بسم الله الرحمن الرحیم
چند سالی میشود که خبر از زیارت اربعین برادران و خواهران اهلسنت دارم. دوست داشتم با یکی از کاروانهای آنها همراه شوم. سال گذشته، تلاش اندکی کردم؛ اما دیر شده بود.
امسال هم دیر شد. اما کار باید از جای دیگری درست شود. ناخوشاحوال بودم و تردید داشتم برای آمدن. داشتم به استخاره فکر میکردم؛ اما دستم به این کار هم نمیرفت. نگران بودم درد دندان و معده، کار دست خودم و اهالی کاروان بدهد. دو سه روزی گذشت و دستآخر چند ساعت پیش از اینکه کاروان از گلستان به تهران برسد، تصمیم گرفتم همراه شوم. نه زیارت اربعین، چیزی است که بتوان ساده از کنار آن گذشت و نه همراهی با این کاروان تجربهای است که بتوان از آن چشمپوشی کرد.
ماجرای #کاروان_امت_اسلامی چیزی است همچون دستگاههای شانسی در شهربازیها و مراکز خرید که پولی آنجا میاندازی و میتوانی یکی از جایزههای زیبای داخل ویترین را برداری. ما اینجا در زمانی محدود، انتخابهای محدودی داریم. برخی بهسختی حاضر به گفتوگو میشوند. فارسی میدانند، اما نه آنقدر خوب که بتوان جزئیات مهم را در ذهنشان کنکاش کرد و بیرون کشید. فرصت هم کم است.
انتخاب از بین دانشجویی که آراء امام و سیدجمال و سید قطب و محمد عبده و... را دستهبندی میکند و با قرائتی از آنها مسیر زندگیاش را تدقیق کرده، یا آن استادی که با عصا به استقبال پیادهروی اربعین آمده، یا آن کسی که در مبارزه با داعشیها قهرمانانه جنگیده و...، کار سختی است. انشاءالله ما همراهان کاروان، بتوانیم از این فرصت به بهترین شکل بهره ببریم.
#زیارت_اربعین
#وحدت
#امت_واحده
@mjk_setiz
بسم الله الرحمن الرحیم
*قمار با مرگ و زندگی*
شیخ ابواحمد، عاقلهمردی است که پذیرایی از زوار اربعین را از پدرش به ارث برده. ماجرا برای یک سال و دو سال و ده سال نیست. در زمان صدام هم میزبانی میکردهاند. قایقی داشتهاند و سوار بر آن، پاروزنان تا آن طرف فرات رفته و زائران را برای پذیرایی به خانه میآوردهاند. بعثیها متوجه میشوند و قایق را به آتش میکشند. اما اتفاق چندان مهمی نبود! بعد از آن، اسباب پذیرایی را با خود به مسیر زائران برده و همانجا از آنها پذیرایی میکردهاند. زائران هستههای خرمایشان را همانجا نزدیک خانهٔ ابواحمد میانداختند و همین، ماجرا را به بعثیها لو میدهد. خانوادهٔ ابواحمد هم به زائران گفتند هستههای خرما را دورتر از آن حوالی بیندازند. این شکل از قمار کردن با مرگ و زندگی، تا رفتن صدام ادامه مییابد. این خانواده در این بازی، زندگی دنیا را به سخره گرفته و در هر مرحله بهشکلی پیروز میدان شدهاند.
***
در اتاق پذیرایی، علاوه بر عکس پدر ابواحمد، عکس برادرش هم روی دیوار است. عکسی بسیار تار و بیکیفیت.
بعثیها به برادرش عبدالکریم گفته بودند باید عضو حزب بعث شوی. برادرش نمیپذیرد. میگوید حرام است. عبدالکریم سیزدهساله در سالهای انقلاب اسلامی ایران، سخنرانیهای امام خمینی را به فارسی ترجمه و پخش میکرده. بعد از این ماجرا بعثیها او را زندانی کرده و بعد از سه سال قطعهقطعه میکنند. آن عکس روی دیوار، تنها تصویری است که از برادر نوجوان به جا مانده.
***
برای ابواحمد، فرقی ندارد از شیعه پذیرایی کند یا سنی. عاشورا، نقطهٔ تحول صورتبندیها و صفبندیهای عالم است و ظهوروبروز این تحول را بهطور خاص در زیارت اربعین میتوان دید. در این موقف تاریخی، میزبانهای سفرهٔ اباعبدالله، مهمانان اهلسنت را اگر بشناسند، بیش از شیعیان تکریم میکنند.
#کاروان_امت_اسلامی
#زیارت_اربعین
#وحدت
#امت_واحده
#شیعه_و_سنی_برادرند
#شیعه_و_سنی_متحد
@mjk_setiz
بسم الله الرحمن الرحیم
نامش حکمتالله است؛ اهل فاریاب افغانستان. در افغانستان، داشتن نام خانوادگی، رایج نیست. وقتی ضرورتی پیش بیاید، هرکس نامی را برای خودش برمیگزیند؛ مثل صدور گذرنامه. کارشناسی را در کابل ادبیات عرب میخواند. بعد، قصد کارشناسیارشد کرده و نام خانوادگی «حکیمی» را انتخاب میکند تا بتواند گذرنامه بگیرد. حالا دانشجوی ارشد تفسیر و علوم قرآن جامعةالمصطفای گلستان است. دانشجوی باسواد و درسخوانی هم هست؛ این را مجتبی طالبی میگوید که استاد فلسفهاش بوده.
حنفیمذهب است و اختلافهای مسلمانان، مسئلهای دردناک و اساسی برای اوست. این اختلافها را حاصل جهل خودمان میداند. اختلاف بهسادگی جای خودش را به وحدت و همدلی نمیدهد. سنگ بنای و محوری قوی میخواهد. این محور از نظر او، امام حسین علیهالسلام است.
***
دلایل قرآنی دارد برای اثبات درستی زیارت از منظر اهلسنت. اما این زیارت برای او، معنایی فراتر از این حرفها دارد.
میگوید امام خمینی، سید قطب، شهید مطهری، حسن البنا، سیدجمالالدین اسدآبادی، اقبال لاهوری و...، شخصیتهایی بودند که غرب را شناخته بودند و مرز را برداشتند از امت اسلامی.
تمرکز امام بر مفهوم امت، توجهش را جلب کرده: «سیدخمینی در مقابل شاه که حرف از ملت میزد، میگفت ما امت داریم، نه ملت.»
امام حسین علیهالسلام میتواند مرز را از میان مسمانان برداشته و زمینهساز شکلگیری امت واحدهٔ اسلامی شود. این دغدغهها، پای حکمتالله را به ایران و جامعةالمصطفی و زیارت اربعین باز کرده.
عکاس: سرکار خانم حدیثه زارعی
#کاروان_امت_اسلامی
#زیارت_اربعین
#وحدت
@mjk_setiz