#درباره_شهدا
اگرشهـٰادتمۍخواهید
رزمنـدهزمـانخـودباشید
شهـٰادترابهاهـلِدردمۍدهند...
{شهـید بهشـتی}
#درباره_شهدا
سرِ سفره ی عقد آروم درِ گوشم گفت:
میدونی من فَردا شَهید میشَم؟
خندیدم و گفتم..از کجا میدونی؟
نکنه علمِ غِیب داری!
گفت:
آره..دیشب مادرم حضرتِ زهرا(س)
رو تو خواب دیدم ...
ازدواجمونو بهم تبریک گفت
بعدشم وَعده ی شَهادتمو داد ...
بُغض کردمُ گفتم: پس من چی؟
میخوای همین اولِ کاری منُ تنها
بزاری بری؟!
نبود شرطِ وَفا بِری و منو نَبری!
تو ڪه میدونی فردا میخوای شَهید بشی
چرا نشستی پایِ سفره عقد...
چرا خواستی منو به عقدِ خودت دربیاری!؟
دستمو گرفت خندیدُ گفت:
آخه شنیدم شَهید میتونه بستگانشو
شفاعت کنه...
میخوام که اون دنیا جزوِ
شفاعت شده هام باشی ...
میخوام مجلسِ عروسیِ واقعی
رو اونجا برات بگیرم...
{شهـید هادی ابراهیمی}