#وصیت_نامـہ_شهید
🍃از پدر و مادر عزيز و ارجمندم كه براي من بسيار زحمت كشيده و رنج بردهاند ولي من نتوانستم تا به حال قدم خيري برايشان بردارم، اميدوارم كه مرا عفو كرده و بخاطر زحمتهايي كه به آنها دادهام، مرا #ببخشند.
از همسر عزيز و گراميم، از اينكه به من اجازه نداد تا همسر خوبي براي شما باشم #معذرت ميخواهم و به جهت اينكه همسري #شايسته برايت نبودم، اميدوارم كه مرا ببخشي.
🌸از #دانشآموزان ميخواهم كه خوب درس بخوانند.
✨به خواهران و برادران عزيزم ميگويم كه اگر گناهي از من نسبت به شما سرزده است، مرا #عفو نماييد و از تمام شماها ميخواهم كه من را دعا كنيد و از خداوند درخواست كنيد كه از گناهان من درگذرد.
🕊كتابهايم را به هر جايي كه قابل استفاده است، #هديه كنيد و #وقف آنجا نماييد.
اگر جيزي از قلم افتاده و كسي ادعايي كرد كه مالي از آن اوست، به او بدهيد.
اين وصيتنامه را در روز يكشنبه تاريخ 15/10/64 ساعت 54/1 دقيقه شب (بامداد روز دوشنبه) به پايان ميبرم، اميدوارم كه انشاءالله #خداوند از #سرگناهان همهي ما #درگذرد.
می دانست از ساواکی ها هستند و می خواهند براش پرونده سازی کنند. از او پرسیده بودند نظرت در مورد #حجاب چیه؟
گفته بود: من که نظری ندارم باید از روحانیت پرسید!
من فقط یه حدیث بلدم که هرکس همسرش را #بی_حجاب در معرض دید دیگران قرار دهد #بیغیرت است و #خداوند او را #لعنت می کند.
ساواکی ازش پرسید شاه را داری می گی؟
خنده ای کرد و گفت من فقط #حدیث خواندم.
#شهیدانه
#خاطرات_شهید
#محمدمنتظرالقائم