هدایت شده از مهدویت_بصیرت
دیدار حجتالاسلام پناهیان با استاد شیخ حسین انصاریان
💢حجت الاسلام پناهیان با حضور در حسینیه همدانیها با استاد شیخ حسین انصاریان درباره سوء تفاهم های پیش آمده گفتوگو کردند.
💢استاد انصاریان نسبت به دلجویی از مومنین و حوزه علمیه توصیه کرده و در پایان این دیدار به حجت الاسلام پناهیان گفتند: شما نهایت اخلاق اسلامی را به جا آوردید.
همچنین حجت الاسلام پناهیان در برنامه ماه من درباره این دیدار گفتند:
💢خدمت (شیخ اعظم) استاد حاج شیخ حسین انصاریان رسیدم این وسط مباحث رو اشتباه به ایشان رسانده بودند و ایشان برنامه سیما را که توضیح مجدد داده بودم ندیده بودند. از توضیحاتم قانع شدند، بزرگی کردند و پدارانه فرمودند تعبیرات را واضحتر و موکد بگویید. بگویید دشمن اینطور میگفت.
💢ایشان با توضیحات من قانع شدند و محبت بسیار فرمودند و گفتند و از بزرگان حوزه و مومنان دلجوئی کنید.
💢من ضمن استغفار، از دوستان اهل بیت و زعمای حوزه که دچار سوء تفاهم شدند عذر میخواهم. ما باشیخ دوستی قدیم داریم از زمان جنگ شهدا با نفس ایشان شهید شدند و ما با ایشان بسیار حالات و خاطراتی داشتهایم.
#ثوابنشرمطالبهدیهبهحضرتحجتعج🌤
#ممنونکهبانشرلینکماراحمایتمیکنید
#مهدویت_بصیرت
🆔 @mah_davit313
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
💢 #نبرد_پایانی
✍خاطراتی از آخرین روز #عملیات_بدر و لحظه شهادت فرمانده دلاور لشگر۳۱ عاشورا #شهید_مهدی_باکری
💠 قسمت چهارم _ آنسوی دجله
🖌...در زیر بارانی از گلوله های توپ و خمپاره و کاتیوشا شتابان و سراسیمه عرض نخلستان را طی کرده و از کنار دیواره رودخانه به راه خود ادامه دادیم تا اینکه بعد از مدتی پیاده روی ، نفس زنان و عرق ریزان وارد یک خندق بسیار بزرگ و طویل شدیم که دارای دیواره های بلند و چندمتری بود. خندق چنان عمق و وسعتی داشت که عراقیها چند دستگاه تانک دورزن در داخلش مستقر و مشغول زدن عقبه بودند که دیشب در حین عملیات غافلگیر و کاملاً سالم به دست رزمندگان افتاده بودند. به کنار تانکها رسیده و فرمان توقف صادر و همه در کنار دیواره های بلند خندق مشغول استراحت شدیم. چند رزمنده خاک آلوده در حال انتقال تعدادی اسیر سالم و مجروح به عقبه بودند. برخاسته و با سلام ، از اوضاع خط و میدان نبرد پرسیدم. رزمنده ای که جلوی همه حرکت می کرد. شاد و خندان گفت: بچهها ، عراقیها را تار و مار کرده و به اتوبان رسیدهاند و برای تثبیت خط ، فقط به مهمات و نیروی کمکی نیاز دارند. حرف هاش خیلی دل گرم کننده و روحیه بخش بود و حس و حال خوبی را هم به وجود خسته ام بخشید. اما رزمنده ایی که آخر ستون زخمی و لنگان لنگان راه می رفت . همینکه به کنارم رسید. خیلی هراسان و وحشت زده گفت: تا وقت هست و دیر نشده سریع برگردید! اون جلو ، فقط مرگ و اسارت است! عراقیها بقدری تانک و نیرو وارد منطقه کردند که تا ساعتی دیگر همه جا را به خاک و خون می کشند! در عرض چند لحظه دو حرف کاملاً متناقض و متفاوت شنیدم و طوری سردرگم و گیج شدم که اصلأ نفهمیدم باید کدام یک از این حرفها را باور کنم.
دیواره های بلند خندق ، جان پناهی امن و ایمن بودند و خیالمان از شر انفجارات و تیر و ترکش ها کاملاً آسوده بود و برای همین هم رزمندگان با خیال راحت گروه گروه کنار هم نشسته و مشغول گپ و گفت بودند. در کنار همرزمان دلاور برادران پاسدار احد اسکندری و خلیل آهومند و رضا رسولی و مهدی حیدری نشسته و مشغول گفتگو بودیم که ناگهان سر و کله هلیکوپترهای عراقی بالای سر خندق پیدا شد و با رگبار مسلسل و راکت شروع به زدن داخل خندق کردند و در عرض چند دقیقه بقدری گلوله و راکت و موشک بر سرمان ریختند که همه جای خندق را دود و آتش و خاکستر فراگرفت و دوباره ترکش های ریز و درشت شروع به زوزه کشیدن کردند.
از شر تیر و ترکش ها به دیواره خندق چسبیده و پناه گرفته بودیم که یکدفعه سردار میرزاعلی رستمخانی فرمانده دلاور تیپ اول لشگر ۳۱ عاشورا به همراه چند بیسیم چی و جمعی از یارانش شتابان از سمت خط رسیده و مشغول صحبت با برادر تاران فرمانده گردان شدند. طولی هم نکشید که برادر احد اسکندری پیک دلاور گردان را فرا خواندند. احد هم با شنیدن دستور، سراسیمه برخاست که برود سمت فرماندهان که ناگهان مثال یک تیکه چوپ خشک کف زمین افتاده و دیگر تکون نخورد.
همگی بالای سرش جمع شده و هر کدام از طرفی صدایش زده و تکانش دادیم. اما هیچ عکسالعمل و واکنشی نشان نداد. بیشتر نگران شده و شروع به وارسی هیکلش کردیم تا شاید زخم و جراحتی در بدنش پیدا کنیم. اما هرچه گشتیم ، هیچی پیدا نشد! واقعاً صحنه عجیب و غریبی بود! نه قطره ای خون !؟ نه جای زخمی !؟ نه آخی !؟ نه اوخی !؟ همه مات و مبهوت پیکر بی جان احد را نگاه می کردیم که یکی از بچهها کلاه سیاه رنگ احد را از سرش برداشت و با تعجب دیدیم که یک قطره خون سرخ و بسیار کوچولو از سمت راست سرش بیرون زده! اصلاً باور کردنی نبود اما همان زخم کوچک باعث شهادتش شده و احد بدون اینکه کسی متوجه شود. خیلی آروم و بیصدا تا محضر دوست پرواز نموده بود. حیران و گریان دور پیکر پاک شهید اسکندری نشسته بودیم که فرمان حرکت صادر و رزمندگان کم کم شروع به حرکت کردند.
پاسدار شهید احد اسکندری از جمله عاشقان و دلباختگان مخلص و جانبرکف حضرت امام (ره) بود که عمر و جوانی اش را وقف اسلام نموده و شبانه و روز برای حراست و پاسداری از نهال نوپای انقلاب اسلامی تلاش و فداکاری میکرد! شهید اسکندری آنچنان شیفته خدمت و جانفشانی در راه اسلام و انقلاب بود که درست چند روز بعد مراسم ازدواج ، همسر نوعروس اش را تنها گذاشته و روانه جبهه شده بود.او جوانی زیبا و خوش هیکل و بلند قامت با قلبی نترس و شجاع بود که در هیچ کاری کم نمی آورد و در چند روزه ماموریت گردان ، بقدری شجاعت و مردانگی از خودش نشان داده بود که واقعا شیفته مرام و کردارش شده بودم. اما افسوس و هزاران افسوس که دیگر مجال و فرصتی برای رفاقت و دوستی باقی نمانده بود و احد راضی و خشنود تا بارگاه دوست پرواز نموده بود...
#ادامه_دارد...
🖍 خاطره از بسیجی جانباز #عباس_لشگری
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم_انشاءالله
@mah_davit313
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
،
#حکایت
📚 نفرین گنجشک ها
✍️در سال ۱۹۵۶ دولت چین برنامه ای برای افزایش محصولات کشاورزی ارائه داد،
به این صورت که مردم را تشویق به کشتن چهار موجودی که مقامات چین گمان می کردند،
باعث کاهش محصولات می شوند، کرد .
این برنامه به نام "کارزار چهار آفت" معروف شد و برای از بین بردن پشه، مگس، موش و گنجشک راه افتاد.
سه حیوان اول را که مردم همیشه میکشتند و در واقع هدف اصلی کارزار گنجشکها بودند.
دلیل حذف گنجشکها این بود که حکومت چین پیش خودش حساب کرده بود که هر گنجشک در طول یک سال ۴.۵ کیلو غله میخورد،
پس با نابودی گنجشکها چند صد میلیون تن گندم و برنج اضافه میکرد.
نیروی اصلی از بین بردن گنجشکها بچهها بودند،
که با سنگ قلاب به دنبال گنجشکها راه میافتادند و
مردم هم در تمام طول روز با طبل و قاشق و بشقاب سروصدا ایجاد میکنند تا گنجشکها بترسند و روی زمین ننشینند و
همچنین لانه های آنها را هم ازبین می بردند و تخم های آنها را هم می شکستند .
طبق گزارش گاردین به طور کلی در این مدت،
جسد یک میلیارد گنجشک و یک و نیم میلیون موش از سطح کشور جمع آوری شد.
در سال ۱۹۵۸ جمعیت گنجشکها به شدت کاهش یافت اما سال بعد، برداشت برنج در کشور نه تنها زیاد نشد،
بلکه کمتر از حد معمول شد،
زیرا جمعیت ملخها و حشرات دیگر به شدت افزایش یافته بود.
مقامات چین در سال ۱۹۶۰ دستور توقف گنجشک ستیزی را دادند و ساس را در کارزار چهار آفت جایگزین گنجشک کردند،
ولی دیگر دیر شده بود و مرگ گنجشکها و افزایش حشرات باعث ایجاد قحطی بزرگی در چین شد
که منجر به کشته شدن ۴۵ میلیون نفر شد،
این رویداد در چین به "نفرین گنجشکها " معروف گشت.
تجربه چین یاد داد که حذف هر گونه ای از زنجیره ی غذایی،
باعث به هم خوردن نظم اکوسیستم خواهد شد و عواقب بدی را نیز به دنبال دارد.
@mah_davit313
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
#حکایت #بصیرت_مهدویت
💥فرعون فرمان داد، تا یک کاخ آسمان خراش برای او بسازند، دژخیمان ستمگر او، همه مردم، از زن و مرد را برای ساختن آن کاخ به کار و بیگاری، گرفته بودند، حتی زنهای آبستن از این فرمان استثناء نشده بودند.
یکی از زنان جوان که آبستن بود، سنگهای سنگین را برای آن ساختمان حمال می کرد، چاره ای جز این نداشت زیرا همه تحت کنترل ماموران خونخوار فرعون بودند.
اگر او از بردن آن سنگها، شانه خالی میکرد، زیر تازیانه و چکمههای جلادان خون آشام، به هلاکت می رسید.
آن زن جوان در برابر چنین فشاری قرار گرفت و بار سنگین سنگ را همچنان حمل می کرد، ولی ناگهان حالش منقلب شد، بچه اش سقط گردید، در این تنگنای سخت از اعماق دل غمبارش ناله کرد و در حالی که گریه گلویش را گرفته بود، گفت:
«آی خدا آیا خوابی؟ آیا نمی بینی این طاغوت زورگو با ما چه می کند؟»
چند ماهی از این ماجرا گذشت که همین زن در کنار رود نیل نشسته بود، که ناگهان نعش فرعون را در روبروی خود دید (آن هنگام که فرعون و فرعونیان غرق شدند)
آن زن، در درون وجود خود، صدای هاتفی را شنید که به او گفت: «هان ای زن! ما در خواب نیستیم، ما در کمین ستمگران می باشیم »
#اسرائیلرفتنیاست
#بنیادستمسستاست
@mah_davit313
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
قدس - ترس - اسرائیل - سید مرتضی آوینی.mp3
1.54M
🎙 شهید آوینی: سربازان امام زمان از هیچچیز جز گناهان خویش نمیترسند!
◾️۲۰ فروردین، سالروز شهادت سید مرتضی آوینی است❣
#ثوابنشرمطالبهدیهبهحضرتحجتعج🌤
#ممنونکهبانشرلینکماراحمایتمیکنید
#مهدویت_بصیرت
🆔 @mah_davit313
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
🔆محضر حضرت امیرالمومنین ع عرض شد:
عاقل را براى ما توصیف کنید. فرمود: كسى كه هر چيزی را
در جاى خودش قرار میدهد.
عرض شد:جاهل را برایمان وصف كن.
حضرت فرمودند:با شناساندن عاقل،وصف كردم!
❤️" امیرالعُقلا ،مولا علی "❤️
https://eitaa.com/mah_davit313
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
☀️ قسمتی از دعای امام حسین (ع) در روز عرفه :
« مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الَّذِي فَقَدَ مَنْ وَجَدَك »
آن کس که تو را ندارد،چه دارد؟ !
وآن کسی که تورا يافته است،چه ندارد؟!
اگه انسان تو دنیا تنهاست... غریبِ...،
معنیش این نیست که خدا رو نداره،
معنیش اینه که فقط خدا را داره، ولا غیر...
الهی وربی من لی غیرک❤️
@mah_davit313
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
☀️همیشه خودتان را مهمان خدای تعالی بدانید،
این فقط محدود به
ماه مبارک رمضان نیست.
ما همهی ساعات
و لحظات عمرمان،
چه در این دنیا و
چه انشاءاللّه در بهشت،
مهمان خدای تعالی هستیم.
و اگر همین حالت را حفظ کنید، خواب شما در
همهی طول سال
عبادت میشود،
شما را رشد میدهد و پیشرفت معنوی میکنید.
@mah_davit313
💐استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
﷽
🏞دنیای فریبنده!
🖌 این جملات را با دقت بخوانیم، چون جملاتیست که هر بند آن هزار معنا در خود نهفته دارد و برای آدم شدن ما کافیست؛
حضرت علی (علیهالسلام) فرمودند: بر شما باد به سعى و کوشش برای آخرت،آمادگی و آماده شدن برای مرگ؛و فراهم کردن زاد و توشه در دنیایی که زاد و توشه فراهم است.(چون بعد از مرگ دیگر زاد و توشهای نمیتوان جمع کرد)
دنیا شما را نفریبد چنانکه پیشینیان شما و امتهاى گذشته و مردمان درگذشته را فریفت،
آنان که از دنیا شیر فراوان دوشیدند و دچار غفلت و فریب آن شدند،
زمان را بیهوده سپرى کردند،
عمر تازه را کهنه نمودند،
سرانجام خانه هایشان گورستان، و سرمایه هایشان ارث این و آن گردید،
(زمانی برای آنان میرسد که) کسانی که بر سر قبرشان میآیند را نمیشناسند،
و به گریه کسانی که بر آنان بگریند، توجهی ندارند،
و به ندای کسی که آنان را صدا بزند، جواب نمیدهند.
نهجالبلاغه خطبه 221
خدا نکند روزی فرا برسد که آنقدر درگیر و دار دنیا گرفتار شویم که این کلمات بلند امیرالمومنین (علیهالسلام) در مذمت دنیا ، تأثیری ولو اندک در ما نگذارد و چون مردم زمانش نسبت به بیانش بیتفاوت شویم؛
خدا نکند به جایی برسیم که مسکن لذات دنیا، ما را در برابر این جملات و مفاهیم بیتفاوت کند،
خدا نکند...!
@mah_davit313
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
...
#بمناسبتسالگردشهادتشهیدآوینی❣
اوایل که ورود به فضای مجازی کراهت شدیدداشت دل زدم به دریا و تلگرام و واتساپ را نصب کردم و زندگیم به کل تغییر کرد،
یه قیافه برا مجازی ها میگرفتم که من عالم همه چیز دانم یه قیافه برای اطرافیان که من به روزم و متمدن
تا این که دیدم دیگه نه تو مجازی حال خوبی دارم نه تو دنیای حقیقی متوسل شدم که چه کنم، این مطلب شهید آوینی برام آمد و قشنگترین چراغی بود که دستم دادند .
مناسب دیدم همزمان با سالگرد شهادتشون این هدیه را با شما به اشتراک بگذارم ،
شهید مرتضی آوینی: «تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری نا آشنا هستم، خیر من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام، به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفته ام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام. ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام. ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب «انسان تک ساختی» هربرت مارکوزه را - بی آنکه آن زمان خوانده باشمش- طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند عجب، فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد. اما خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده که ناچارشدهام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقا بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید. باید در جستوجوی حقیقت بود و این متاعی است که هرکس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت، و در نزد خویش نیز خواهد یافت.»
محتاج دعای ویژه ی شما خوبان🌷
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
آخر من کجا و شهدا کجا!
خجالت میکشم بخواهممثل شهدا وصیت کنم ،من ریزه خوار سفره ی آنان هم نیستم.
شهید شهادت را به چنگ می آورد ؛راه درازی را طی میکند تا به آن مقاممیرسد؛
اما من چه؟!
سیاهیِ گناه چهره ام را پوشانده و تنم را لَخت و کِسِل کرده،حرکت ،جوهره ی اصلی انسان است و گناه،زنجیر.
من سکون را دوست ندارم.
عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است.
قسمتی از وصیت نامه ی شهید عباس دانشگر
❣🌷
ازهمه سروران گرامی در این واپسین لحظات ضیافت اللهی طلب حلالیت و التماس دعای شهادت عاقبت بخیری و عافیت در امور دارم
خاکسارِ خادمان شهدا ،امین!
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
مداح_جوادمقدم_۲۰۲۲_۰۵_۰۱_۲۰_۰۵_۵۴_۳۶۹.mp3
6.17M
خداحافظ ای سفرهی سبز افطار
دعای سحر با چشای گوهر بار...💔
@mah_davit313