پدرشهيد:
بهرام در دبستان اميرکبير خمين جهت تحصيل ثبت نام نمود. از همان سال اول دبستان نوجواني سخت کوش و درس خوان، زرنگ و وظيفه شناس بود. در تابستان در تمام دروس ساليانه خودش زحمت مي کشيد. در امر کشاورزي و دامداري کار مي کرد و مي گفت مي خواهم در تامين خرج تحصيلات به شما کمک کنم. بهرام اخلاقي بسيار خوش و نيکو داشت .با هر که دوست مي شد کمتر کسي پيدا مي شد که او را رها کند يا اينکه از دست او دلخور باشد .با دوستان، اقوام و فاميل بسيار خوشرو و با متانت رفتار مي کرد. بسيار ساده پوش و بي آلايش بود. در وجودش تکبر و غرور بي جا اصلاً وجود نداشت.
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدبهرام_شیخی
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
بهرام از شروع تحصيل ابتدايي تا اخذ ديپلم بدون وقفه تحصيل نمود ديپلم گرفت. جمعي از دوستانش خواستند در اداره و يا دبيري شروع به کار نمايد اما به خدمت سربازي رفت تا تنش را با آموزش هاي روز ورزيده کند ,گويا مي دانست که روزي جنگ تحميلي پيش مي آيد و مي بايستي بسيجيان را آموزش دهد.
بهرام در زمان خدمت سربازي هم انقلابي و اسلامي عمل کرده بود. دوستانش مي گفتند در پخش اعلاميه هاي حضرت امام و تشويق و جذب سربازان انقلابي مي کوشيد . حتي با فرمان حضرت امام و فرار سربازان با آنان چنان عمل نمود که اکثر سربازان پادگان و محل خدمت زنجان را رها کرده به انقلابيون پيوستند.
بهرام از همان دوران نوجواني اهل نماز، روزه و تشويق دوستان در اجراي فرامين اسلامي مي نمود. او در ماه مبارک رمضان روزه مي گرفت گرچه سن بسيار کمي داشت و هنوز ده ساله نشده بود و جثه اش ضعيف بود اما وجودش کامل بود و افکار و عقيده اش قوي و بسيار پر قدرت. در مراسم مذهبي شرکت مي کرد. در ماههاي محرم و صفر اهل عزاداري و تشويق دوستان و اهل محل در برپايي مراسم مذهبي ,بود.
با پيروزي انقلاب باشکوهمند اسلامي و از همان اوايل سال 1358 و بحث سپاه پاسداران بهرام به عضويت اين نهاد مقدس درآمد گرچه ديگر ادارات او رامي خواستند اما بهرام اين نهاد مقدس را بسيار دوست داشت. از هفتاد نفر نيروي پذيرش شده تنها پانزده نفر جذب شد و بهرام از اولين نفرات اين نهاد بود و بلافاصله با حضور دو نفر از درجه داران ارتش براي آموزش اين پاسداران جذب شده در همان روز اول نظم و آمادگي و آگاهي کامل بهرام را ديدند و او را نيز از مربيان قرار دادند چرا که هم آموزش ديده بود و هم آشنا و موفق در اين وظيفه مهم بود.
از همان روز اول حرکات دشمنان چه داخلي و چه خارجي و بحث کردستان و حرکات منافقين را براي مردم روشن مي کرد.قبل از جنگ بهرام به کردستان رفت و خدمات و عملکرد ايشان بر هيچکس پوشيده نيست. بهرام در آن ديار با سرداراني چون حاج همت، حاج احمد کاظمي و حاج احمد متوسليان آشنا شده و در رزم مي کوشيد. پاکسازي و آزاد کردن شهرهاي تحت اشغال گروهکهاي کومله و دموکرات چون پاوه، قله قمشي و...در سال هاي 1359 از زحمات بهرام بود و او از نيروهاي خمين در اين حماسه ها استفاده کافي را به عمل آورد. از بهرام بارها خواستيم که ازدواج کند اما ايشان نمي پذيرفت مي گفت اگر ازدواج کنم ديگر وقت روزانه در زندگي تامين و صرف مي شود و ديگر فکر و ذکرم از جبهه و جنگ و دفاع کاسته خواهد شد و حتي آن زماني که پذيرفت براي ازدواج براي همسرش سخناني را به ميان آورد, اينکه او از حضور بهرام در جبهه و جنگ نبايستي مانع شود. شهيد بهرام با دوستان خوبي هم در شهرستان خمين در تشکيل سپاه پاسداران زحماتي کشيد. دوستاني چون شهيد حسين شمسي، حسن آخدي، عباس آخدي، محمد طاهر لطفي , رضايي، محمد حسن محمدي، علي اصغر حسيني روحاني. ..
شهيد بهرام راه اندازي مرکز آموزش امام خميني (ره) اردودگاه ومرکز آموزش بسيجيان را انجام داد. ودر اعزام نيروهاي داوطلب به جبهه هاي حق عليه باطل و راه اندازي و تشکيل گردان دشمن شکن و سلحشور روح الله و فرماندهي آن در اوايل شورشهاي ضدانقلاب در کردستان، شروع جنگ و عمليات باز پس گيري بستان، فتح المبين، بيت المقدس، رمضان، محرم، والفجرها همه و همه از خاطرات هميشه زنده شهيد شيخي مي باشد.
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدبهرام_شیخی
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
مادرشهيد:
بهرام انس عجيبي به خالق خويش داشت. در سن هفت سالگي روزه گرفته بود ولي بدون سحري و وقتي صبح زود از خانه بيرون رفت براي مدرسه تا موقع افطار به خانه نيامد. من و پدرش بسيار نگران بوديم . وقتي که آمد گفتيم: تو که سحري نخوردي چرا به خانه نيامدي ؟گفت: من امروز را بدون سحري روزه گرفته ام و اگر به منزل مي آمدم شما مي گفتيد: اولاً به سن تکليف نرسيده اي دوماً تو چون سحري نخوردي امروز را روزه نگير و آن وقت روزه امروزم از بين مي رفت. بهرام با همه بسيار خوشرو بود ,با ما و همسايگان و اقوام. و بدين خاطر دوستان زيادي داشت. شهيد بهرام يک روز با لباس سبز به منزل آمدند. گفتم مادر اين چه لباسي است؟ گفت: مادرجان صبور باش اين لباس شهادت است. فهميدم در سپاه مشغول به کار شده است. گفت: اگر سعادت داشته باشم مي خواهم در سپاه پاسداران خدمت کنم .او در خانه پدري که به صورت قديمي بود زندگي مي کرد. تا آنجايي که من اطلاع دارم هيچ موقع نمي گفت که من فرمانده گردان و يا تيپ و يا از مسئولين در سپاه هستم با آنکه فعاليتهاي بسياري در مناطق جنگي داشتند.
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدبهرام_شیخی
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
خاطرات
محسن محمدي :
در ابتداي تشکيل سپاه در سال 1358 به خاطر شرايط حساس انقلاب در چند جا نگهباني انجام مي شد و شهيد بهرام شيخي به عنوان پاسبخش علاوه بر مسئوليت پاسبخشي در نگهباني نيز به ما کمک مي کرد.
اين شهيد بزرگوار فرماندهي پادگان آموزشي را عهده دار بودند و هيچ وقت از نيروها جدا نمي شد و در طول شبانه روز تا پايان دوره در خواب و خوراک و ورزش و نرمش و ... چون پدري مهربان و دلسوز و چون پروانه اي عاشق گرد وجود بسيجيان مي چرخيد. وقتي راجع به ازدواج و انتخاب همسر با شهيد شيخي صحبت مي کرديم مي گفت: من دنبال دختري مي روم براي ازدواج که بتواند از محل سپاه با يک اسلحه ژسه به صورت پيش آهنگ تا بالايي کوه بدود که اين موضوعات قبل از جنگ و اوايل سپاه براي دوستان صحبت مي کرد.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدبهرام_شیخی
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
حيدر خسروي :
صفا و محبت و صداقت شهيد بهرام شيخي همه را مجذوب خود مي کرد. ايشان کمتر حرف مي زد و بيشتر مرد عمل بود. از روي که وارد سپاه شد تا لحظه شهادت هميشه سخت ترين ماموريت ها را با روي باز پذيرا بود و مي گفت بايد خدا را شکر نمائيم که در اين زمان زندگي مي کنيم و توفيق خدمت در نظام جمهوري اسلامي را پيدا کرده ايم ,پس بايد قدر اين نعمت الهي را بدانيم و تا پاي جان در راه حفظ اين نظام بکوشيم.
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدبهرام_شیخی
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
حيدر شيخي ,عموي شهيد:
شهيد بهرام در شب عروسي لباس دامادي نپوشيد از او پرسيدم که چرا لباس دامادي نپوشيدي در جواب گفت: لباس دامادي من همان لباس بسيجي من است که در موقع شهادت به تن دارم.
به او گفتم: که بهرام چرا دير به دير به مرخصي مي آيي او در جواب گفت:
هرگاه از جبهه و جنگ دور شوم از خداوند فاصله مي گيرم.
شهيد بهرام هميشه سفارش مي کرد: که در شهادت من هرگز نگران نباشيد زيرا نزد خداوند بزرگ زنده هستم و روزي مي گيرم فقط جسم من از ميان شما رفته است و از مرگم ناراحت نباشيد.
او به مادر و پدرش مي گفت: بعد از شهادت من هرگز سياه نپوشيد. به مادرش مي گفت: مي دانم که از مرگ من نگران خواهي شد، اما اين را بدان که هرکس در راه خداوند کشته شود زنده هست و نزد خداوند عزوجل بهره مند مي شود. اميدوارم که خداوند مرا از همان بندگان شهيدش قرار دهد.
شهيد بهرام هميشه اين جملات بر زبانش جاري بود که انسان يک روز به دنيا مي آيد و يک روز هم از دنيا مي رود. تنها اعمال و کردار نيک و گفتار نيکش برجاي و بر زبانها خواهد ماند. پس مرگ سرنوشت ماست. چه بهتر که انسان در راه مکتب و هدفش کشته شود. اين شهيد عزيز ذکر مي کرد: شهادت در فرهنگ ها يک حادثه خونين و ناگوار نيست.
وقتي از جبهه برمي گشت و مجدداً مي خواست به جبهه برود از تمام فاميل و دوستان و بستگان حلاليت مي طلبيد چون او دقيق مي دانست که به همين زودي در جبهه هاي حق عليه باطل به درجه رفيع شهادت نائل مي آيد.
او هميشه مي گفت: شهادت سکوي پرش است به سوي خداوند تبارک و تعالي .
بيشتر اوقات سال را روزه بدون سحري مي گرفت. در يک عمليات مجروح شده بود ولي خبر مجروحيت را به هيچکس نداده بود حتي ما بستگان هم خبري نداشتيم.
شهيد بهرام در خرداد ماه 1354 موفق به اخذ ديپلم در رشته علوم تجربي شد البته از شروع دروس ابتدايي تا اخذ ديپلم بدون هيچ گونه توقفي و يا تجديدي ديپلم را گرفت و چون موفق بود ,جمعي از دبيران و مسئولين در آموزش و پرورش خواستند که ايشان در اين اداره مشغول به دبيري نمايد اما چون علاقه بسياري به ورزش، کوهنوردي و تيراندازي داشت خواست خدمت سربازي را سپري کرده و بعد از آن مشغول به کار شود.
بعد از اقدامات لازم به خدمت سربازي اعزام شد و در شهر زنجان مشغول به خدمت شد. در آن زمان با چند تن از دانشجويان اخراجي که به خدمت آمده بودند آشنا و شروع به مقدمات سياسي و پخش اعلاميه هاي حضرت امام نمودند. مخفيانه همگام با حرکت مردمي و انقلاب در آگاهي مردم و دوستان سرباز عمل مي نمودند. هر روز حرکاتي جديد و وظيفه اي مهم جهت پيشرفت انقلاب اسلامي.
روزگار سپري شد تا آن که رهبر کبير امام خميني دستور فرار سربازان از پادگان ها را دادند. بهرام و جمعي از دوستان از پادگان فرار و همگام با مردم غيور ايران شروع به فعاليت، پخش اعلاميه، آگاهي همه آحاد مردم نمودند تا آنکه انقلاب به پيروزي رسيد
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدبهرام_شیخی
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
اودر بخشي از وصيت نامه اش مي نويسد:
شهادت آرزوي من بود در اين دنياي مادي تنها آرزويم انجام تکليف الهي بود و هيچ چيز مادي نمي تواند خواسته هاي مجاهدين در راه خدا را ارضاء نمايد، مگر ريختن خون سرخ آنها در اين راه.
من امروز احساس مسئوليت مي کنم؛ مسئوليت در برابر خدا، که همه چيز مال اوست، و مسئوليت در برابر حجت خدا «ولي عصر» و نائب بر حقش خميني عزيز... و مسئوليت در برابر اين انقلاب و خون هزاران شهيد و مجروح اين انقلاب.
منبع:پرونده شهيد دربنياد شهيد وامور ايثارگران اراک ومصاحبه با دوستان وهمرزمان شهيد
#امام_زمان
#شهیدبهرام_شیخی
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
7- از همه كسانيكه به هر عنوان از جانب من ناراحتى شامل آنها شده, حلاليت بطلبيد و از مردم هميشه در صحنه خواهشمندم كه احترام و قدر رزمندگان را در زنده بودنشان داشته باشند و در هنگام اعزام ودر بازگشت از جبهه از آنها بدرقه و استقبال كنيد .
همچنين احترام خانواده هاى شهداء مفقودين ، اسراء و معلولين اين جنگ تحميلى را داشته باشيد .التماس دعا . بهرام شيخي🌷🕊
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدبهرام_شیخی
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
سال۱۳۳۶ در شهرستان خمين چشم به جهان گشود. دوران کودکي را با ويژگي هاي ممتازي سپري کرد و قدم بر عرصه دانش اندوزي گذاشت. او اين دوران را تا مرحله اخذ ديپلم ادامه داد و مدتي بعد به خدمت سربازي رفت. آشنايي اش با دو دانشجوي اخراجي دانشگاه در دوران سربازي سبب شد در جريان وقايع سياسي کشور و ستم هاي طاغوت قرار گيرد و به راه مبارزه با رژيم شاه قدم نهد .در اوج مبارزات انقلاب, با پيام حضرت امام از پادگان نظامي گريخت و به صفوف مردم براي مبارزه با ظلم وستم ,واردميدان مبارزه وارد شد.
انقلاب که پيروز شد با تشکيل سپاه به عضويت اين نهاد مقدس درآمد و به عنوان فرمانده عمليات سپاه خمين , فعاليت هاي چشمگيري انجام داد.
زماني که ضد انقلاب مي رفت تا خطه کردستان را به آشوب بکشد براي نبرد با آنها به کردستان رفت، سپس براي جنگ با متجاوزان بعثي به منطقه جنوب عزيمت کرد .منطقه عملياتي فتح المبين شاهد حماسه هاي اوست.
روزي که او به کردستان رفت تا در مقابل دشمنان داخلي بايستد واز مردم مظلوم آن ديار مقابله کند,فرمانده يک گروه از نيروهاي اعزامي از خمين بود. مدتي بعد گردان روح الله را پايه گذاري کرد وفرمانده اين گردان شد.بعد از آن و با مشاهده کارايي و شجاعت بي نظير او ,فرمانده لشکر 17 تصميم گرفت بهرام را به سمت قائم مقام فرماندهي تيپ مالک اشتر منصوب نمايد .او در اين سمت نيز مثل گذشته شجاعت و مجاهدات بي شماري از خود بروز داد
#شهیدبهرام_شیخی
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
7- از همه كسانيكه به هر عنوان از جانب من ناراحتى شامل آنها شده, حلاليت بطلبيد و از مردم هميشه در صحنه خواهشمندم كه احترام و قدر رزمندگان را در زنده بودنشان داشته باشند و در هنگام اعزام ودر بازگشت از جبهه از آنها بدرقه و استقبال كنيد .
همچنين احترام خانواده هاى شهداء مفقودين ، اسراء و معلولين اين جنگ تحميلى را داشته باشيد .التماس دعا . بهرام شيخي🌷🕊
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدبهرام_شیخی
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
سال۱۳۳۶ در شهرستان خمين چشم به جهان گشود. دوران کودکي را با ويژگي هاي ممتازي سپري کرد و قدم بر عرصه دانش اندوزي گذاشت. او اين دوران را تا مرحله اخذ ديپلم ادامه داد و مدتي بعد به خدمت سربازي رفت. آشنايي اش با دو دانشجوي اخراجي دانشگاه در دوران سربازي سبب شد در جريان وقايع سياسي کشور و ستم هاي طاغوت قرار گيرد و به راه مبارزه با رژيم شاه قدم نهد .در اوج مبارزات انقلاب, با پيام حضرت امام از پادگان نظامي گريخت و به صفوف مردم براي مبارزه با ظلم وستم ,واردميدان مبارزه وارد شد.
انقلاب که پيروز شد با تشکيل سپاه به عضويت اين نهاد مقدس درآمد و به عنوان فرمانده عمليات سپاه خمين , فعاليت هاي چشمگيري انجام داد.
زماني که ضد انقلاب مي رفت تا خطه کردستان را به آشوب بکشد براي نبرد با آنها به کردستان رفت، سپس براي جنگ با متجاوزان بعثي به منطقه جنوب عزيمت کرد .منطقه عملياتي فتح المبين شاهد حماسه هاي اوست.
روزي که او به کردستان رفت تا در مقابل دشمنان داخلي بايستد واز مردم مظلوم آن ديار مقابله کند,فرمانده يک گروه از نيروهاي اعزامي از خمين بود. مدتي بعد گردان روح الله را پايه گذاري کرد وفرمانده اين گردان شد.بعد از آن و با مشاهده کارايي و شجاعت بي نظير او ,فرمانده لشکر 17 تصميم گرفت بهرام را به سمت قائم مقام فرماندهي تيپ مالک اشتر منصوب نمايد .او در اين سمت نيز مثل گذشته شجاعت و مجاهدات بي شماري از خود بروز داد
#شهیدبهرام_شیخی
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam