[﷽♥️]
#رفیق_شهید❤️
گاهی از آن بالا
نگاهی به ما اسیران
دنیا کن ؛ دیدنی
شده حال خسته ما💔
و چشم های
پر از حسرتمان !
حسرت پرکشیدن
تا #آسمان !
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#خادم_نوکر_حسینم
با چندتا از خانوادههای سپاه توی یه خونه ساکن شده بودیم. یه روز که حمید از منطقه اومد، به شوخی گفتم: دلم میخواد یه بار بیای و ببینی اینجا رو زدن و من هم کشته شدم. اونوقت برام بخونی؛ "فاطمه جان شهادتت مبارک!" بعدشروع کردم به راه رفتن و این جمله رو تکرار کردم.
دیدم از حمید صدایی در نمیآد. نگاه کردم، دیدم داره گریه میکنه، جا خوردم!
گفتم: تو خیلی بیانصافی هر روز میری توی آتش و منم چشم به راه تو، اونوقت طاقت اشک ریختن من رو نداری و نمیزاری من گریه کنم، حالا خودت نشستی و جلوی من گریه میکنی؟
سرش رو بالا آورد و گفت: فاطمه جان به خدا قسم اگه تو نباشی من اصلاً از جبهه برنمیگردم.
#شهید_حمید_باکری
#رفیق_شهید
💔داشتیم خانهمان را میساختیم؛ بنّای کار، خودمان بودیم. عصر بود و خسته از کار نشستیم به استراحت. آنقدر کار کرده بود که دستهایش تاول زده بود. گفت:«کار ساختمان دیگر تمام است، اگر اجازه بدهید بروم جبهه.» گفتم:«تو که زیاد رفتهای، این بار جبهه نرفتهها بروند.» ساکت شد. چیزی نگفت. جانمازم را که باز کردم، آمد جمعش کرد. گفت:«این همه نماز خواندهای، اجازه بده کمی هم بی نمازها نماز بخوانند.» جوابی نداشتم. رفت.
🥀راوی پدر شهید بسیجی "سید جواد موسوی"
#رفیق_شهید
#امام_زمان
سال اول دبیرستان بیماری عجیبی گرفت، دکترها بعد از یک ماه بستری، متوجه شدند رضا فلج شده، و گفتند کم کم فلج شدنش از پاها به بالا (و قلب رسیده) و جانش را میگیرد...
بعد از قطع امید پزشکان، گفتم هیچکس مصیبت زدهتر از حضرت زینب(سلاماللهعلیها) نیست، نذر عمهی سادات کردم تا رضا خوب شود برای خودشان...
یک روز در کمال ناباوری دیدم که رضا دست به دیوار گرفت و راه رفت. آن روز زینب کبری(سلاماللهعلیها) پسرم را شفا داد و امروز رضا فدایی حضرت زینب(سلاماللهعلیها) شد...
💔به یاد شهید مدافع حرم رضا کارگربرزی
#مدافع_حرم
#رفیق_شهید
#امام_زمان
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
دماغ عملی تو اینجا چیکار میکنی❗️
موقع اعزام به سوریه، بابک را دیدم. جوان زیبارو و خوش سیما؛
به او نمیخورد مدافع حرم باشد.
جلو رفتم و به بابک گفتم:" تو اینجا چیکار میکنی دماغ عملی؟؟
تو الآن باید در خیابان گلسار رشت بگردی و خوش بگذرانی، نه در سوریه که غیر از توپ و تفنگ خبری نیست!"🤨
بابک نگاهم کرد.
چشمهای زیبایش را به من دوخت. منتظر جوابی بودم، اما چیزی نگفت! سکوت کرد و سکوت. فقط لبخند زد.🙂
لبخندی که بعدها مرا شرمنده کرد...💔
#رفیق_شهید
#وعده_صادق
#فاطمیه
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
38.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🔥خاطرات شهید حاجعادل رضایی از مداحی در ایام فاطمیه در حضور شهید حاجقاسم سلیمانی در بیتالزهرا حاج قاسم...
#رفیق_شهید
#وعده_صادق
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
38.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🔥خاطرات شهید حاجعادل رضایی از مداحی در ایام فاطمیه در حضور شهید حاجقاسم سلیمانی در بیتالزهرا حاج قاسم...
#رفیق_شهید
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
❤️🔥مجید قبل از اعزام خوابی دیده بود. «توی خواب حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را دیدم که به من فرمودند: مجید! تو وقتی میآیی سوریه بعد از یک هفته پیش خودمی.» روی همین حساب بود که یک روز برای تشییع شهید محمد فرامرزی رفته بودیم گلزار شهدای یافتآباد. آنجا بود که به عمهاش گفته بود: عمه جان! من هم عازم سوریهام. ۲ هفته دیگر جای من هم همین جاست. وقتی بردیمش سوریه، چون تکپسر بود نمیخواستم عملیات ببریمش. به مرتضی کریمی گفتم: مجید و یکی از بچهها را میگذاریم نگهبان دم ساختمانها و خط نمیبریم، اما یکبار حرف آخر را زد و گفت: سید اگر من را بردی که هیچ. اگر نبردی شکایتت را به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میکنم. خودت میدانی و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها). روزی هم که میخواست با خواهرش عطیه خداحافظی کند، گفت: توی عملیات از بین ۲۰۰ نفر، فقط ۱۳-۱۲ نفر شهید میشوند. همین هم شد. یکیاش مجید بود...
💔به یاد شهید مدافع حرم مجید قربانخانی
#رفیق_شهید
#وعده_صادق
#فاطمیه
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
4.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 معیار پیداکردن رفیق چیست؟
🎤حجه الاسلام قرائتی
#رفیق_شهید
#شهدا
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam