✍" مرا بکشید ولی حجابم را از سرم نکشید "
ساواک به سوی او هجوم آورد او را به جرم خرابکار سیاسی دستگیر کردند .او با فریادی بلند آخرین تازیانه ی جملاتش را بر سر آنان فرود آورد " مرا بکشید ولی حجابم را از سرم نکشید " .
به راستی این بانوی شهیده حجاب را چه دیده که حفظ آن را بر جان خویش ترجیح داده و اینگونه آن را فریاد می زند ؟!
این کلام عمق مبارزه ی یک بانوی مسلمان آزاده با دستگاه تبلیغاتی فرهنگ برهنگی است .
فرهنگی که امثال حکومت های پهلوی آن را محصول تمدن غرب می خوانند .
او با صدایی رسا حیات حقیقی را تنها درسایه حریم عفاف و حجاب معنی می کند .این یعنی برهنگی نه تنها ارزش نیست بلکه مساوی است با مرگ حیات معنوی و روح و جان انسانیت انسان و ...
این بانوی مبارز با این فریاد چنین افشاگری نمود که :
جرم من تنها دفاع از آرمانهایم است ،
جرم من تنها حفظ حریم پاکدامنی و عفت پیشگی است ،
جرم من تلاش برای نشر پیام آزادی و آزادگی حجاب اسلامی است برای تمام زنان آزاده ی جهان و ...
این جمله دیگر شعار خودنمایی و حرف نبود . یک سلاح اعتقادی ریشه دار از عمق جان او بود که هر آزاده ای را به تفکر دعوت تا بیداری حاصل نماید .
اینگونه چادر دیگر یک سلیقه نیست منحصر در مرزهای یک کشور و آداب و رسوم یک کشور و .... نمی شود بلکه سلاح است یا از آن بالاتر رسانه ای است تاثیر گذار با هدف اعتلای پرچم مقاومت زهرایی.و زن مسلمان محجبه رسانه ی حریت و آزادگی و تهدیدی در مقابل فرهنگ برهنگی برای تمدن غرب و ....
#شهیده طیبه واعظی دهنوی 🌷
👀نگاهت را به شهید بسپار 🍀🍀
بسم رب شهدا و صدیقین🖤)
سلام دوستان ادمین جدید هستم 🙂
من رو با #شهیده):
دنبال کنید🖐
🥀⃟🕊
امسال مرا زائر شش گوشه نڪردی
حالا چه ڪنم با غم عظماے فراقت
راضے به رضاے توام و خواهشم اینست
بر قلب شڪسته بدهے رخصت طاقت...
💔|↫
#شهیده):
مشٺےیہجورےمارو
ازخودټدورڪردێڪھ
انگارخیلےاذیتٺمیڪردیم....🥺💔
#امامحسیــعـــن♥️
#شهیده):
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدافعان حـــرم
🍃سال ۱٣٣٧ در یکی از روستاهای اصفهان دختری بدنیا آمد که تمام رفتارهایش با هم سن و سالانش متفاوت بود. از پنج سالگی به مکتب میرفت و تمایل داشت #چادر سر کند و چون بزرگان رو می گرفت. مادرش نگران زمین خوردنش بود اما وقتی با او در میان می گذاشت طیبه می گفت زمین بخورم بهتره تا مردم رویم را ببینند!
🍃لباس کهنه را به نو ترجیح می داد تا مبادا طفلی یتیم نداشته باشد و حسرت بخورد. تنها شش سال داشت که دور حوض می چرخید و می خواند"خمینی عزیزم ،بگو که خون بریزم!"
🍃پدرش از روحانیون مبارز بود و طیبه قبل از #سن_تکلیف نیمی از ماه مبارک را روزه گرفته و هشت روزش را برای سلامتی #امام_خمینی که در تبعید بودن و بقیه را برای سلامتی پدرش هدیه میکرد.
🍃در هفت سالگی #قرائت قرآنش که کامل شد ، قالی می بافت و می گفت: مزد قالیبافی روزم را برای #جهیزیه ام بگذارید و مزد قالیبافی شبم را برای آقای خمینی! می خواهم وقتی به ایران بازگشت، پیش پایش گوسفند قربانی کنم. هر چه پول بدستش می رسید، یک قِران و ۱۰ شاهی کنار گذاشته و باقی را خرج #فقرا می کرد.
🍃شهیده طیبه در سال ۱٣۵۰ با پسر خاله مجاهدش ابراهیم جعفریان #ازدواج کرد و طی یک مراسم #مولودی خانی به خانه بخت رفت. طیبه بعد از ازدواج با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده و #تفسیر_قرآن پرداخت.
🍃بعد از مدتی توسط همسرش به عضویت گروه مهدیون در آمد. سال ۵۴ که #ساواک در صدد تعقیب ابراهیم برآمد، زندگی مخفی آنان شروع شد. سال ۵۶بعد از دستگیری همسرش، همراه پسر خردسالش، برادر و دختر خاله اش که از همرزمانش بودندتوسط ساواک محاصره شدند.
🍃 دراین درگیری مسلحانه با ساواک، خودش دستگیر شده و همراهانش به شهادت رسیدند. وسیله #شکنجه آنان فرزند خردسالشان بود. طیبه و ابراهیم یک ماه زیر شکنجه بیشتر دوام نیاوردند و این در حالی بود که بانوی شهید تا آخرین لحظات در زیر شکنجه مراقب #حجابش بود.
🍃گر چه طیبه نماند تا هنگام ورود امام جلوی پایش گوسفند قربانی کند اما با خون خودش راه آمدنش را هموار کرد.
✨ #روحش_شاد و راهش پر رهرو باد
✍️نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهیده #طیبه_واعظی
📅تاریخ تولد : ٢۴ تیر ۱٣٣٧
📅تاریخ شهادت : ٣ خرداد ۱٣۵۶
🕊محل شهادت : تهران
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات 🌹