eitaa logo
مدافعان حـــرم
870 دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
11هزار ویدیو
229 فایل
🌱بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊 زنده کردن یاد و خاطره ی شهدا کمتر از شهادت نیست 🥀 "مقام معظم رهبری " ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17332925273420 اطلاعات👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1883046322C1568ca0f84 900_____________🛬_1k
مشاهده در ایتا
دانلود
YEKNET.IR - zamine 2 - shabe 2 muharram 1400 - banifatemeh.mp3
6.97M
برای‌نوکرت‌هرروز‌عاشورا وهرجاکربلاست..💔
YEKNET_IR_shoor_5_shahadat_hazrat_roghayeh_1400_nariman_panahi.mp3
4.64M
غریب‌آقام... توروکشتنت‌یه‌عده‌نانجیب‌آقا
31.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 «عباس امام زمان» 👤 ◾️ امام زمان علیه‌السلام میخواد. ◾️ حرف بود. ◾️ امام زمان ۶۱ هجری بود. ◾️ به گوش: برای فرج باید و امام زمان ۱۴۴۵ باشیم.
شیخ‌رجبعلی‌خیاط : امام‌زمان‌دنبالِ‌رفیق‌میگرده . خوب‌شو،خودش‌میادوپیدات‌میکنه
سلام امام زمانم تو‌هـمان‌خورشیـد‌تـقـوائی‌‌ڪہ‌عـرش‌وفـرش‌را از‌فـروغ‌وجـلـوه‌تو‌حـق‌چـراغـانـےڪـنـد..!
هر روز به امام زمان عج سلام ڪنیم السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدیّ یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریڪَ القرآن یا امامَ الاِنسِ والجانِّ سیِّدے و مولایَ ! الاَمان الاَمان...
مراقب باش، عقب نکشی!.m4a
5.34M
در رابطه این اتفاق بدی که تو شیراز افتاده و جسارتی که به یک خانم کردن، یک نکته مهم خواستم بهت بگم ، ⭕️دلت نلرزه کم بیاری
مدافعان حـــرم
میان دریایی از احساس شفاف و شیرینش شناور شده و همچنان نگاهم به ساحل محبت برادرانهاش بود؛ به این سا
دوباره دستی به موهایش کشید، سرانگشتش را که شربتی شده بود چشید و زیر لب زمزمه کرد :»چقدر این شربت امشب خوشمزه شده!« سپس زیر چشمی نگاهم کرد و با خندهای که لبهایشرا ربوده بود، پرسید : »دخترعمو! تو درست کردی که انقدر خوشمزه اس؟« من هم خنده ام گرفته بود و او منتظر جوابم نشد که خودش با شیطنت پاسخ داد :»فکر کنم چون ازدست تو ریخته، این مزه ای شده!« با دست مقابل دهانم را گرفتم تا خنده ام را پنهان کنم و او میخواست دلواپسی-اش را پشت این شیطنت ها پنهان کند و آخر نتوانست که دوباره نگاهش را به زمین انداخت و با صدایی که از تپش- های قلبش میلرزید، پرسید : »دخترعمو! قبولم میکنی؟« حالا من هم در کشاکش پاک احساسش، در عالم عشقم انقلابی به پا شده و میتوانستم به چشم همسر به او نگاه کنم که نه به زبان، بلکه با همه قلبم قبولش کردم. از سکوت سر به زیرم، عمق رضایتم را حس کرد که نفس بلندی کشید و مردانه ضمانت داد :»نرجس! قول میدم تا لحظه ای که زنده ام، با خون و جونم ازت حمایت کنم!« او همچنان عاشقانه عهد میبست و من در عالم عشق امیرالمؤمنین علیهالسالم خوش بودم که امداد حیدری اش را برایم به کمال رساند و نه تنها آن روز که تا آخر عمرم، حیدر را برایم انتخاب کرد.