آن چیزی جز بشری دانستن قرآن و دین اسلام نیست.
🔹او با پیش فرض گرفتن و مسلم انگاشتن مباحث هرمنوتیک غربی، تاریخ اسلام و مباحث دینی تفسیر به رای می کند. از نگاه او قرآن کریم فقط محصول پیامبر است و نه کتاب الهی! او امامان شیعه را نیز خطاپذیر و انسانی قلمداد می کند. حتی روند تکامل دین را امری قومی و قبیله ای می شناسد.
با تفاسیر امثال سروش ، ایمان ، وحی، امداد الهی، عصمت و مفاهیم و اصول اساسی شیعه ، تهی می شوند و صرفا الفاظ آنها باقی می ماند.
🔹در آن برهه ای که بسیاری از حوزویان و علاقمندان اهل بیت علیهم السلام، از خطر امثال سروش غافل یا ساکت بودند، حضرت آیت الله مصباح رحمه الله، با نگاه دقیق و بینش عمیق دینی خود خطر امثال سروش را فهمید و به مقابله برخاست؛ ایشان در ابتدا با #گفتگو سعی در اصلاح و هدایت او داشت ولی وقتی سروش زیر بار حق نرفت و گفتگو های دوستانه علامه در او اثر نکرد، آیت الله مصباح با سخنرانی های عمومی این جریان خطرناک را بر ملا کرد.
🔹از دیگر سو علامه مصباح از سالها قبل مباحث بسیار عمیقی را در حوزه طرح کرده بودند که نه تنها پاسخگوی شبهات امثال سروش و شبستری بود، بلکه منجر به تولید یک بینش عمیق دینی و شیعی شد.
آیت الله مصباح چه تهمت ها و چه بی مهری هایی را در این راه مقدس متحمَّل نشد؛ کار به جایی رسید که در روزنامه های دوم خردادی رسما به او توهین کردند.
🔹اگر امثال سروش و شبکه دولتی بی بی سی و دیگر شبکه های معاند به علامه مصباح بی محابا حمله می کنند بخاطر این است که جریان فکری که سرویس های جاسوسی انگلیس و دیگر مستکبرین سالها برای جذب یا جهت دهی آنها زحمت کشیده بودند، توسط مدافعین حریم ولایت همچون علامه مصباح بر ملا شده و از بین رفته بود.
🔻تاریخ شیعه در آینده از خدمات ارزشمند علامه مصباح در دفاع از حریم قدسی اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین، بسیار خواهد گفت. از همین رو ، مقام معظم رهبری ایشان را «متفکری برجسته، مدیری شایسته، دارای زبان گویایی در اظهار حق و پای با استقامتی در صراط مستقیم» دانستند و فقدان ایشان را « خسارتی برای حوزه علمیه و حوزهی معارف اسلامی» دانستند.
🔻حتما تمام کسانی که دل در دلباخته حریم اهل بیت سلام الله علیهم هستند و به آن انوار قدسی عشق می ورزد، قدر دان زحمات علامه مصباح رحمه الله در دفاع از حریم اهل بیت سلام الله علیهم خواهند بود. کما اینکه حوزه و روحانیت در این چند روز، در تجلیل از آن علامه عزیز، سنگ تمام گذاشته است.
حاشیه سازی ها و حاشیه بازی ها نشان از زخم کهنه جوجه روشنفکرهای عرفی و دنباله های حوزوی آنهاست که مثل کف روی آب می ماند و دامن زنندگان بدان نیز مثل مگس که بر زخم می نشیند، عمر کوتاهی خواهند داشت.
این خورشید تابان حوزه شیعی با خاک پاشی های چند ریش تراش و چند معمم، خاموش نمی شود.
با اینهمه نباید از تبارشناسی تخریب کنندگان وجهه علامه مصباح و افشای روشهای کثیف آنان و بازکاوی عالمانه ادعاهای خلاف واقع شان غفلت کرد.
🔻راستی در روزهای گذشته کدام جریان حوزوی و با تکیه بر کدام روش و طرح کدام مدعاها، در تخریب وجهه یا به حاشیه بردن علامه مصباح نقش داشته اند؟
کانال روزنه
rozaneebefarda
♦️ لم تقولون ما لا تفعلون؟
🔷 در تمامی سخنرانی ها و کتاب های حضرت استاد علامه مصباح ـ رضوان الهی بر اوـ حتی یک جمله تاکید می کنم یک جمله اهانت نسبت به مخالفین و معاندین او پیدا نمی کنید. اصولا بنای ایشان بر نام بردن از افراد نیست بلکه اندیشه را نقد می کنند(هر چند درنهایت ضمیر، مرجع خود را پیدا می کند)
در کلام و گفتار استاد عزیز ،صاحب اندیشه ها اهانت نمی شوند و این یعنی تقوی و خودسازی که سیره این مرد الهی بوده از جوانی
اما کافیست نگاهی به تعابیری که مخالفان او علیه این شخصیت پرثمر بکار برده و می برند بیندازید آن وقت تفاوت اخلاقی را به وضوح مشاهده می کنید.
از جمله مخالفین،دکتر سروش است که حتی بعد از رحلت این عارف بزرگ، نسبت های ناروا به ایشان زده و تهمت هایی را روا داشته این در حالی است که نامبرده(دکتر سروش) در کتاب اوصاف پارسایان که شرحی است بر خطبه متقین چنین می نویسد:
✍️ از قديم الايام تا روزگار حاضر يکي از راههاي تشفّي خاطر اين بوده است که آدميان به يکديگر لقب زشت بدهند.
کساني که نميتوانند رودررو با کسي بايستند و سخنشان را بگويند و از مواجهه مستقيم عاجزند، تنها راهي که برايشان ميماند اين است که دشنامي پشت سر نثار کنند و نيشي بزنند و غيبتي روا دارند و يا آن که نام زشتي بر کسي بگذارند.
اين تنابز به القاب است يعني آن که آدمي نامي يا کلمهاي به کسي بچسباند تا او را بدنام و موهون کند و شخصيت اجتماعيش را لجن مال کند.
(ص 349 کتاب اوصاف پارسایان دکتر سروش(شرح خطبه متقین)
دی ماه ۱۳۹۹
🌐 @meshkatnoor
🔆مصباح و نابینا
❇️استاد مصباح در زمان حیات پر برکت خویش، سدی محکم در مقابل اندیشه های انحرافی، التقاطی و الحادی ایجاد کرد و عصبانیت منحرفان، ملتقطان و ملحدان از ایشان قابل درک است.
⚫️ آقای سروش! عصبانیت شما از استاد فرزانه مصباح را درک می کنم. استاد مصباح در زمان حیاتش با برهان استوار و ایمانی مستحکم در مقابل انحرافات ایستاد. آن زمان که استاد خواستار مناظره شد، خیلی ها مثل شما احساس عجز کردند.
✅آقای سروش! من شما را به مناظره دعوت نمی کنم! من حال و روز باورهای شما را خوب می دانم. تردیدی ندارم که شما حتی با یک دانشجوی تحصیل کرده در طرح ولایت نیز مناظره یا گفتگویی نخواهید داشت.
✅دنیای پس از استاد مصباح، دنیای بیناتری است. دیگر نمی توان با حرکت بال یک پروانه، همه دانش های بشری را جزر و مد داد. دانش آموختگان طرح ولایت پارادوکس های این گونه سخنان را فراگرفته اند و طرح-دستی ساحران را شناخته اند.
✅دیگر پرواز پروانه ها، جمع نقیضین را از کتمان عدم به در نمی آیند و جزء را از کل بزرگتر نمی کند و مبناگروی را متزلزل نمی سازد.
✅دیگر نمی توان با مغالطه پارادوکس کلاغ، پارادوکس دروغگو یا دیگر شبهات شکاکانه و نسبی گرایانه، امکان شناخت و اندیشه ورزی را بر مخاطبان بست.
✅دیگر نمی توان با مغالطه اشتراک لفظی از پلورالیسم نجات، بر پلورالیسم صدق استدلال کرد و از باب انسداد علم گفت.
✅دیگر نمی توان از موجه بودن اختلاف قرائتهایِ روشمند، بر اعتبار همه قرائت ها بصورت موجبه کلیه استدلال کرد.
✅دیگر نمی توان کتاب نوشت و صدها صفحه استدلال جزمی ارائه کرد که استدلال کردن ممکن نیست.
✅ دیگر نمی¬توان بر شاخه درخت معرفت نشست و آن را برید و همچنان در هوا ماند.
✅دیگر نمی توان از نسبیتِ توصیفیِ اخلاقی، بر نسبت فرااخلاقی استدلال کرد.
✅ دیگر نمی¬توان از نسبیت فرااخلاقی گفت و بر منبر وعظ و خطابه نشست و همگان را قضاوت کرد. نمی¬توان اصول پرتناقض نسبیت هنجاری را مسلم و جزمی فرض کرد.
✅ زمان آن گذشته که از پلورالیسم اجتماعی گفته شود و از نگاه مونیستی به لیبرالیسم دفاع شود.
✅ دیگر نمی توان از قانون گرایی دم زد و تلقی عوامانه ای از آزادی ارائه داد و فتنه گری و خشونت را تئوریزه کرد.
✳️امروزه دانش آموختگان طرح ولایت به نور استاد مصباح بینا هستند و مغالطات این دسته شبهات را به خوبی و آسانی می¬شناسند.
⚫️آقای سروش؛ من حال و روز شما را خوب می دانم! و عصبانیت شما را درک می کنم. روشنفکرانِ جهان سومی، حتی اگر کشورشان در سایه دین به کشوری قدرتمند تبدیل شود، باز هم احساس حقارت خواهند کرد. این ناتوانی آموخته شده حاصل باوری است که قدرت و پیشرفت را محصولِ انحصاری عالم مدرن می داند. اینان بارها با خود نجوا کرده¬اند که دین نمی تواند با پیشرفت و قدرت جمع شود.
🔴اینکه غربگرایان از قدرت یافتن ایران اسلامی آزرده و عصبانی می¬شوند بیش از آنکه سیاسی و حزبی باشد، ایمانی و اعتقادی است. آنان عمری به خود و پیروان خود تلقین کرده اند که سنت و الهیات نمی تواند منشأ پیشرفت باشد، حال چگونه به طرفداران خود بگویند که پاهای پر آبله شان در جستجوی سراب بوده و مسیرشان به سمت ناکجاآباد. هم دین را باختند هم دنیا.
✅می¬گویند وقتی بهاء الله به تزویر خویش اعتراف کرد، برخی پیروان متعصب او همچنان بر باور خود تأکید کردند و او را معذور دانستند. اینک حکایت دوستان ما این است که هنوز به پایان تاریخ فکویاما باورمندند و نمی¬توانند از نگاه جزمی به لیبرالیسم دست بردارند.
✅عالم پس از استاد مصباح، عالم دیگری خواهد بود و اندیشه¬های تابناک ایشان که ادامه راه انبیاء و اولیای الهی، امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی و شهید مطهری است، عالمیتی نورانی و متعالی را نوید می¬دهد.
🔆«كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ» (رعد 17)
📝دکتر علی احمدی امین
دی ۱۳۹۹
🔸 سروش مغالطات در مواجهه با آیت الله مصباح یزدی
امیر خواص ( استاد موسسه امام خمینی قم)
به نام خدا و با سلام و تحیت.
سخنانی که آقای دکتر سروش درباره استاد علامه مصباح یزدی رضوان الله تعالی علیه بیان کرده بود را گوش دادم که جای تاسف بسیار داشت هم چنین نقد آن سخنان ناصواب را که توسط برادر و همکار اندیشمندم جناب آقای دکتر شریفی بیان شده بود و نکات ارزشمندی را بیان کرده بودند گوش دادم و جای دارد بسی سپاس از ایشان داشته باشم. در اینجا بنده تنها به چند مغالطه ای که در سخنان آقای سروش رخ داده و از آن مغالطات در تبیین دیدگاههای نا صواب خود بهره برده است اشاره می کنم:
۱. ایشان مدعی است که آقای مصباح چنانچه یارانش نقل می کنند هیچگاه اهل سیاست نبود و به زندان نرفت. این دقیقا مغالطه نقل قول ناقص است. اگر آقای سروش به همه نقل قول ها در باره استاد علامه مراجعه می کرد و به گفتار کسانی که مبارزات استاد را تایید کرده اند و اسنادی که در این رابطه وجود دارد توجه می کرد هرگز نمی توانست چنین داوری غیر منصفانه ای بکند ثانیا مگر انقلابی بودن تنها نشانه اش به زندان رفتن است؟ اگر چنین باشد باید بسیاری از عالمان انقلابی را چون سابقه زندان نداشته اند اهل سیاست و مبارزه و ... ندانیم.
۲. ایشان مبارزه استاد مصباح با دکتر شریعتی را یک سرگرمی برای ایشان می دانست. این دقیقا مغالطه تفسیر نادرست است. آیا نقد اندیشه های نادرست شریعتی سرگرمی بوده است؟ پس خود شما نیز در این سخنرانی که به نقد شخصیت استاد مصباح پرداخته اید مشغول سرگرمی هستید و وقت مخاطبان را که برای تفسیر کتاب کیمیای سعادت غزالی جمع شده اند تلف کرده و در برابر آنها مسئول هستید. جالب است که در ادامه سخنش گویا نکته قبلی را فراموش کرده و از قول پوپر نقل می کند که باید اندیشه ها با هم به نبرد و جدال بپردازند، خوب آیا نقد استاد مصباح به اندیشه های دکتر شریعتی مگر چیزی جز نبرد اندیشه ها بوده است پس چرا به ناحق این جدال فکری را به سرگرمی متهم می کنید که این خود مغالطه دیگری به نام توهین و استهزاء است.
۳. ایشان از یک سو مدعی دوستی ۴۰ ساله آقای دکتر احمدی با استاد مصباح می شود و از سوی دیگر می گوید آقای دکتر احمدی که در بحث دفتر همکاری حوزه و دانشگاه رابط تهران با قم بود بعد از یک جلسه صحبت با آقای مصباح انصراف داد و گفت من دیگر نمی توانم رابط باشم چون بعد از یک ساعت صحبت با ایشان در ساعت دوم باید دعوا کنیم. اولا این جا هم یک مغالطه دروغ رخ داده است زیرا صدر و ذیل این دو نقل قول با هم سازگار نیست زیرا چگونه دو نفر با هم می توانند چهل سال دوست باشند اما دو ساعت نتوانند با هم گفتگو کنند؟ دو انسان عادی به چنین دوستی ادامه نمی دهند چه رسد با دو عالم. ثانیا دکتر احمدی تا اواخر عمرشان با موسسه امام خمینی ارتباط داشت و به خود بنده هم می گفت اگر برای گروه کلام و فلسفه دین درس دارید برای بنده درس بگذارید که برای تدریس بیایم .
۴. ایشان می گوید آقای مصباح در صدر چند روحانی مدرسه در راه حق را پیش از انقلاب برای مبارزه با مسبحیت راه انداخته بود. و در ادامه می گوید آقای مصباح تا آقای (امام )خمینی زنده بود جایگاهی نداشت. اولا مدرسه درست نیست و موسسه در راه حق درست است. ثانیا آقای مصباح بنیان گذار آن موسسه نبوده است. ثالثا فعالیت موسسه در راه حق منحصر در مبارزه با تبشیر مسیحی نبوده است. رابعا بر طبق اسناد غیر قابل انکار خود حضرت امام رضوان الله علیه هزینه بخش آموزش موسسه در راه حق را نه تنها تا آخر عمر پذیرفت بلکه خواستار دو برابر شدن فعالیت آن شد. همه این سخنان ناشی از جهل آقای سروش و به تبع آن مبتلا شدن به مغالطه تحریف و دروغ گویی است.
۵. ایشان مدعی می شود که بواسطه خدمت آقای مصباح به دستگاه قدرت در عوض دانشگاه باقرالعلوم را برای ایشان درست کردند که تا کنون هم وجود دارد. این سخنان هم دچار آفت و مغالطه دروغ و توسل به جهل است چرا که بنیاد باقرالعلوم اولا دانشگاه نبود. ثانیا مزد دستگاه قدرت به ایشان نبود بلکه ساختمان دو طبقه ای برای دوره تحصیلات تکمیلی بود که یک شخص خیر در اختیار استاد علامه گذاشته بود و ثالثا در سال ۷۴ به فعالیتش پایان داد.
۶. ایشان مدعی می شود که بضاعت علمی استاد تنها فلسفه اسلامی بوده و مقداری هم تفسیر. این سخن نیز دقیقا مغالطه توسل به جهل است. توضیح آنکه اگر کسی عدم علم خود را دلیل بر اثبات یا نفی مدعایی قرار دهد دچار چنین مغالطه ای شده است که هم جنبه اثباتی دارد و هم جنبه سلبی مانند اینکه مدعی شود وجود جن خرافه است و جن وجود ندارد(جنبه سلبی) و در اثبات این مدعا بگوید چون من تا کنون کتابی در زمینه وجود جن ندیده ام اینجا جهل خود را دلیل نفی وجود جن قرار داده است...
ادامه👇👇👇
👆👆
⬅️ ... یا بگوید فلان مقاله خیلی عالی است (جنبه اثباتی) و در اثبات این مدعا بگوید چون من ناکنون نقدی به این مقاله ندیده ام. جناب سروش دقیقا عدم علم خود و جهل خود به فقاهت و دانش حدیث و دیگر جنبه های علمی ... استاد علامه مصباح را دلیل بر عدم فقاهت و عدم حدیث شناسی ایشان دانسته در حالی که اولا حضرت استاد در ۲۵ سالگی به درجه اجتهاد رسیده است پس چگونه می توان ایشان را فقیه ندانست ثانیا چگونه مرجع بزرگ و حدیث شناسی مانند آیت الله بروجردی استاد مصباح را در سن ۲۳ سالگی مامور به تصحیح و تعلیقه نوشتن بر ده جلد بحارالانوار می کند که نشان آشنایی عمیق استاد مصباح با دانش حدیث است. خود بنده در سال ۱۳۷۱ یعنی ۲۸ سال پیش که وارد موسسه در راه حق شدم به مناسبتی در کتابخانه مشغول تورق و مطالعه برخی از مجلدات بحار الانوار بودم که تعلیقه های استاد و امضای پایانی ایشان را که دیدم هم خوشحال و هم متعجب شدم که ایشان در سن جوانی به تحقیقات روایی نیز اشتغال داشته اند.
۷. سخن پایانی اینکه آقای دکتر سروش در سراسر این سخنرانی که یک ساعت و یک دقیقه به طول انجامیده دچار مغالطه انگیزه به جای انگیخته شده است یعنی برای بیرون کردن حریف از میدان و رماندن دیگران از استاد مصباح به جای در افتادن و جدال با اندیشه های استاد علامه به نقد شخصیت ایشان آن هم با توسل به چندین مغالطه پرداخته است و از آنجا که دروغگو کم حافظه است گویا فراموش کرده که با تمسک به کلام پوپر استاد مصباح را نقد می کرد که چرا به جدال با اندیشه ها نپرداخته و حال آنکه که خود ایشان در همین سخنرانی به جای نقد اندیشه به نقد انگیزه و شخصیت آن هم به صورت ناروا پرداخته است؛ جای دارد که در پایان به ایشان آیه کریمه را یاد آور شویم که لم تقولون ما لا تفعلون. شما که خود مدعی لزوم جدال اندیشه ها هستی چرا اندیشه های استاد مصباح را در کتابهایش مطالعه نمی کنید و با آنها به جدال بر نمی خیزی بلکه تنها هنرت در مواجهه با مخالفان فکری ات نثار کردن تهمت های درشت و نادرست است. خدا به همه ما انصاف بدهد و ما را به طریق صواب هدایت کرده و ثابت قدم بدارد. والسلام
دی ۱۳۹۹
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 چرا استاد مصباح با روشنفکران درگیر شد؟
🎥 سخنرانی استاد رحیمپور ازغدی با عنوان علامه مصباح و دموکراسی
🔹در دهه هفتاد که بزرگان حوزه و دانشگاه از ترس از بین رفتن احترامشون توسط زنجیرهای های اصلاحات، در مقابل انحرافات اونها ساکت بودن، این علامه مصباح(ره) بود که یک تنه در مقابل این انحرافات ایستاد و ناسزا شنید...
#فیلم