🔴رهبر آزادگان جهان، امام خمینی (ره):
قبول قطعنامه ؛ ۲۷ تیر ۱۳۶۷
پیام طولانی و الهی امام؛ ۲۹ تیر ۱۳۶۷
♦️در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئلۀ بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوۀ دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی به واسطۀ حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم. و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همۀ ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود
♦️من در اینجا از همۀ فرزندان عزیزم در جبهههای آتش و خون که از اول جنگ تا امروز به نحوی در ارتباط با جنگ تلاش و کوشش نمودهاند، تشکر و قدردانی میکنم. و همۀ ملت ایران را به هوشیاری و صبر و مقاومت دعوت میکنم. در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمرۀ خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفۀ شهادت بیخبرند و نمیدانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمهای وارد نمیسازد....
🌹خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم. و بدا به حال آنانی که در این قافله نبودند! بدا به حال آنهایی که از کنار این معرکۀ بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت و بیتفاوت و یا انتقادکننده و پرخاشگر گذشتند!
🌹آری، دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت. و فردا امتحان دیگری است که پیش میآید. و همۀ ما نیز روز محاسبۀ بزرگتری را در پیش رو داریم. آنهایی که در این چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کردهاند مطمئن باشند که از معاملۀ با خدا طفره رفتهاند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کردهاند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبۀ حق خواهند کشید. که من مجدداً به همۀ مردم و مسئولین عرض میکنم که حساب این گونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند این مدعیان بیهنر امروز و قاعدین کوتهنظر دیروز به صحنهها برگردند.
🌹من در میان شما باشم و یا نباشم به همۀ شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمرۀ خود به فراموشی سپرده شوند...
🌹🌹🌹
🔴به مناسبت سالروز پذیرش قطعنامه 598
♦️خاطره منتشر نشده رهبری از جلسهای که برای تحمیل قطعنامه به حضرت امام(ره) تشکیل شده بود
♦️من خاطرهای از امام(ره) دارم که هیچ کس این را نمیداند؛ یعنی آن روز، چند نفر دیگر هم بودند، ولی هیچ کس نگفته است. مطلبی به امام(ره) گفته شد، امام(ره) گفتند که خیلی خوب؛ پس من کنار میروم، شما یکی دیگر را سرِکار بیاورید و هر کاری خواستید، بکنید! یعنی گاهی کار به اینجاها میرسید! البته آن قضیه، قضیه جنگ بود که این بخش از خاطرة مسئلة جنگ، تا به حال به هیچ کس هم گفته نشــده و هیچ کس هم نمیداند. من نمیدانم یاد آن آقایان هم هســت، یا نه؛ بنده یادم اســت.
♦️همانجا هم بیرون آمدم و یادداشت کردم که وقتی شرح وضع کشور را میدادند که آقا اینجوری است، اینجوری است؛ اولین حرف امام این بود که خیلی خوب؛ من کنار میروم! بحمدالله عکس العمل ما به صورتی بود که میتوانســت در مقابل این حرکت امام(ره) یک چیزی به حساب بیاید.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔴حضرت امام(ره) روزهای پس از قطعنامه را چگونه گذراندند؟
♦️حضرت امام پس از قبول قطعنامه598 هیچ دیدار مردمی نداشتند و بجز یک دیدار با هیات دولت، تمامی دیدارهای خود را لغو نمودند.
♦️به دنبال درخواستهای مکرر مردم برای دیدار عمومی با حضرت امام(ره)، ایشان در تاریخ 7 آبان 67 طی نامهای به دفتر خود نوشتند: « توجه داشته باشید باید دور سخن گفتن مرا ولو یک جمله دعا خط بکشید. مجاری تنفسی من بیمار است و حالا هم جنگ در کار نیست. زحمت به من ندهید. از اینکه مثلا خانواده شهدا و امثال آن بیایند و من دستی تکان دهم. مضایقه ندارم.»
🔴آیا مردم به جبهه نمیرفتند؟/ روایت جالب رهبرمعظم انقلاب از هجوم مردم به جبهه در عملیات مرصاد پس از پذیرش قطعنامه
♦️حتما خواندهايد كه اميرالمؤمنين يا خود پيغمبر در مراحل اعزام نيرو به جبههها، چه كشيدند! قرآن مىگويد: «يقولون ان بيوتنا عورة و ماهى بعورة ان يريدون الا فرارا»؛ به آنان مىگويى عازم جبههى نبرد شويد، اما هر كدامشان بهانهاى مىآورند. مىگويند: «خانهمان خراب است. گرفتارى داريم. فصل تابستان است و هنگام چيدن خرما و برداشت محصول. كار و كسبمان كساد مىشود.» نفس پيغمبر بود، اما نمىتوانست آنان را به جبهه بكشاند!
♦️بعد از جريان قطعنامه كه مجددا عراق حمله كرد و حضرت امام پيام دادند و بنده هم چيزى نوشتم، به منطقه رفتم. در آن فصل از سال ديدم سراسر كوه و دشت و بيابان، پوشيده از مردم است. آيا اينها كار نداشتند؟ كشاورزى نداشتند؟ بيوتشان «عوره» نبود؟ عجيب است! اين چه حركت و چه قدرتى بود؟
♦️البته جز قدرت خدا هيچ چيز ديگر نبود و عاملش هم امثال شما بوديد. مىخواهم اين را عرض كنم كه پدران و مادران شهدا، از مهمترين ابزارهاى الهى بودند براى اينكه جهاد استمرار پيدا كند؛ براى اينكه ملت شكست نخورد؛ براى اينكه انقلاب در قمار جهانى نبازد و در اين مقابلهى جهانى نتوانند آن را از ميدان خارج كنند. شما بزرگترين ابزار بوديد. نفس امام در شما، در ملت و در جوانان اثر كرد.
🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دلیل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط امام در کلام رهبر معظم انقلاب .
🌹
matn-payam-ghabool-ghatnameh-598_5915560286160421822.pdf
2.66M
🔴 فراموشی پیامی که راه حل دردهای امروز کشور است
📝 متن پیام امام خمینی(ره) به مناسبت پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در ۲۹ تیر ۱۳۶۷
#جنگ_فقروغنا
#جنگ_ناتمام
هدایت شده از باغ کتاب @
ghat name 598 (1).pdf
1.29M
📕پی دی اف کتاب راز قطعنامه (۵۹۸)
نویسنده: کامران غضنفری
نشر کیهان.
#فایل
هدایت شده از باغ کتاب @
📚 راز قطعنامه ؛
چرایی و چگونگی پایان جنگ تحمیلی.
استاد کامران غضنفری. نشر کیهان.
نو. ۳۲۰ صفحه. ۱۳ هزار تومان.
آیین معرفی کتاب #صاعقهی_گناه
بیانات حضرت آیتالله خامنهای (مدّظلّهالعالی) درباره معنا و اقسام، آثار انجام و ترک گناه
با بیانات: آیتالله شبزندهدار (عضو محترم فقهای شورای نگهبان و مدرّس خارج فقه و اصول)
معرّفی کتاب: حجتالاسلاموالمسلمین سعید صلحمیرزائی
#زمان:
🗓یکشنبه ۲۷ تیرماه ۱۴۰۰
🕰ساعت ۱۹:۳۰
📺پخش زنده از شبکه استانی نور (شبکه قم)
و اینستاگرام نشر انقلاب اسلامی.
🌸🌸🌸
#نظرات_کاربران
🌟 التقی المصباح: خوشا به حال کسی که جهاد میکند و مدادش از خون شهدا بالاتر است ، در آخر هم تهمت و ناسزا میشنود ، چقدر برای خدا دوست داشتنی است؛ به قول خود علامه اینها افسانه است.
🌟 یا زهرا: اینکه، دشمنان این نظام چه داخلی و چه خارجی، تاب شنیدن سخنان حق را ایشان را نداشته و ندارند، همچنانکه خلیفهی اموی در عصر امام علی(ع) تاب شنیدن سخنان عمار یاسر را نداشت و پس از به دار آویختن او نیز تحمل شنیدن فضائل علی(علیه السلام) را نیاورد و طبق پیشگویی حضرت امیر علیه السلام آن جنایت را دربارهی او مرتکب شد.
در این عصر نیز پس از رحلت علامه مصباح آثار ایشان بیانگر نظام فکری ایشان است و کافیست که طلاب و محققان علوم انسانی این آثار ایشان را قدر بدانند و از آنها استفاده کنند خواهند فهمید که چه عالمی را از دست داده اند.
🌟 انقلاب محرومان: سخنان با معاندین نظام و علامه مصباح: چونان نور درخشانی و مصباح هدایت شیعیان، ولی برخی آنچنان در ظلمت های خود گرفتارند که درخشش تو را نمی بینند
🌟 علی کرمانی: باقیات الصالحات یعنی همین که بعد از رفتنت هم معاندین و منافقین ذره ای آرامش ندارند و به هر بهانه ای تو را مورد هجمه قرار می دهند!
🌟 محمدرضا: آنقدر شخصیت او عظمت دارد که هرکسی در یک ساحت ایشان را سرآمد همه می داند؛ یکی در فلسفه، یکی در کلام، یکی در فقه، یکی در اخلاق، یکی در عرفان و ... همیشه در وصف او یکی از وجوه مهم شخصیتی اش مغفول می ماند.
اما جان کلام همان است که آقایمان گفت او به راستی معلم بود معلمی در همه شؤون علم و زندگی ...
#صدای_شما
#مصباح_یزدی
#عمار_انقلاب
#دلنوشته
🆔 rasanewsagency
✅ درنگی در وقایع پایان جنگ
7خرداد67 و کمتر از دو ماه مانده به پذیرش قطعنامه، آیتالله خمینی در پیامی نوشته بود: «سرنوشت جنگ در جبههها رقم میخورد نه در میدان مذاکرهها.» (صحیفه، ج21، ص53)
دوهفته مانده به پذیرش قطعنامه در 13 تير نیز نوشته بود: «امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ خیانت به رسولالله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است.» و ناگهان در پیام پذیرش قطعنامه تلخترین جملهاش را نوشت: «از هر آنچه گفتم گذشتم.» (همان، ص95) او این چرخش ناگهانی را چرخشی قهرمانانه جلوه نداد و با تلخترین واژهها آن را به زبان آورد.
این چرخش ناگهانی از پی یک فروپاشی بسیار عجیب در جبهههای ایران بود. با آنکه تا امروز در بسیاری از آثار سپاه غافلگیری ارتش ایران در آغاز جنگ و ناتوانی در جلوگیری از اشغال بخشهایی از خاک ایران نقد شده اما به نظر میرسد بررسی فروپاشی جبههی ایران در چند ماه پایانی جنگ در شرایطی كه دو نیروی ارتش و سپاه با تجربهی هشت سال جنگ حضور داشتند بسیار قابلتامل است.
در سال ابتدایی جنگ آمار شهدا عدد 12345 را نشان میدهد. این عدد در سال 67 که جنگ چند ماه بیشتر در جریان نبود 21230 شهید است. (گزیدههای آماری منتشرشده توسط ادارهکل آمار و اطلاعات بنیاد شهید،ص4) مقایسهی آمار اسرا در این دو مقطع نیز بسیار تکاندهنده است. بر اساس کتاب تهیهشده در موسسهی پیام آزادگان آمار اسرای سال اول جنگ حدود 200 اسیر است، این آمار برای چند ماه پایانی جنگ به حدود 24 هزار اسیر میرسد. این رقم وقتی شگفتانگیزتر میشود که بر اساس آمار همین کتاب آمار کل اسرای ایران در جنگ حدود 40 هزار نفر است. یعنی بیش از نیمی از اسرای کل جنگ مربوط به چند ماه پایانی جنگ در سال 67 است. (شرح قفص، ص7 و24)
ارتش صدام زمینهایی را که با هزینههای بسیار گرفته بودیم یکبهیک و بهسرعت و باقدرت پس گرفت. اوضاع اقتصادی نیز بسیار نابسامان بود و ایران گزینهی دیگری جز پذیرش قطعنامه نداشت و احساس تلخ شکست، فرماندهان و مسئولان ایرانی را در خود فرو برد. 29 تیر دو روز پس از پذیرش قطعنامهی 598 هاشمی در خاطراتش نوشته است: «محسن رضایی آمد. ناراحت است. کمی گریه کرد. دلداریش دادم. آمادهی استعفا است؛ گفتم در سِمت خود بماند. قرار شد فردا مصاحبهی تلویزیونی داشته باشد که شایعهی بازداشت رد شود.» (پایان دفاع آغاز بازسازی، ص222)
اصرار عراق بر ادامهی حملهها و روند اسیرگرفتن و کشتن ایرانیها اوضاع را آشفتهتر کرد. دوم مرداد آیتالله خمینی حکمی خطاب به رییس سازمان قضایى نیروهاى مسلح نوشت تا دادگاه رسیدگی به تخلفات نظامی را تشکیل دهد و «طبق موازین شرع بدون رعایت هیچیك از مقررات دستوپاگیر به جرایم متخلفان» رسیدگى کند و تاکید کرد: «هر عملى كه به تشخیص دادگاه موجب شكست جبههی اسلام و یا موجب خسارت جانى بوده و یا میباشد مجازات آن اعدام است. والسلام.» (صحیفه، ج21، ص102)
همین روز رفسنجانی فرمانده عالی جنگ حكمی برای خلخالی قاضی معروف ابتدای انقلاب نوشت كه هنوز آوازهی حكمهای قضاییاش از یادها نرفته بود؛ «نوشتم که به امور نظامیان متخلف جبهه رسیدگی کند. پیشنهاد تشویق و تنبیه بنماید.»( پایان دفاع آغاز بازسازی، ص232)
این حجم از آشفتگی موضوعی بسیار مهم است که بیش از تحقیق، گرفتار دعواهای سیاسی شده است.
اوضاع آشفتهی ایران مسئولان ایرانی را ناچار کرد قطعنامهای را بپذیرند که یک سال از تصویبش میگذشت. تیر 66 در زمان صدور قطعنامه، ایران در زمینِ جنگ موضع برتر را داشت و بخشهایی از خاک عراق در اختیارش بود. اما در تیرماه 67 در حالی قطعنامه را پذیرفت که تمام جایپاهایش در عراق را از دست داده بود. نظامیان و سیاسیون ایران هنگامی تلخی این تاخیر در تصمیمگیری و از دست رفتن مناطق را بیشتر دریافتند كه مذاكرات با نمایندههای صدام آغاز شد. غلامعلی رشید از فرماندهان ارشد جنگ که پس از پایان جنگ عضو تیم مذاکرهکننده بود میگوید وقتی عازم مذاکره بودند ولایتی در فرودگاه به حسن روحانی گفت: «ای کاش حالا فاو در دست ما بود... من در فرودگاه تهران نفهمیدم که اینها چه میگویند. وقتی در فضای مذاکره قرار گرفتیم... گفتم: عجب ای کاش یک جای دیگر در دست ما بود» رشید میگوید آنجا بود که فهمیدم «اگر چیزی دست ما باشد در مذاکره مقابل عراقیها، چقدر محکم میتوانیم بایستیم.» (اسرار مکتوم، ص 279)
آیا ایرانیها نمیتوانستند نشانههای این فروپاشی را زودتر ببینند؟ پیش از شكستها ایران میتوانست با پذیرش قطعنامه چهرهای بزرگوار و منطقی از خود به نمایش بگذارد و در مذاکره نیز از آن بهره ببرد اما پذیرش قطعنامه در شرایطی که در محاصرهی بحران و شكست بود و چارهی دیگری نداشت فرصتهای مهمی را گرفت.
جعفر شیرعلی نیا
jafarshiralinia