eitaa logo
|خانوم‌عکاس📷|
224 دنبال‌کننده
133 عکس
31 ویدیو
3 فایل
عکس میگیرم، به عنوانِ بلیطِ‌ برگشت به لحظاتی که سپری شده و رفته ..📷🤍' اینجا از احساسم مینویسم، اگه به دلتون نشست، بدونید که احساسم رو صادقانه باهاتون به اشتراک گذاشتم:) [کپی نکنید]
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از راضیه ساریجلو
شروع شد حواسمون باشه قرار نیست جملات و هایی بشنویم که خوشمون بیاد! قراره بشنویم؛ هر کی راهکار داد یعنی اشراف داره و الّا هر کی بره اونجا میتونه از درد مردم بگه...
مجری گفت اگه اتهامی بـــه کسـی زده بشه کــه غایـبِ این جلسه باشه، بهـش فرصـت میدیم از خــودش دفاع کــنه. ولی شهید رئیسی چی :) ✍🏻خانوم‌عکاس
|خانوم‌عکاس📷|
_
گر بنا نیست ببخشید، نبخشید اما دستِ ما را به محرم برسانید فقط!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیرالمومنین علی علیه السلام:غذای خودتون روبه فقیر بدید من تضمین میکنم فقیر نشید🥺 من جبران میکنم...
هدایت شده از هیأت زوارالزهراء(س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ تاثیر دعا و توسل برای سرنوشت کشور و انتخابات انشاالله جهت در انتخابات و همچنین هدایت دلها به سمت گزینه و و بین نیروهای انقلاب هدیه به مادر امام زمان عج ،ختم‌صلوات انجام می دهیم https://EitaaBot.ir/counter/5gas 💠 @zovvaralzahra
هدایت شده از هیأت زوارالزهراء(س)
گوشه‌ای از امروز .. جهت 😁
اگه میتونید رای بدید، خواهشا انتخابتون جوری نباشه که چهار سال دیگه پشیمون شید .. جوری نباشه که مردم غزه دیگه نتونن بهمون تکیه کنن .. جوری نباشه که دشمن‌شاد بشیم .. جوری نباشه که .. که .. که .. مواظبِ خودتون، و ما، باشید ...
نت رو روشن میکنی میبینی تو تلگرام و ایتا هرکی یه صندوق رای‌گیری گرفته دستش داره رای‌گیری میکنه..
از جزئیات امروز:) - حرم خانوم حضرت معصومه🤍
فعلا بیاید دعا کنیم.
|خانوم‌عکاس📷|
؛
حال اون شبی و دارم که پرکشیدی و رفتی .. داری میبینی؟ کمک کن مارو ..
رای دادیم چی شد؟! پوستر جهت چاپ و نشر ..
راستی، امروز عید مباااهله‌ست؛ عیدتون مبارک😍🤍
کوھ‌غیرت(=.mp3
5.34M
کسی که برای نماز شبش، یه دنیا ستاره کنارش میان .. سوادِ خلائق که گِل بازیه! زبونِ ملائک به کارِش میان ..
اشک از گوشه چشمانم سر میخورد. نگاهت میکنم. این عکس همیشه برایم عزیز بوده. از همان روز که پدرم لباس خادمی بابا رضا را تنش کرد و من یادِ افتادم. از همان شب که وقتی سرم را بالا می‌آوردم، نگاهت به جایگاهی بود که من ایستاده بودم. از همان لحظاتی که بند بند متنِ شبِ شهادتت روی زبانم آمد و... وای. نمیدانم. از همان شب قلمم برکت گرفت. نگاهِ تو کارساز بود... چه کسی فکرش را میکرد با یک جمله تمامِ مجلس به هم بریزد؟! صدای گریه‌ها برای تو بلند بود... و من سرتاپا بغض از دلتنگی... برای تو میخواندم... تنها برای تو. نگاهت میکنم. نگاهت حرف میزند. راستی، یادت هست آن شب گفتم که چقدر دلم برایت تنگ است؟ یادت هست بغض داشتم؟ یادت هست... یادت هست تشویشِ وجودم را تبدیل کردی به آرامشی عمیق که هیچ‌گاه تجربه‌اش نکرده‌ام بعد از آن شب؟ یادت هست لرزشِ صدایم بخاطرِ ناباوری... ناباوری از جایِ خالیِ تو... روشنایِ روزهای تکراری و پر از اضطرابم! راهنمایِ تاریکی‌هایم! امشب وجودم تو را طلب میکرد... که باشی و بگویی، ( شما من را میشناسید، من کاری به خط و خطوط ندارم... ) حسرت و بغضِ همیشگیِ من! نمیبخشم اگر کسی حتی ذره‌ای توهین که نه، به قولِ مادربزرگ‌ها، بخواهد نازک‌تر از گل به تو بگوید... به هم میریزم. مثلِ امشب. امشبی که بغض شد در گلویم... مثلِ آن شب، یک‌و‌بیستِ لعنتی. لعنتی برایِ منی که تورا طلب داشت اما پیدا نکرد. و زیبایی، برای تویی که اویی را طلب داشت و راه یافت... عزیزِ دورِ ما؛ سردارِ عزیزِ ما؛ یا به قولِ آقایم، رفیقِ خوشبختِ ما... دلمان برایت تنگ شده. هوایمان را داشته باش عزیزِ رهبر، عزیزِ عالم... ✍🏻خانوم‌عکاس