💢بيم فهم ناتراز از تبلیغ تراز دینی💢
(قسمت دوم)
🔷تبلیغ تراز دینی در افق نگاه رهبری معظّم، بر اساس نشانههایی که در بیانات امروزشان بود دارای ویژگیهای زیر است:
1- تضمین کننده تحقق رکن ایمان در فرهنگ عمومی جامعه
2- نظام ساز و حافظ کیان نظام اسلامی و لوازم اجتماعی آن مانند: قیام عمومی برای اقامه قسط «اقامهی معروف، اشاعهی معروف، ازالهی منکر، ترویج کَلِم طیّب و عمل صالح»
3- کتابهای تراز تبلیغ اسلامی بخش عمدهای از میراث روایی و معرفتی بزرگان اعصار سابق مانند شیخ صدوق و شیخ مفید و علامه مجلسی و ... است.
4- منبرهای تراز تبلیغ اسلامی از آنِ بزرگانی چون مرحوم علامه میرزا ابوالحسن قزوینی فیلسوف بزرگ و ملاحسین کاشفی و حاج آقا رضای همدانی و ...است.
5- بنیه علمی مبلغان باید امکان تهاجم به مبانی اندیشه لیبرال دموکراسی #دروغین امروز غرب را در آنان ایجاد کند و به سان علامه طباطبایی و شهید مطهری به جای دفاع موردی در برابر شبهه با #رویکرد_تهاجمی نظام و بنیان فکری انحرافات اجتماعی را آماج حمله قرار دهد.
6- تبلیغ تراز مستظهر به پشتیبانی علوم و کتب رسمی حوزه مانند کفایه و دروس خارج است.
7- محتوای تبلیغ باید بتواند پا به پای تحولات سریع و روزآمد جهانی به پیش آید و سبب ایجاد جریانهای فکری قدرتمند در جامعه شود.
8- باید متناسب با لسان قوم و منطق اندیشه آنان به ویژه نسل جوان باشد.
9- التزام آفرین و عمل ساز بوده و بتواند مخاطب را برای پایبندی به دین اقناع کند.
🔷حال پس از بیان این ویژگیها، اگر تنها نتیجه این ییانات ایجاد یک ساختار جدید باشد، لازم است خود را با این پرسشها مواجه بدانیم که:
🔶آیا بیانات امام و مقتدای امروز ما با چنین عمق راهبردی و افق تمدّنی، جز با تغییر ریل عمومی حوزه با همه ظرفیّتهای موجود و بدون کاستن از دامنه تلاشهای علمی موجود، به سمت تربیت مبلغ معنای دیگری دارد؟
🔶این که باید اولویّت اول حوزه باید تبلیغ باشد آیا غیر از این است که مجموع دارایی های امروز حوزه باید تبدیل به یک کانون عظیم تبلیغی شود؟
🔶 آیا جز این است که یک ساختار در عرض پژوهش و آموزش و تهذیب میتواند چنین بارگرانی را به دوش بگیرد و همه ظرفیتهای علمی و معرفتی و معنوی حوزهها را در تربیت مبلغ به کاربگیرد؟
🔷 البتّه چنانچه گریزی از ساختار سازی نباشد به تصریح امروز رهبری حوزه نیازمند یک کانون فکر و اندیشه است که از مبنا تا اقدام تبلیغی را راهبری کند و همه ظرفیّتهای موجود را در این عرصه مهم به صف کند، نمونه فقه معاصر در بیان رهبری در چنین افقی طرح گردید و الا هر ساختار بخشی و خرد در این عرصه، این ایده راهبردی رهبری را دچار فروکاهش بروکراتیک خواهد کرد.
🔷اما نکته آخر چه با ساختار و چه بدون آن، حوزه علمیّه با همه عظمت و علمیّت آن، امروز ناگزیر از بازخوانی رسالت اجتماعی خود است، حوزه انقلاب همه داشتههای علمی خود را باید این بار در یک تغییر راهبرد کلان، برای تربیت مبلغان تراز فرهیخته و آشنا با مبانی انقلاب به میدان بیاورد، مبلغانی که فقه و فلسفه و روانشناسی و جامعهشناسی را در عرصه امتداد فرهنگ ایمان جمعی به عرصه عمومی جامعه بکشند و مطهری گونه، از جوان و نوجوان امروز، علمدار تمدّن سازی و غلبه بر هیمنه پوشالی دشمن بسازند.
🔷درباره بیانات تاریخی رهبر معظم انقلاب باید بسیار سخن گفت و اندیشید، راهی که ایشان گشودند، کلید حل همه آن چیزی است که امروز از آن به عنوان لزوم تحول در حوزه ها یاد می شود.
✍میثم قاسمی
21تیرماه 1402
@tooshe_noor