🔰 #روایت | توصیه ویژه رهبر انقلاب به سیدحسن نصرالله درباره نبیه بری
🔸آیتالله کعبی: #شهید_نصرالله به نقل از رهبر معظم انقلاب برای من تعریف میکرد که رهبری به او گفته است، روزی خواهد رسید که شما و حزبالله به جنش اَمَل و شخص آقای نبیه بری نیازمند خواهید شد و ارتباط با ایشان خیرات و برکاتی برای شما خواهد داشت.
🔹آقای نصرالله میگفت راهنمایی حضرت آقا اختلافات را پایان داد و کمکم بعد از جنگ ۲۰۰۶ که معروف به جنگ ۳۳ روزه بود که آقای #نبیه_بری تبدیل شد به فرمانده دیپلماسی حزبالله.
به تدریج اگر چه اَمَل و حزبالله دو تشکیلات شیعه جدا بودند منتهی از لحاظ سیاسی با وحدت و هم افزایی کار میکردند.
🔸آقای نصرالله میگفت پیشبینیهای رهبر معظم انقلاب خیلی عجیب بوده و همهشان هم محقق شد و #حزبالله به یک قدرت بلامنازع در لبنان و حتی در کشورهای عربی تبدیل شد.
به کانال میثاق بپیوندید 🌸
@Misaagh_Amin
🎤 #روایت | خاطره عضو ستاد استهلال از یک روز خاص و اعلام نظر رهبر انقلاب درباره روز اول ماه مبارک رمضان
🎤 حجتالاسلام و المسلمین علیرضا موحدنژاد، عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری در گفتوگو با رسانه KHAMENEI.IR مطرح کرد:
🔹️ خاطرم هست که در شهریور سال ۱۳۸۶، بحث رؤیت هلال ماه رمضان مطرح بود و وقتی گزارشها از ستاد برای ایشان ارسال شد (با وجود آنکه چند گزارش بود)، رؤیت هلال برای آقا اثبات نشد.
🔹️ دوباره روی گزارشها کار کردیم. خودم بر روی دو گروه که در بخشهای شمالیتر کشور بودند، متمرکز شدم و حوالی سحر، گزارش دیگری برای ایشان ارسال کردیم، اما باز هم تأثیری نکرد.
🔹️ حوالی ساعت ۱۱ صبح بود که تعدادی از مسئولان دفتر آمدند و پیگیر گزارشها شدند و مجدداً گزارشها خدمت آقا رسید.
🔹️ ایشان سؤالاتی کردند که مثلاً هلالی که در تربتحیدریه دیده شده است، قابل تعمیم برای تهران هم هست یا خیر. توضیح دادیم که امکان تعمیم وجود دارد. نزدیک ظهر بود که شنیدیم آقا گفتند اعلام کنید امروز، روز اول ماه رمضان است.
🔹️ حقیقت امر آن بود که خود من هم ترسیدم؛ چراکه اگر کسی چیزی نخورده باشد، تا قبل از ظهر میتواند نیت روزه کند، اگر کسی هم به نیت یومالشک روزه گرفته باشد، میتواند نیت خود را برگرداند. اما اگر کسی چیزی خورده باشد، باید تا افطار چیزی نخورد و از آن طرف روزهی قضا هم بگیرد. بالاخره مردم میگفتند که ستاد استهلال تا حالا کجا بود و ... اما آن چیزی که برای مقام معظم رهبری مهم بود، این بود که «شرعاً» اطمینان حاصل کنند و بنابراین در اعلام حکم شرعی و عمل به آن رودربایستی ندارند. یعنی در حقیقت، بیش از هر چیز دیگری برای آقا، موضوع دین مردم اهمیت دارد.
🔹️ گاهی اوقات بعضی از مردم تصور میکنند این کار جنبهی سیاسی دارد، اما این کار اصلاً جنبهی سیاسی ندارد و به این موضوع که چه کسی چه اعلامی داشته است و تعطیلات چه میشود و... مطرح نیست. حتی گزارشهایی که به دفتر سایر مراجع نیز میرسد، هیچ شائبهی سیاسی در مورد آن حس نکردم و مقام معظم رهبری و سایر مراجع این موضوع را جزء دین مردم میدانند و چیزی بیشتر از این نیست.
🔍 متن کامل گفتوگو را بخوانید👇
khl.ink/f/30318
مـیــثــــاق
💬 #روایت حسن روحالأمین نقاش برجسته از تشریح تابلوی حضرت حمزه علیهالسلام برای حضرت آیتالله خامنهای
🗓 انتشار به مناسبت ایام سالگرد جنگ احد و شهادت حضرت حمزه سیدالشهداء علیهالسلام
📥دریافت استوری عکس و تابلو | روایت حسن روحالأمین:
💬 این تابلو را همزمان با ایام شهادت سید حسن نصرالله و آقای سید صفیالدین کشیدم و در حاشیهی یکی از دیدارها برای حضرت آقا به نمایش گذاشتم؛ دوران شهات شهید نصرالله، دوران تلخی بود که گذراندیم.
💬 در این دیدار، خدمت آقا عرض کردم که من این کار را با این نیت شروع کردهام که یکی از پهلوانها و اسطورههای تاریخ اسلام، حضرت حمزه علیهالسلام را به تصویر بکشم. حضرت حمزه در کنار حضرت ابوطالب علیهمالسلام از بزرگترین و نزدیکترین همراهان و پشتیبانان رسولالله علیالخصوص در دوران محنت شعب ابیطالب بودند و از ارکان محکم دعوت مردم به اسلام و مقابله با کفار و مشرکان محسوب میشوند. جایگاه و عظمت ایشان به حدی است که در نقلها آمده است که حضرت زهرا سلاماللهعلیها پس از حادثه منجر به شهادت ایشان در دفاع از غصب حق امیرالمومنین علیهالسلام، به مزار حضرت حمزه میروند و میگویند: «عمو جان، اگر شما بودید، این اتفاق برای ما نمیافتاد و هیچکس جرأت نمیکرد که با ما چنین کند». من این کار را با همین ذهنیت شروع کردم. بعدها که دیدم حضرت آقا بر موضوع درسها و عبرتهای شهادت حضرت حمزه علیهالسلام تأکید کردند، خیلی خوشحال شدم که در لحظهی بهنگام این مسیر را درست رفتم و انتخابم انتخاب درستی بود.
💬 برای تصویری هم که ساختم، شکار شیر توسط جناب حمزه علیهالسلام را انتخاب کردم.
چون، هم در یک سنت نانوشته، نقاشان شرقگرا معمولاً به تصویرگری شکار شیر میپردازند و مهمتر آنکه میخواستم عظمت این شخصیت را به نقش بکشم و قدرت شکار شیر نماد شخصیتهای بزرگ از لحاظ قدرت، جنگاوری و دلاوری است. ضمنا حواسم به این بود که هیچگونه کشتاری یا خشونتی در تصویر ایجاد نشود و هیچگونه زخمی، تیری یا چیزی به حیوان زده نشود.
📥دریافت نسخه قابل چاپ تابلوی حمزه؛ اثر هنرمند نقاش حسن روحالأمین
👈پرونده «درسهاوعبرتهای جنگ اُحد»
💻 Farsi.khamenei.ir
🎤 #روایت | اصحاب آخرالزّمانی سیّدالشّهدا...
🔹️ «همه چیز دست خدا است...»! اینها را سردار محمّد باقری میگوید؛ میگوید و محجوبانه سر به زیر میاندازد تا بغضش را از عقب ماندن از قافلهی شهدا و بهخصوص برادر شهیدش پنهان کند. «خدا»، این واژهی سهحرفی، مسیر زندگی و تلاش و مجاهدات همهی سربازان سالهای قبل و سرداران دیروز و شهدای امروز؛ آنانی که در تمام سالهای عمر، بیش و پیش از آنکه امیدشان به ابزار و جنگافزار باشد به خدا و ایمان به او و عدههای صادقش بود؛ همین هم باعث شد که در اوج زَرقوبَرق دنیایی، مِهر خمینی کبیر (رحمة الله علیه) و حرفها و شعارهایش به دلشان بنشیند.
🔹️ سایر شهدای بامداد جمعه بیستوسوّم خرداد هم از این قاعده مستثنا نیستند. غلامعلی رشید، حسین سلامی، امیرعلی حاجیزاده و دیگران، همگی در زمانی به ندای توحیدی خمینی کبیر (رحمة الله علیه) لبّیک گفتند که از نظر حسابوکتابهای مادّی، منطق چندانی نداشت. آنها نور خدا را در شخصیّت خمینی (رحمة الله علیه) دیده بودند و همین برایشان کافی بود، حتّی اگر مسیری که خمینی کبیر (رحمة الله علیه) به آن اشاره میکرد، در دنیا هیچ رهروی جز ملّت ایران نداشته باشد. منبع قدرت، خدا بود؛ برای قدرتمند شدن هم باید به او متّصل شد و خمینی حلقهی این اتّصال بود.
🔹️ وعدهی خدا این بود که اگر او را یاری کنند، خدا هم یاریشان میکند و آنها به این وعده ایمان داشتند؛ پس تمامشان را برای خدا گذاشتند و خدا هم به وعدهاش عمل کرد. متجاوز بعثی، بعد از هشت سال جنگ و با وجود چند برابر شدن و توسعهی ماشین جنگیاش به سبب یاری شرق و غرب، بهرهای از خاک این مُلک نبرد و در نهایت، تسلیم ارادهی باقری و رشید و سلامی و دیگر رزمندگان شد. خدا پای وعدهاش ایستاده بود. مردان باارادهای که دیکتاتور بعثی تسلیم ارادهی آنها شد، در تمام طول سالهای پایان جنگ تا ایران قدرتمند امروز، تسلیم خدا و اراده و رضای او بودند و مگر برای چنین کسانی پایانی جز شهادت میتوان متصوّر بود؟ شهادت پاداش طبیعی یک عمر مجاهدت بود برای کسانی که تصمیم گرفته بودند جز در مقابل خدا، در برابر هیچ چیز سر خم نکنند.
🔹️ به تعبیر سیّدمرتضیٰ آوینی، اصلاً غایت خلقت جهان هم همین بوده؛ اینکه انسانهایی پرورش یابند که در برابر شداید، بر هرچه ترس و شک و تردید و تعلّق غلبه کنند و حسینی شوند. این غلبه بر تعلّقها و تردیدها است که قدرت میآورد و اینها استادتمام غلبه بر تعلّقها هستند. محمّد باقری درست فهمیده بود که همه چیز دست خدا است! خدایی که دههی ۶۰ بود، سالهای جنگ بود و الان هم هست؛ خدای «اَنتُمُ الاَعلَون»، وقت نصرت و امداد؛ خدای وعدههای صادقِ «لا یُخلِفُ المیعاد» و این بندگان نیک او که پای یاری دینش آمدند؛ اصحاب آخرالزّمانی سیّدالشّهداء (علیه السّلام) که حتّی اگر هم جنگ نمیبود، باز هم راه و سرنوشتشان از کربلا میگذشت.
📝 ستون «#روایت» در شمارهی جدید هفتهنامه خطحزبالله را از اینجا بخوانید.
💻 Farsi.khamenei.ir
📢 #روایت | استاندار صدام، سیبیلش را گرو گذاشت اما...
👈 روایتی از نقش بیبدیل علما در احیاء سنت راهپیمایی اربعین در سال ١٣۵۵ه.ش
📝 روایت هفته نشریه خط حزبالله ۵۰۶، به ماجرای #راهپیمایی_اربعین در سال ۱۳۵۵ شمسی و نقش آن در حماسهی این سالهای راهپیمایی اربعین پرداخته است.👇
🔹 چند سالی از روی کار آمدن حزب بعث در عراق میگذشت و حکومت تلاش میکرد شور حسینی را کمرنگ کرده و مراسمهای عزاداری را تا حدّ امکان محدود سازد... این ماجرا در محرّم سال ۱۳۵۵ شدّت گرفت.
🔹 زمستان ۱۳۵۵، یعنی تنها دو سال مانده تا پیروزی انقلاب اسلامی، مردم عراق از فشارها و ممانعتها برای برگزاری مراسمهای محرّم بسیار ناراحت بودند؛ امّا آیتالله سیّدمحمّدباقر صدر که از اصلیترین رهبران شیعیان عراق در آن دوران بود، توانست مردم را قانع کند که اعتراضاتشان را در یک نقطهی کانونی، یعنی راهپیمایی اربعین، متمرکز کنند.
🔹 قرارها را برای ساعت یازده روز پانزدهم بهمنماه، یعنی پنج روز مانده به روز اربعین، تنظیم کردند تا راهپیمایی از حرم امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در نجف آغاز شود... از صبح روز پانزدهم، جمعیّت به صورت پراکنده و غیرمحسوس به سمت حرم امیرالمؤمنین (علیه السّلام) حرکت کرد. حدود ساعت یازده، تراکم جمعیّت در حرم به حدود سی هزار نفر رسیده بود و راهپیمایی آغاز شد.
🔹 حکومت بعث که خود را در تنگنای مشروعیّت و اقتدار میدید، سعی کرد با مذاکره مشکل را حل کند. استاندار وقت نجف، جاسم الرّکابی را نزد آیتالله صدر فرستاد و از ایشان خواست یک نماینده برای صحبت با مردم تعیین کند تا مردم شعارهای ضدّحکومتی ندهند و اعلام کنند که حکومت بعث اجازه داده فقط شعارهای مذهبی داده شود.
🔹 اگرچه حکومت بهظاهر عقبنشینی کرده بود، امّا آیتالله صدر نمیتوانست اعتماد کند؛ لذا به جاسم الرّکابی گفت: چه کسی تضمین میکند که نمایندهی من سالم برگردد؟ رکابی گفت: خود من تضمین هستم و اگر اتّفاقی افتاد، سبیلهایم را میتراشم. آیتالله صدر با شاگردانش به مشورت نشست و با توجّه به اینکه آیتالله خویی ــ که در آن روزگار، مرجع اعلای عراق بود ــ مصلحت دیده بود که با برگزاری مراسم صرفاً با شور حسینی و بدون اعتراض به حکومت همراهی کند، قرار شد آیتالله سیّدمحمّدباقر حکیم به نمایندگی از آیتالله صدر با مردم صحبت کند.
🔹 آیتالله صدر و آیتالله حکیم هر دو معتقد بودند که این یک فریب است؛ لذا بلافاصله بعد از حرکت آیتالله حکیم به سوی مردم، همانطور که پیشبینی میشد، خود استاندار نجف او را بازداشت کرد و بدون محاکمه در دادگاه، حکم حبس ابد برایش صادر شد.
🔹 صدّام که در آن مقطع اگرچه معاون رئیسجمهور بود امّا حاکم اصلی به شمار میرفت، فرمان داد یک تیپ زرهی به سمت مردم حرکت کند. با حضور نیروهای مختلف نظامی، آنها به سوی مردم تیراندازی کردند و عدّهی زیادی از مردم، زنان و سالمندان را به خاکوخون کشیدند...
🔍 مطالعه متن کامل روایت:👇
farsi.khamenei.ir/others-note?id=60896