eitaa logo
صدای ملت | @Mlatnews
44 دنبال‌کننده
236 عکس
305 ویدیو
8 فایل
📌به ما بپیوندید: __شما هم رسانه ما باشید در نشر ♨️مطالب بیشتر 👇 @Mlatnews | صدای ملت https://eitaa.com/Mlatnews
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تدبیر نیوز
یکی از دوستان خودش برای من نقل کرد و گفت: دو سه تا گرفتاری داشتیم و وضع ما خیلی خراب بود. گفتیم می رویم از حضرت رضا علیه السلام می گیریم و می آییم. رفتیم مشهد و مسافرخانه گرفتیم. اتاق ما طبقه بالا بود. همسرم را گذاشتم و رفتم حرم. از حرم که برگشتم، دیدیم در خانه کسی نیست. از خادم سؤال کردیم؛ گفت: «همسر شما از آن بالا می خواست پایین بیاید، از پله ها افتاد پایین و او را به بیمارستان بردند». فوراً به بیمارستان رفتم و دیدم سر و دست او شکسته است. گفتم: «یا امام رضا! خوب از ما مهمان داری کردی!» فردا صبح در راه برگشت از حرم زمین خوردم و میخی به پهلویم فرو رفت و دنده ام شکست. گفتم: «یا علی بن موسی الرضا! من آمدم دردی از دلم برداری، دو تا درد هم روی دلم گذاشتی. باشد طوری نیست. دیگر حرم هم نمی آیم». رفتم یک کنار نشستم، یک خرده تخمه گرفتم و شروع کردم تخمه ها را شکستن. بعد دیدم یک آقایی در آن جمعیت دارد می آید که خیلی فوق العاده است و پشت سر او پیرمردی است که کوله پشتی‌ای پشت او است و با ادب دارد می آید. آن آقا رسید مقابل من گفت: «اینجا آمده‌ای». گفتم:« بله اینجا آمده ام. حالا هم این طور نشسته ام. دارم تخمه می شکنم». گفت: «خدمت جدم رفتی، از جدم چه چیزی طلب کردی؟» گفتم: «آقا! از این کاسه چوبی که کسی حلوا نخورده است؟» آقا فرمودند: «این حلواهایی که از اول عمر تا به حال خورده‌ای از کاسه که بود؟ مصلحت تو چنین است. خدا می خواهد اجر و مقام بدهد، بلا می دهد» و از نظرم غایب شد. بعد متوجه شدم و پشیمان شدم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• تحلیل ادمین های انقلابی ایتا ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ http://eitaa.com/joinchat/483000337Ce135602ed2 ┗━━━🍂━━