eitaa logo
مدافعان حـــرم
868 دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
11هزار ویدیو
230 فایل
🌱بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊 زنده کردن یاد و خاطره ی شهدا کمتر از شهادت نیست 🥀 "مقام معظم رهبری " ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17332925273420 اطلاعات👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1883046322C1568ca0f84 900_____________🛬_1k
مشاهده در ایتا
دانلود
{🤍🩹} سال 1364 بود که با عماد در تهران زندگی می کردیم. خانه ای در زیر پل حافظ داشتیم. محل کارمان هم پادگان امام حسین (ع) (بالای فلکه چهارم تهرانپارس – دانشگاه امام حسین (ع) فعلی) بود که تعدادی نیروهای لبنانی را آموزش می دادیم. عصر یکی از روزها، سوار بر ماشین پیکانم داشتم از در پادگان خارج می شدم که عماد را دیدم. قدم زنان داشت به طرف بیرون پادگان می رفت. ایستادم و با او سلام و احوال پرسی کردم. پرسید که به خانه می روم؟ وقتی جواب مثبت دادم، سوار شد تا با هم برویم. در راه درباره وضعیت آموزش نیروها حرف می زدیم. نزدیکی میدان امام حسین (ع) بودیم و صحبتمون گل انداخته بود. یک دفعه عماد مکثی کرد و با تعجب گفت: - ای وای ... من صبح با ماشین رفتم پادگان. زدم زیر خنده. صبح با ماشین رفته پادگان و یادش رفته بود. ناگهان داد زد: - نگه دار ... نگه دار ... گفتم: "خب مسئله ای نیست که. ماشینت توی پارکینگ پادگانه. فردا صبح هم با هم میریم اون جا." که گفت: "نه. نه. زود وایسا ... باید سریع برگردم پادگان." با تعجب پرسیدم: "مگه چیز توی ماشین جا گذاشتی که باید بری بیاری؟" خنده ای کرد و گفت: - آره. من صبح با زنم رفتم پادگان. به اون گفتم توی ماشین بمون، من الان برمی گردم. توی پادگان که رفتم، اون قدر سرم شلوغ شد که اصلا یادم رفت زنم دم در منتظرمه." بدجور خنده ام گرفت. زنش از صبح تا غروب توی ماشین مونده بود. وقتی وایسادم، گفت: - نخند ... خب یادم رفت با اون رفته بودم پادگان. و یک ماشین دربست گرفت تا بره پادگان و زن و ماشینش رو بیاره ﴿🤍🩹﴾ ﴿🤍🩹﴾ ﴿🤍🩹﴾
{🧡🚚} مغنیه معروف به "حاج رضوان" پس از تأسیس حزب‌الله لبنان به جمع آنان پیوست و در میان همه فعالیت‌ها نبرد و جنگ رو در رو با اشغالگران صهیونیست را برگزید و در مدت کوتاهی او که سرشار از اخلاص، ایثار و تقوی زکاوت و شجاعت بود فرمانده لایق و شایسته‌ای شد که حضورش در هر صحنه نبرد به معنای پیروزی رزمندگان اسلام در آن صحنه بود.   در نبردهای قهرمانانه حزب الله با ارتش اشغالگر رژیم اسراییل در سال ۲۰۰۰ که منجر به آزادی جنوب لبنان شد نقش شهید حاج عماد معجزه‌آسا بود. در همین عملیات‌ها بود که برادرش به نام «جهاد مغنیه» به شهادت رسید و این شهادت به او روح والاتری برای ادامه مبارزه اعطا کرد. ﴿🧡🚚﴾ ﴿🧡🚚﴾ ﴿🧡🚚﴾
{💚🧩} حاج عماد از همان هنگام ورود حضرت امام(ره) به ایران در حالی که ۱۶ سال بیشتر نداشت، مردم را به همراهی با  انقلاب اسلامی تشویق می‌کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همراه و هم‌پای انقلاب بود و از همان اولین سال اعلام راهپیمایی روز جهانی  قدس در برگزاری و شرکت در راهپیمایی نقش مؤثر داشت. چند باری همراه با عماد مغنیه، حضوری خدمت امام خمینی(ره) رسیدیم. در یکی از این دیدارها امام فرمودند: "حاج عماد فرزند من است." زمانی که جنگ تحمیلی صدام با ایران شروع شده بود، عماد مغنیه تصویری از حضرت امام(ره) که پشت آن چسب وجود داشت را به پشت پلیس‌های سعودی می‌چسباند و آن‌ها در حالی که عکس امام(ره) روی لباسشان بود در میان مردم می‌چرخیدند و متوجه نمی‌شدند که چه کسی عکس را روی لباس آن‌ها چسبانده است. ﴿💚🧩﴾ ﴿💚🧩﴾ ﴿💚🧩﴾
هدف‌،واضح ‌و روشن و دقیق است؛پاک‌کردن‌ اسرائیل‌ ازصفحهٔ روزگار..! 🇵🇸