eitaa logo
مدافعان حـــرم
762 دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
11.2هزار ویدیو
237 فایل
🌱بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊 زنده کردن یاد و خاطره ی شهدا کمتر از شهادت نیست 🥀 "مقام معظم رهبری " ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17332925273420 اطلاعات👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1883046322C1568ca0f84 900_____________🛬_1k
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافعان حـــرم
#پشت_سنگر_شهادت #پارت14 گرم حامد را در آغوش گرفت: خوشبخت بشی داداش،ببخش دیگه راشا نتونست بیاد تازه
با دیدن نام مادرجان پر انرژی تر از همیشه پاسخ داد: سلام مادر جون ، خوبین؟؟ _علیک السلام . نخیرم خوب نیستم، خوبه بهت گفتم منو مثل مادر خودت بدون. _قربون مامانم بشم. اتفاقی افتاده؟؟ خطایی از پسرتون سر زده؟؟ _نه اصلا. پسرم خیلیم آقاست. فقط بی معرفته. زنگ نزنم زنگ نمیزنه،خبر نمیگیره. اصلا نمیگه من زنده اَم... _اِ مادر نگین اینجوری، شما تاج سرِ مایی. _اَلکی یه چیزی میگی دیگه. وگرنه کی از تاج سرش بی خبر می مونه؟؟ _نشد دیگه. من دورادور از محمّد و حامد جویای احوالتون میشم.😊 _دورادور به درد من نمیخوره. امشب شام با دوستت راشا بیا خونمون. _شما راشا رو از کجا میشناسین؟؟ _از صدقه ی سر محمّد ، چپ میره ، راست میره تعریفشو میکنه. طنین دلنشین خنده اش پاسخی شد برای فاطمه خانم. _خب پس شام منتظرتونم. _نه مادرجان مزاحم نمیشیم. _حرف اضافه نباشه _آخه... _گفتم حرف اضافه نباشه.منتظرتونم خداحافظ. صدای بوق آزاد در گوشش پیچید: به راشا چی بگم حالا؟؟ از اتاق خودش خارج شد و درب اتاق بغلی را کوبید: اجازه هست؟؟ با صدای بفرماییدِ راشا درب را گشود. از دیدن راشا در آن حالت حسی فراتر از تعجب وجودش را فرا گرفت. پسرک روبه قبله نشسته و قرآن صورتی رنگ روبرویش روی رحل بود. نگاه از قرآن گرفت: تعجب کردی؟؟ جوابی غیر از آری نداشت. داشت؟؟؟ _آره یکم زیاد. نفس عمیقی کشید و قرآن را بست: این قرآن مامانمه. مامانم برعکس من و بابام نماز میخوند. همیشه روزای پنجشنبه قرآن میخوند، برای مامان بابای خودش و بابام. میگفت خیلی به دردشون میخوره. میگفت همین یه صفحه قرآن ، واسه کسایی که دستشون از این دنیا کوتاهه یه دنیا ارزش داره. میگفت اگه قرآن خوندن برات سخته تو این روز برا مرده ها صلوات بفرست. آه کشید و ادامه داد: قرآن خوندنو خودش بهم یاد داد. از وقتی رفتن ، هر پنجشنبه یه صفحه قرآن برا مامانم و یکی هم برا بابام میخونم. وقتی زنده بودن که بچه خوبی براشون نبودم. امیدوارم این قرآن خوندنا به دردشون بخوره. کاری داشتی؟؟ _ها؟ آره . فاطمه خانم ، مامان محمّد و حامد زنگ زد برای شام دعوتمون کرد خونشون. _ من از دست این خونواده چیکار کنم؟؟🤦🏻‍♂️ اون از حامد که منو دامادیش دعوت میکنه اینم از مامانش. _دیگه این دعوت با اون دعوت فرق داره. اونجا نتونستی بیای اینجا رو نیای محمّد میکُشتت. _آخه بیام چیکار کنم؟؟؟ _تو بیا نمیخواد کاری کنی. خانواده خون گرمی هستن خودشون یَخت رو باز میکنن. چاره ای جز قبول کردن داشت؟؟؟؟ _باش. نیام چیکار کنم؟؟ علی لبخند زد: آفرین حالا بلند شو بیا پایین یه ناهاری برات پختم که انگشتات هم باهاش بخوری. نویسنده: سیده زهرا شفاهی راد.
در کرمان ۲ عامل انتحاری رخ داد ولی نزدیک ۲۰ تا بمب خنثی شد ...
عزیزی‌تعریف‌میڪرد،میگفت↓ به‌آرمان‌گفتن‌به‌رهبرناسزابگوولت میکنیم،وگرنه‌بیشترمیزنیمت آرمان‌هم‌گفته‌اقانورچشم‌منه، شما بزنید..(: _طلبه‌بسیجی روزت مبارک؛
حسین‌جانم . . دردمندم،دلشکسته‌ام، واحساس‌میکنم‌كه‌جزتودارویی‌دیگر‌ تسکین‌بخشِ‌قلب‌سوزانم‌نیست:) -شهید‌چمران
طلبه های‌ عزیز‌ روزتون مبارک🥲🫀>✨
سلام 😉 به رفقای عزیز مدافعان حرم❤ دوستان فروشگاه فرهنگی محصولاتمون داره شارژ میشه حتما حتما سر بزنید ضرر نمیکنید به۵ نفر اول هدیه داده میشه🎁 عقب نیوفتی 🏃🏃🏃 برای دوستاتون بفرستید بی نصیب نموننن😉😍
کتیبه افقی ویژه میلاد اقاجان امیرالمومنین 🎊 با جنس بخمل پورشه و با دوخت ریشه دوزی در ابعاد۷۰×۳۰۰ با قیمت۲۹۸۰۰۰ تومان هیچ جا از بهتر از و کیفت تر از اینجا پیدا نمیشه 😍 تا دیر نشده عجله کن😉 https://eitaa.com/sad_at_68
4.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تورا در روزگاری دوست دارم که عشق را نمی شناسند..♥️
مهدی رسولیenc_17044930790410018764008.mp3
زمان: حجم: 3.59M
یهـ بغل خاطره دارم از حرم کهـ‌همیشهـ‌جون‌گرفتم‌ازشون :)!