eitaa logo
|خانوم‌عکاس📷|
211 دنبال‌کننده
162 عکس
34 ویدیو
3 فایل
عکس میگیرم، به عنوانِ بلیطِ‌ برگشت به لحظاتی که سپری شده و رفته.. 📷🤍' اینجا از احساسم مینویسم، اگه به دلتون نشست، بدونید که احساسم رو صادقانه باهاتون به اشتراک گذاشتم :) [کپی نکنید] فروشگاهمون @Vasleh_gol 🌻 )
مشاهده در ایتا
دانلود
|خانوم‌عکاس📷|
کاش میشد بازم به آغوشت برگردم ..❤️‍🩹
توییت ساعتی قبل آیت الله خامنه ای: شنیدم که شوق و علاقه‌ی مردم بیشتر از قبل است. خدا کند این جور باشد و اگر این جور باشد خرسندکننده است. @Ekhrajiha
هدایت شده از بر پا
اولین نشانه‌های پیروزی در انتخابات ❤️رفیقم میگه با بیستکال به یکی زنگ زدم خیلی دردها داشت. خیلی مشکلات داشت، ناامید بود، من قشنگ نشستم پای درد دلش،حدود ۵۰ دقیقه صحبت کردیم ، آخر سر گفت چون دیدم یه جوون که منو نمیشناسه برای رای دادن من اینقد وقت گذاشته حتما شرکت میکنم و ۴ نفر از خانواده که قصد شرکت نداشتن به جلیلی رای میدیم. ❤️از این دست خاطرات این روزها زیاد شنیدم، داستان این تلفن زدن‌ها جالب است، بچه های انقلابی ما وقت گذاشتند، گوش دادند به دردهای این مردم مظلوم، سیاست اینگونه زیبا است، شما ممکن است منتظر باشی ببینی نتیجه انتخابات چه میشود فردا، من اما به این می‌گویم پیروزی، وقتی به جای آنکه نق بزنیم و سیاهی و ناامیدی بریزیم در مجازی و روشنفکرمآبانه عوام‌گرایی کنیم و پشت سر عوام راه بیفتیم، حق را تشخیص میدهیم ، جلو می‌افتیم و پای دردهای این مردم مینشینیم و دست‌گیری میکنیم. ❤️وقتی، هم حق را می‌بینیم هم صبورانه مردم را همراه میکنیم، وقتی برای تبیین، شب و روز نشناسیم و "جهاد" تبیین میکنیم، وقتی می‌فهمیم این سال‌ها با سیاه‌نمایی و ایجاد بی‌اعتمادی به مسوولین در کشور چه زهر کشنده‌ای را در کشور پخش کردیم، اینها اسمش اگر پیروزی نیست، چیست. @ali_mahdiyan
|خانوم‌عکاس📷|
اولین نشانه‌های پیروزی در انتخابات ❤️رفیقم میگه با بیستکال به یکی زنگ زدم خیلی دردها داشت. خیلی مشک
دیروز توی اتوبوس یک نفرو قانع کردم که رای بده میگفت نمیشناسم، اینا همشون یه‌جورن، همشون وعده‌های الکی میدن... خیلی صحبت کردیم آخرش گفت دخترم داره فردا میاد قم باهم میریم رای میدیم😌 خوشحالم... از اینکه حتی اگه خودم نتونستم رای بدم، تونستم حتی یک‌نفر رو راضی کنم...
|خانوم‌عکاس📷|
حی علی العزا که محرم رسیده است ..
قصهٔ عشق از آن روز شروع شد که خدا مهرِ یک بی‌کفن انداخت میانِ دلِ ما ...
هدایت شده از |خانوم‌عکاس📷|
Najm Al Sagheb - Nazanin Roghaye.mp3
10.01M
من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه :))
دیروز، با رفقا قرار گذاشتیم بریم تهران. روضهٔ شب سوم... شب رقیه‌جان! بلیط گرفتیم. رفتیم سمت راه‌آهن. دیر رسیدیم... دیر... گفتن قطار رفته. میخواستم بشینم همونجا. بشینم بگم من با کلی امید اومدم. یعنی چی. برگشتیم خونه‌هامون. باورم نمیشد هنوز. ما جاموندیم! از بابا نه... از قطار فقط. ما جاموندیم. از کاروانِ عمه‌زینب و باباحسین نه! از قطار فقط... سهمِ ما از روضه‌ی دیشب شد جاموندن... جاموندیم... ✍🏻خانوم‌عکاس