🔰 #سرخط_دیدار | مروری بر بیانات رهبر انقلاب در مراسم سیوچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله) ۱۴۰۲/۰۳/۱۴
💎سلام خدا بر روح مطهّر امام بزرگوار ما. امام بزرگوار، پرچم برافراشتهی رسالتهای الهی در عصر جاهلیّت مسلّح قرنهای اخیر بود.
💠درباره امام خمینی(ره)
🏷امام؛ از سرآمدان تاریخ ما
امام یک سرآمدِ همهجانبه است؛
🔻در دانشهای دینی
🔻در ایمان و تقوا
🔻در استحکام شخصیّت و قوّت اراده
🔻در قیامِ لله و سیاستورزیِ انقلابی و ایجادِ تحوّل در نظامِ بشری
❇️نتیجه اینکه این امام بزرگوار را هیچکس نمیتواند از حافظهی تاریخ محو کند.
🏷سه تحول بزرگ و تاریخی امام
👇امام بزرگوار ما سه تحوّل بزرگ به وجود آورد:
📌در سطح کشور ایران◀️ انقلاب اسلامی
📌در سطح امّت اسلامی◀️ جریان بیداری اسلامی
📌در سطح جهان◀️ زنده کردن فضای معنویّت در دنیا
⏫این سه تحوّل، هیچ کدام سابقه ندارد، شاید انسان نتواند پیشبینی کند که شبیه اینها و نظیر اینها در آینده هم به وجود بیاید.
⁉️امام این کارهای بزرگ را به پشتیبانی و کمک کدام عاملِ سختافزاری یا نرمافزاری انجام داد؟
↙️امام عامل سختافزاری و کمککار سختافزاری نداشت؛ هر چه بود، در کمکِ عامل نرمافزاری امام بود: «ایمان» و «امید»
✔️ایمان امام
♦️شهید مطهّری در پاریس یک ملاقاتی با امام کرده بود، ایشان بعد از برگشتن گفت که من چهار ایمان در امام مشاهده کردم:
🔹ایمان به هدف⬅️ هدف یعنی اسلام
🔹ایمان به راه⬅️ راه امام راه مبارزه بود
🔹ایمان به مردم، به مؤمنین
🔹از همه بالاتر⬅️ ایمان به خدا
✔️امید امام
🔆امید در دل امام یک عنصر دائمی بود.
✍️خود امام بزرگوار در یک بیانی که در نوشتههای ایشان ثبت شده و منتشر شده، میگوید:
♦️من در طول سالهای مبارزه تا پس از پیروزی هرگز دچار یأس نشدم و معتقد بودم که وقتی ملّت چیزی را بخواهد، آن چیز حتماً تحقّق پیدا میکند.
🔁امید و ایمان روی هم اثر میگذارند. ایمان امیدآفرین است. تحقّق امیدها ایمان را افزایش میدهد.
💠درباره درسهای امام برای ما
❇️یقیناً بزرگترین توصیهی امام، ادامه [دادن] راه اوست، نگهبانی از میراث اوست.
👌ما باید همان سه تحوّلی را که امام ایجاد کرد، دنبال کنیم، حفظ کنیم.
🏷اقتضائات دنبال کردن اهداف تحولی امام(ره)
♦️امروز برای پیشرفت این هدف، ابزارها بایستی متناسب با زمان انتخاب بشود.
♦️ابزارها تغییر پیدا میکند، امّا آنچه تغییر پیدا نمیکند جبههبندیها است.
❌جبههی دشمن امروز هم مثل دیروز در مقابل ملّت ایران صف کشیدهاند.
❎اگر چنانچه در مقابل این حرکت، ملّت ایران بخواهد حرکت کند... احتیاج دارد به همان نرمافزاری که امام در وجود خود داشت و به مردم توصیه میکرد.
👈یعنی ایمان و امید
📌دشمنی استکبار با ملّت ایران با عقبنشینیهای موضعی از بین نمیرود.
⭕️هر که ایران را دوست دارد،
⭕️هر که منافع ملّی کشور را دوست دارد،
⭕️هر که بهبود اوضاع اقتصادی را دوست دارد،
⭕️هر که به دنبال جایگاه باعزّت ایران در نظم جهانیِ پیش رو است
🔆باید برای ترویج ایمان و ترویج امید در ملّت تلاش کند🔆
☝️این همهی حرف من با نخبگان، با هستههای انقلابی، با مجموعههای سیاسی، با همهی آحاد مردم متعهّد است.
♦️حفظ استقلال ملّی،
♦️حفظ عزّت ملّی،
♦️حفظ منافع ملّی،
⏫با ایمان و امید است.
☝️اینها همه دشمن دارد.
⚔️هر کار توانستند علیه ملّت ایران انجام دادند؛
↙️در موارد معدودی پیشرفت هم کردند،
↙️در اغلب موارد هم به توفیق الهی مغلوب و منکوب ملّت ایران شدند.
❌آخرین تلاش دشمن همین اغتشاشهای پاییز گذشته بود.
🚨نقشهی دشمن باطل شد ولی این هشدار به همه داده شد که از کید دشمن غفلت نکنید!
👈مشکلاتی در کشور وجود دارد... دشمن سعی میکند این مشکلات را ابزاری کند برای خاموش کردن نورِ امید در دل جوانها.
✔️پدیدههای امیدآفرین بمراتب بیشتر از مشکلات است.
👏ما امروز در سرتاسر کشور، هزاران هستهی مقاومت در مساجد و در هیئتها داریم
♦️از این هستههای مقاومت:
👌جوانهایی برمیخیزند به عنوان مدافع حرم
👌جوانهایی برمیخیزند به عنوان مدافع امنیّت
👌جوانهایی برمیخیزند به عنوان بسیجی دانشجو.
↙️با وجود اینترنت، با وجود شبکههای اجتماعی، با وجود اینهمه لغزشگاهها، جوانهای ما در این راه دارند حرکت میکنند.
♦️بدبین کردن جوانان به:
🔹مسئولان کشور،
🔹حرکت کشور،
🔹حرکت سیاسی کشور،
🔹حرکت اقتصادی کشور
♦️بدبین کردن افراد به یکدیگر
♦️بدبین کردن به انتخابات
⚠️از شیوههای دشمن است؛ با این مقابله کنید.
🍀پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، رحمت خود، برکت خود، هدایت خود و پیروزی کامل را به این ملّت عنایت بفرما.
سلام و عرض ادب خدمت دوستان گلم،
یکی از دوستان برای امر خیر و خیلی فوری، خودوری فول لاکچری بسترن B30 تحویل ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ و بدون هیچ خط و خش و واقعا نو را سیصد میلیون تومان زیر قیمت و صرفا ۹۸۰ میلیون می فروشد، عزیزانی که علاقه به خرید خودرو خوب دنده اتومات توربو دارند به شماره ۰۹۱۹۳۲۱۰۸۳۲ جناب جابری تماس بگیرند.
به بویِ نافهای کآخِر صبا زان طُرّه بگشاید
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دل ها
┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈
[ بو ] بو به معنای رائحه و یک معنای دیگر آن امید و آرزو است که در اینجا به همین معنا است و «به بوی» یعنی به آرزوی
[ نافه ] کیسه ای به حجم و اندازه ی نارنج است که زیر پوست شکم جنس نَر آهوی خاصی وجود دارد. قطرات خون وارد این کیسه می شوند و همانجا جمع می شود و تبدیل به یک روغن سیاه رنگ معطر می شود که به آن «مشک» گفته می شود و چون خود این مشک معطر است و چون این ماده ی معطر در آن کیسه و نافه است، طبیعی است که آن نافه هم بوی خوش پیدا می کند(مانند شیشه ی عطر). به همین خاطر گاهی مقصود از از واژه ی «نافه» بوی خوش است(و نه کیسه ی خاص)، مثل همین جا که «به بوی نافه ای» یعنی به امید اینکه بوی خوشی
[ کآخر ] که بالاخره(سرانجام)
[ صبا ] به نسیم خنک صبحگاهی گفته می شود که از جانب شرق می ورزد. همان نسیمی که غنچه ها را شکفته و باز می کند
[ طره ] به موهای بالای پیشانی گفته می شود که مایه ی زیبایی چهره و جمال آدمی است
[ بگشاید ] بپراکند، پراکنده سازد
[ تاب ] پیج؛ چیزی که پیچیده شده باشد می گویند: تابیده شده
[ جعد ] یعنی مجعد و مجعد به مو های پیچیده گفته می شود، مو هایی که حلقه حلقه است. بعضی از مو ها لَخت و صاف اند و بعضی از مو ها پیچیده اند که به آنها «موی مجعد» می گویند که حافظ تعبیر به «جعد» می کند
[ مشکین ] مانند مشک، یعنی معطر
[ خون افتاد در دل ها ] یعنی خون جگر شدن، به رنج و محنت افتادن
┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
این غزل عارفانه است و باید عارفانه معنا بشود. پس مقصود از «صبا» ولی خدا و یک پیر است. چون او با وجود آدمی همان می کند که باد صبا با غنچه ی گل می کند. چطور باد صبا وقتی می وزد غنچه را می شکفاند و باز می کند. یک ولی خدا، یک مرشد، یک هادی هم با هدایت و راهنمایی خودش مایه ی شکوفایی آدمی می شود و به همین خاطر به آنها «صبا» گفته می شود.
«طره» در اینجا منظور صفات زیبای الهی است، یکی از چیز هایی که یک چهره را زیبا می کند طره(مو های بالای پیشانی) است و یکی از آن چيز هایی که خدا را در دل ها و چشم ها زیبا می کند، همان صفات زیبای است و لذا از صفات زیبای الهی به «طره» یاد می شود.
«جعده و مشکین» هم اشاره به صفات الهی دارد؛ چطور موی مجعد جلوه و جمالی دارد، صفات الهی نیز جلوه و پیچیدگی هایی دارد. رحمت خدا خیلی پیچیده است و ما توان درک آن را نداریم. چگونه ما می توانیم درک کنیم که خدا نسبت به انسان از پدر و مادر هم مهربان تر است؟ و لذا حافظ برای اینکه این پیچیدگی را برساند قبل آن کلمه ی «تاب» آورده، یعنی پیچ در پیج حقیقت اند، موی که مجعد است و تاب دار هم باشد چه شود!
می گوید: به امید اینکه صبا(اولیا و مردان خدا) سرانجام یک بوی خوشی از آن صفات زیبای حق در فضای ذهن و زندگی ما پراکننده و منتشر کنند و ما بوی از صفات زیبای حق ببریم؛ آن صفات زیبایی که پیج در پیج اند، درست مثل موی مجعدی که تاب دار باشد.
«چه خون دل ها خورده شد» یعنی به این راحتی و آسانی ما از جمال حق بویی نمی بریم و اگر بویی بردیم خون دل ها خوردیم.
#نور_نما
#غزلیات_حافظ
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
رمان آنلاین
زن، زندگی، آزادی
قسمت شصت و چهارم:
زهرا همانطور که به طرف یکی از پلیس ها میرفت ،کریستا را نشان داد و با زبان انگلیسی گفت: این خانم منو اذیت می کنه، اون می خواد ما را بکشد.
کریستا که تازه متوجه شده بود زهرا انگلیسی می داند و اصلا نمی توانست قبول کند که از یک بچه رکب خورده مات و مبهوت بود و زیر لب میگفت:لعنتی...لعنتی انگلیسی بلد هست.
یکی از پلیس ها دست زهرا را گرفت و به طرف در خروجی راه افتاد و تا کریستا به خود بیاید، زهرا را از در خارج کرد.
کریستا که انگار شوکه شده بود ، خود را به پلیس دیگر رساند و گفت: شما حق ندارید کسی را از اینجا خارج کنید ،گفتم که اینجا...
پلیس دوم بی آنکه حرفی بزند ، کریستا را کنار زد و به طرف در رفت.
کریستا در حالیکه تلفن همراهش را بیرون میاورد تا شماره ای را بگیرد ، فریاد زد: صبر کنید لعنتی ها...صبر کنید الان خود پلیس به شما میگه که کار شما درست نیست ، آخه با پلیس هماهنگی شده و کسی مجوز ورود به این خانه را ندارد.
اما دیر شده بود و من از جا بلند شدم و دیدم زهرا سوار ماشین پلیس شد، همانطور که از اشک از چشمانم جاری بود برایش دست تکان دادم، خوشحال بودم که لااقل این دختر از چنگال این دیوان ادم خوار رهایی یافته، گرچه اطمینان نداشتم جایش بین پلیسهای اینجا امن باشد ، اما هر چه بود بهتر از کشته شدن به دست عفریته ای چون کریستا بود.
کریستا پشت سرم آمد، تنه ای به من زد و همانطور که رد ماشین پلیس را نگاه می کرد ، زیر لب حرفهای نامفهومی میزد.
در را بست و آن را قفل کرد، کلید را برداشت داخل جیب لباسش گذاشت و همانطور که میگفت: الو...
به سمت اتاقش رفت.
انگار می خواست من از حرفهایش چیزی متوجه نشوم
داخل اتاق شد و در را بست، به سرعت خودم را به اتاق رساندم و گوشم را به در چسپاندم، اما فایده ای نداشت ، چون در عایق صدا داشت چیزی نمی شنیدم.
نفسم را آهسته بیرون دادم، نگاهی به آشپزخانه که کفش مملو از خون بود انداختم و با خود فکر کردم، احتمالا خون انسان بی گناهی در آن کوزه بود که می بایست خوراک کریستا و یا زهرای معصوم شود.
با گفتن نام زهرا ، قلبم بهم فشرده شد، این دخترک زیبا عجیب مهرش به دلم نشسته بود، هنوز خیلی از رفتنش نمی گذشت که بدجور دلم برایش تنگ شده بود،اما خوشحال بودم که از این قفس جسته است.
نگاهم خیره به خون روی سرامیکها بود که تازه متوجه سر و وضع خودم شدم، باید لباسم را عوض می کردم و پاهایم را میشستم..
ولی خیلی عجیب بود،اون پلیس ها اصلا توجهی به من نکردند،به نظرم نوعی دستپاچگی توی رفتارشون بود..
می خواستم به سمت حمام بروم که ناگهان در اتاق کریستا باز شد وکریستا با چشمانی که انگار از حدقه بیرون آمده بود به سمت یورش آورد و با لحنی ترسناک گفت...
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
آیا خدا حق الناس را می بخشد؟!
📍از نکات جالب دعای روز دوشنبه، درخواست از خدا برای جلب رضایت از صاحب حق است؛ یعنی خداوند خودش صاحب حق را راضی کند تا شخص گنهکار را ببخشد.
📍در روایت آمده است که فرد صاحب حق می خواهد که حق ضایع شده ی او جبران شود و فرد مقابل می گوید: من دیگر کردار نیکی ندارم که به او بدهم و بنابراین صاحب حق گوید: از گناه من بردار و بر گناه او بگذار تا او را ببخشم. سپس خداوند متعال بهشت را به او نمایش می دهد و بهای این بهشت را بخشش او قرار می دهد: «ثمَّ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لِلطَّالِبِ بِحَقِّهِ- ارْفَعْ بَصَرَكَ إِلَى الْجَنَّةِ فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَى- فَرَفَعَ رَأْسَهُ فَرَأَى مَا أَعْجَبَهُ مِنَ الْخَيْرِ وَ النِّعْمَةِ- فَقَالَ يَا رَبِّ لِمَنْ هَذَا فَقَالَ لِمَنْ أَعْطَانِي ثَمَنَهُ- فَقَالَ يَا رَبِّ وَ مَنْ يَمْلِكُ ثَمَنَ ذَلِكَ فَقَالَ أَنْتَ- فَقَالَ كَيْفَ بِذَلِكَ فَقَالَ بِعَفْوِكَ عَنْ أَخِيكَ- فَقَالَ قَدْ عَفَوْتُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَخُذْ بِيَدِ أَخِيكَ فَادْخُلَا الْجَنَّةَ- فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُ»
✅ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺍﺯ ﻋﺎﻟمی ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ
ﺯﻥ ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟؟
ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ:
ﺁﯾﺎ ﺗﻮ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﺍﻟﯿﺰﺍﺑﯿﺖ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻫﯽ؟
ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﮔﻔﺖ :
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﮐﻪ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﻣﺤﺪﻭﺩاند
ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﻫﻨﺪ.
ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ:
ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻭ ﻣﻠﮑﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯿﺪﻫﻨﺪ.
ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ :
ﭼﺮﺍ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﻣﻮ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺪﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﻮﺷﺎﻧﻨﺪ، ﯾﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ؟
ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺗﺒﺴﻤﯽ ﮐﺮﺩ
ﻭ ﺩﻭ ﻋﺪﺩ ﺷﮑﻼﺕ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ
ﻭ ﺩﻭﻣﯽ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﻗﯽﮔﺬﺍﺷﺖ.
ﺑﻌﺪﺍ ﻫﺮﺩﻭﯼ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﺎﮎ ﺁﻟﻮﺩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﮔﻔﺖ:
ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ
ﮐﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﮔﻔﺖ:
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﮑﻼﺕ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﻮﺷﺶ ﺩﺍﺭﺩ.
ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ:
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ می کنند.
✍بله آن عالم امام موسی صدر بود.
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه اینه ...🖤
اشکها و بغض ها گواه خواهند بود