@childrin1''کانال دُردونه.mp3
10.37M
#قصه_صوتی
"#برگِ_سبز_و_پاییز"
موضوع(زرد شدن برگ درختان در پاییز)
با صدای ماندگار( مریم نشیبا)
#داستان
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۵۲۷🔜
💠 شعر یار حضرت مهدی(عج)🌷💚🌷
🌸 بچه های مهربان
🍃 یارهای امام زمان
🌸 شرط ظهور مولا
🍃 اعمال ماست بچه ها
🌸 اگر که ما خوب باشیم
🍃 یاور مهدی میشیم
🌸 باید با هم یک صدا
🍃 عهد ببندیم با آقا
🌸 در راه مولا باشیم
🍃 اهل کوفه نباشیم
🌸 با زرق و برق دنیا
🍃 نلرزه دل های ما
🌸 دور نشیم از راه دین
🍃 با وسوسه شیاطین
🌸 با بدی و گناهان
🍃 میشیم جزء گمراهان
🌸 از گناه و تاریکی
🍃 دوری کنیم با پاکی
🌸 با تهذیب و خودسازی
🍃 بریم به جنگ معاصی
🌸 تا دور بشیم از گناه
🍃 نورانی بشیم مثل ماه
🌸 دلی که پرنور باشه
🍃 عاشق مهدی میشه
🌸 حالا کنیم این دعا
🍃 برای ظهور مولا
🌸 تعجیل بفرما خدا
🍃 ظهور حجتت را...🤲💚
سروده: ن. علی پور
#شعر
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙،۵۲۸🔜
#نقاشی
جوجه
🐥
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۵۲۹🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
مرغ و خروس
🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۵۳۰🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
#ماجراهای نیکا و داداشی
#باهم_ بودن
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۵۳۱🔜
🌸 آمدی تا یازدهمین چراغ پرفروغ ولایت باشی
#ولادت_امام_حسن_عسکری
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
👬 #دو_آدمک_قرمز_و_آبی👬
روزی یک نقاش دو آدمک کشید.
آدمک آبی و آدمک قرمز
آدمک آبی لبخندی زد و با شادی گفت : سلام زندگی
آدمک قرمز هم با صدای بلند خندید و فریاد زد : باید هم جا را بگردم . هورا.
دو آدمک به راه افتادند. آدمک قرمز با قدم های بلند راه می رفت و هر از گاهی بر می گشت و با غرغر به آدمک آبی می گفت : تندتر راه بیا. باید همه دنیا را بگردیم.
آدمک آبی دستی به پاهایش کشید و به آرامی گفت : تو برو. پاهای من درد می کند و تق تق صدا می دهد.
آدمک قرمز گفت پس این تق تق صدای پاهای توست. چرا نقاش فکری به حال پاهای تو نکرد. پاهای من سالم و قوی است. ببین
آدمک قرمز پاهایش را در هوا تکان داد و گفت : پشت سر من بیا .
دو آدمک با فاصله حرکت کردند . آدمک آبی درد داشت و و پاهایش تق تق صدا صدا می داد. آدمک قرمز هیجان داشت و با تق تق صدای پاهای دوستش هم صدا شده بود و شعر می خواند .
کمی گذشت تا به کوهی رسیدند .
آدمک آبی پایین کوه نشست و پاهایش را از خستگی مالید.
آدمک قرمز با شکایت گفت چرا نشستی.
بلند شو. وقت کم داریم.
من به صدای پاهای تو عادت کرده ام و با آن شعر می خوانم اما تو واقعا آهسته راه می روی.
آدمک آبی گفت : دوست عزیزم تو برو. من همین دور و برها هستم. شاید روزی همدیگر را دیدیم.
آدمک قرمز گفت : من باید دنیا را بگردم همانطور که او می گویی بهتر است من بروم.
دو آدمک از هم جدا شدند.
آدمک قرمز رفت . رفت به گندم زارهای زیبا رسید. هنوز صدای تق تق پاهای دوستش در گوشش بود. به گندم زار گفت : تو بسیار زیبا هستی. اما من باید بروم. فرصت کمی دارم.
پس رفت
آدمک قرمز به دریا رسید. صدای تق تق پاهای دوستش در گوشش بود
به یاد تنها دوستش افتاد و به دریا گفت : تو زیبا هستی اما من نمی توانم پیش تو بمانم و روزها و شبها تماشایت کنم. باید بروم و دنیا را بگردم. من فرصت کمی دارم پس رفت و رفت.
اما آدمک آبی، او کمی بعد از رفتن دوستش آهسته از کوه بالا رفت. گل های وحشی را دید و برایشان اسم گذاشت. سنگ های زیبا و رنگارنگ را دید و دستی به آنها کشید و چند تا از آن ها را برداشت.
آدمک آبی وقتی خسته می شد و می نشست و از آن بالا زمین را تماشا می کرد و به یاد تنها دوستش می افتاد و نمی دانست که او کجاست و چه می کند . دلتنگ او بود . اما خوشحال بود که به دنبال روهایش رفته بود
اما آدمک قرمز، به شهر رسید. آدم ها را دید و . با آن ها حرف زد. در شهر زندگی کرد و در مسابقه ی دو شرکت کرد و صاحب کفش های زیبا شد . اما مدت ها بود صدای تق تق پاهای دوستش را نشنیده بود . دلتنگ بود اما می دانست او را هرگز نخواهد دید. آدمک آبی در غار زندگی می کرد. با پرنده ها دوست شده بود و بیشتر جوشانده ی گیاهان را می خورد و شب ها از دیدن ستارها سیر نمی شد.
روزی آدمک قرمز تصمیم گرفت شهر را ترک کند و به سفر خودش ادامه دهد. از شهر دور شد. روستاها را پشت سر گذاشت. اما تنها راه می رفت.
به رودخانه ای رسید. تشنه بود. خم شد و مشتی آب برداشت و نوشید. همان موقع صدای ضعیف تق تق پاهای دوستش را شنید. چیزی در دلش جان گرفت.
یک چیز قدیمی، شاد شد. به اطرافش نگاه کرد. دوست داشت صدا را بهتر بشنود. نمی دانست کدام راه را برود. صدا را بهتر خواهد شنید.
چشم هایش را بست و به سمت راست برود.
پس رفت و با تق تق صدا شعر خواند.
آدمک آبی آنروز از کوه پایین می آمد تا آذوقه ای پیدا کند. هوا آفتابی بود و تکه های پنبه ای ابر در آسمان پراکنده بودند.
ادمک قرمز راه می رفت و نمی دانست چرا شاد است. صدای تق تق پهای دوستش را کاملا می شنید. از دور کوهی را دید . با خود گفت : چقدر این کوه برایم آشناست. نکند این همان کوهی باشد که کنارش از دوستم جدا شدم.
آدمک آبی پای کوه گیاهان وحشی را بو می کرد و در سبد می ریخت.
آدمک قرمز خطی آبی را از دور دید. قلبش لرزید. خودش بود آدمک آبی
آدمک آبی به پرنده ای که در آسمان آبی اوج می گرفت. نگاه می کرد. پرنده به طرف خط قرمزی که نزدیک می شد پر زد. آدمک آبی چیزی در دلش جان گرفت.
دو آدمک به هم نزدیک شدند. دو دوست
خندیدند . شاد شدند و همدیگر را در آغوش گرفتند.
و به یک آدمک بنفش تبدیل شدند که پاهایش تق تق صدا نمی داد.
#داستان
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۵۳۲🔜
🕯 بسته ویژه
#وفات_حضرت_معصومه_(س)
#شعر
تو شهر قم خانمیه
که خیلی مهربونه
هر کی میاد شهر قم
تو خونه اش می مونه
مهمونای آشنا
از زن و مرد و دختر
حتی می بینی اونجا
مهمونای کبوتر
دور حرم می گردن
دعاها رو می بردن
بی صدا پیش خدا
بانوی مهربون کیه؟
پیش خدا، معلومه
حالا سلامی بده
به حضرت معصومه(س)
#شعر
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۵۳۳🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نقاشی
گربه
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۵۳۴🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
باهم بازی
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۵۳۵🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
#قصه_های_ریرا
کلاه بابا
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۵۳۶🔜
🏴 سرچشمه برکات
#وفات_حضرت_معصومه سلام الله علیها
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
سلام به همه ی گلای تنهامسیری و مامانای مهربونشون😍😍
صبحتون بخیر
امیدوارم همه ی گلای تنهامسیری حالشون عاااالی باشه
امروز میخوایم صبحانه های مفید و مقوی رو معرفی کنم
با ما باشید😊
سلام
ما اومدیم
می دونم خیلی منتظرین☺️
زودتر اعلام می کنم
🔻صبحانه پیشنهادی برای کودکان
۱.تخم مرغ آبپز
۲.عدسی یا هر نوع حبوبات به همراه بلغور گندم
۳.برنج دمی و خورشت
۴.سوپ
۵.حلیم گندم رقیق و پرآب
۶.حریره
۷.عصاره گوشت
۸.عسل رقیق شده با آب+ نان
۹.سویق کودک با عسل
۱۰.شیر گرم+ نان
۱۱_سه شیره + آب ولرم + نان
توجه
🌺 قبل ۸ صبح صبحانه میل شود
🌺 تنوع غذایی رعایت شود مثلاً هرنوع غذا یک روز درمیان میل شود