🖋مردی #شامی در کوچههای مدینه به «امام حسن مجتبی» رسید.
او را که شناخت شروع کرد به #دشنام دادن به او و امیرالمومنین (علیهما السلام)
حضرت که تا آن لحظه ساکت بود، #خندید و گفت:
گمان میکنم از شام آمدهای و غریبی. اگر... /1
اگر منزل میخواهی، سُکنایت میدهیم، اگر مال میخواهی عطا میکنیم و اگر حاجتی داری کمکت میکنیم...
آخر ماجرا به جایی میرسد که مرد شامی میگوید:
«فَانْصَرَفْتُ وَ قَدْ صِرْتُ أُحِبُّهُ مَا لَا أُحِبُّ أَحَداً غَيْرَه»
- از بَرَش رفتم درحالیکه بیشتر از هر کَس دیگری #دوستش_داشتم
#امام_حسنی_ام
✍🏻علمدار
#یاحسن
@Mr_irani01