- پاسخی به متن آقای حمید رسایی خطاب به محتوای دیروز کانال - آقای رسایی متنی که در پاسخ به ما نوشتید قبل از همه توهین به سعید جمهور نیست؟! - آیا در لباس دین حق داریم دیگران را قضاوت کرده، تهمت بزنیم و علیه آنها حکم صادر کنیم؟ روز گذشته محتوایی در کانال منتشر شد که در آن اشاره کردیم به پست آقای حمید رسایی که به بهانه ی انفجارهای لبنان بحث اینترنت ملی را مطرح کرده بود. ایشان در پاسخ نوشته: من نگفتم پیجرها به اینترنت ملی ربط دارد بلکه گفتم همان طور که آن خطر آفرین شد، ماندن در بستر بیگانه هم خطر آفرین است. ایشان در ادامه ی پاسخ خود متن ذیل را نوشته اند: متاسفانه این کانال که هنوز در فضای رقابت‌های انتخاباتی سیر می‌کند و به بهانه #وفاق_ملی ، برای وحدت با فتنه‌گران له‌له می‌زند با تحریف موضوع، تلاش کرد تا نماینده تهران را تخریب کند! امیدواریم که این اشتباه از روی عمد نبوده باشد والا همانطور که قبلا هم نوشتیم، هر رسانه و جریان و فردی، مسئله استفاده از اینترنت ملی در ابعاد مختلف را با تردید و تشکیک مواجه کند، شک نکنید که خائن و نفوذی است. اما درباره ی متن ایشان چند نکته ضروری است: اینترنت ملی که قطعا از ضروریات کشور است و با شما موافقیم که هرکسی با آن مخالف باشد باید با دیده ی تأمل به او نگاه کرد اما سوال حل نشده این است: اگر گروهی اینترنت ملی را مساوی با فیلترینگ عنوان کنند و خروجی کارشان گسیل انبوهی از نخبگان فضای مجازی کشور به امارات و رشد قارچ گونه ی شرکت های ایرانی مربوط به اینترنت در دبی بوده باشد، آن گروه هم خائن به اینترنت ملی است. اما چگونه خائن است؟ اینگونه که با دفاع تهوع آور از اینترنت ملی موجب تولید نفرت در جامعه شده باشد. آیا دفاع از حجاب بد است؟ قطعا نه! اما اگر کسی دفاع از حجاب را مساوی با گرز و باتوم و گشت ارشاد و سوار کردن دختر بیمار جلوی مادرش دانست چه؟ اگر به او نقد کنیم خائن به حجاب و امر به معروف هستیم؟ خودش چه؟ با این کارش خیانت به اینها نیست؟ فیلترینگ در کشور ما خروجی اش شده آپاراتی که هرگز حتی شبیه مدل های خارجی خودش هم نیست! (خودش را هم ارتقا نمی‌دهد چون مثل خودروهای بی کیفیت بی رقیب است) و محتوای انقلابی را هم حذف می‌کند چون در میداند به اسم اینترنت ملی و چیزهایی از این دست با فیلترینگ حسابی حمایتش می‌کنند. یا می‌شود ایتایی که (با وجود اینکه خودش نمی‌خواهد) شده شبکه ی تفرقه افکن‌ها و دوقطبی سازها و تولید کننده ی تحجر و فرو کننده ی انقلابی ها در حماقت و دور کننده ی آنها از واقعیت. حالا سوال ما این است: مساوی دانستن بالایی‌ها با اینترنت ملی و چیزهایی از این دست خیانت نیست؟ معترض بودن به اینها چه؟ خیانت است؟ اما فرمودید: عده ای در انتخابات گیر کرده و در فکر وفاق با منافقین هستند. اولاً همان سعید جمهوری که (تنها گزینه ی ما در دور دوم بود) و چاره ای نداشتیم جز اینکه به او رای بدهیم همین چند روز پیش از ضرورت حمایت از دولت گفت. آیا تمسخر وفاق به این معناست که او را هم پیوند خورده با فتنه گران میدانید؟ این به کنار، رهبری وفاق را سال ۷۷ مطرح کرده است. آیا ما که تبیین کننده اش هستیم، به دنبال وفاق با فتنه گران هستیم؟ شما روحانی هستید. با لباس دین شناخته می‌شوید. آیا رواست افرادی را قضاوت کرده و بگویید: چون از وفاق گفتند و فرموده ی رهبری را تبیین کردند پس به دنبال ارتباط با فتنه گران هستند؟ آیا ما حق داریم هم قضاوت کنیم و هم ذهن خوانی کنیم؟ متأسفانه شما و دوستانی چون شما با آیت الله مصباح و به عنوان مرید ایشان شناخته می‌شوید! ایشان بی حد محترم و دلسوز بود اما قضاوت های نا به جای شما و حکم صادر کردن آن هم برای این و آن باعث می‌شود همه بگویند: این هم شاگردان آیت الله، به هرکه بخواهند تهمت میزنند و قضاوت میکنند و ... و اما فرمودید هرکه به اینترنت ملی مخالف است یا خائن است یا نفوذی ! نفوذی که درست اما خائن به کسی می‌گویند که پیمان شکسته یا خیانت در امانت کرده است. ما الحمدالله نماینده ی مجلس و مسئول مملکتی و دبیر شورای فلان و فلان نبوده ایم که فرصت خیانت داشته باشیم. جمله ی درست این است: یا احمق هستند یا نفوذی اما از شما می‌پرسم: کسی که از اینترنت ملی بگوید اما فیلتر فروشی و محدود انگاری در ذهنش باشد و با درک غلط در جامعه نسبت به آن گارد ایجاد کرده باشد چه؟ خائن یا نفوذی یا احمق نیست؟ امید است که این مباحث کمک کنند دفاع کننده‌ی صحیح از کلمات درست باشیم، نه اینکه آنها را تهوع آور کنیم... بچه های بالا