eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.7هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
12.5هزار ویدیو
292 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ بشکن به سر زلفت این بند گران از دل بر پای دل مسکین این بند گران تا کی ❤️الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج❤️ 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 @Modafeaneharaam
امام رضا عليه السلام: طوبى‏ لِمَن شَغَلَ قَلبُهُ بِشُكرِ النِّعمةِ خوشا به حال كسى كه دلش به شكر نعمت، مشغول است! نزهة الناظر صفحه‏198 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای روز نهم ماه مبارک رمضان اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ نَصِيبا مِنْ رَحْمَتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ اهْدِنِي فِيهِ لِبَرَاهِينِكَ السَّاطِعَةِ وَ خُذْ بِنَاصِيَتِي إِلَى مَرْضَاتِكَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِكَ يَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِينَ خدایا مرا نصیبی از رحمت واسعه خود عطا فرما و به ادله روشن خود هدایت فرما و پیشانی مرا بگیر و بسوی رضا و خشنودی که جامع (هر نعمت است) سوق ده، به حق محبتت ای آرزوی مشتاقان @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی به می ایستاد واقعا تماشایی بودفقط دلم میخواست صوت حزینش راضبط کنم. خلوص نیت خاصی داشت وهمیشه هم به ماتوصیه میکرد که نمازتان رااول وقت بخوانید نمازاول وقت @Modafeaneharaam
9.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرمانده نخبه‌ای که به اسارت اسرائیلی ها درآمد حاج احمد متوسلیان🌺 @Modafeaneharaam
📩 تلاوت با تدبر 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بعضی علاوه‌ی بر روزه گرفتن در ماه رمضان، آموزش خود را هم از قرآن در حد اعلی تأمین میکنند؛ تلاوت قرآن با تدبر. در شبها و نیمه شبها تلاوت قرآن، انس با قرآن، مخاطب خدا قرار گرفتن، لذت و معنای دیگری دارد. چیزی که انسان در چنین تلاوتی از قرآن فرا میگیرد، در حال متعارف و معمول نمیتواند به چنین تلاوتی دسترسی پیدا کند. ۱۳۸۶/۰۶/۲۳ 🏷 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای شنیدنی آخرین عکس شهید حجت‌الاسلام چند روز پیش از شهادتش در حرم رضوی @Modafeaneharaam
. 🌷همسرم، فضل الله رحمانی با کمپرسی‌اش به جبهه رفته بود. بعد از پذیرش قطعنامه خبر آوردند، مفقود شده است. خیلی نگران بودم. دو بچه کوچک و یک بچه در راه، نگرانی و سردرگمی‌ام را چند برابر کرده بود. یک شب او به خوابم آمد. بیابان بود و همه جا پر از برف و درختان بی‌برگ که سفیدی، شاخه‌های برهنه‌اش را پوشانده بود. من همان سرگردانی عالم بیداری را آنجا هم داشتم. دیدم کبوتر بزرگی به سویم می‌آید. کبوتری که نیمی از بیابان را فرا گرفته است و در آن شب تمام بیابان را روشن کرده است. 🌷وقتی کبوتر صورتش را به طرف من برگرداند، دیدم شوهرم، فضل‌الله است. او از من پرسید: «چرا نگرانی؟» گفتم: «خیلی جاها دنبالت گشته‌ام؛ جهاد، بنیاد و.... اما پیدات نکردم.» گفت: «من اینجا هستم.» پرسیدیم: «اینجا کجاست؟» یک‌باره دیدم هزاران کبوتر در آسمان پیدا شد. پرسیدم: «این کبوترها کی هستند؟» جواب داد: «اینها دوستان من هستند. اول اندازه من بودند ولی حالا کوچک شده‌اند.» پرسیدم: «اینها از کجا می‌آیند.» جواب داد: «همان جایی که به خاطرش جنگیده‌اند.» 🌷پرسیدم: «مثلاً کجا؟» جواب داد: آن را دیگر باید خودت بدانی.» پرسیدم: «یعنی تو دیگر به خانه برنمی‌گردی؟» گفت: «نه! فقط مواظب خودت و بچه‌هایم باش. در ضمن بچه‌‌ای که به همراه داری دختر است و اسمش هم فاطمه! تو و بچه‌هایت هیچ مشکلی ندارید، با خدا باشید و مطمئن باشید خداوند پشتیبان شماست.» وقتی از خواب بیدار شدم، مطمئن بودم که او شهید شده است. فردای همان ‌روز خبر آوردند که کمپرسی منهدم شده او را پیدا کرده‌اند، اما هیچ اثری از خود او نیست. آنان نام همسرم را به عنوان شهید مفقود‌الجسد ثبت کردند. 🌷با همه این احوال دلم رضا نمی‌داد که بی‌تفاوت بنشینم و زندگی‌ام را بکنم. باز به دنبال او می‌گشتم. تا اینکه شبی دیگر خواب دیدم چهار پاسدار سرِ تختی را گرفته‌اند و به منزل ما می‌آورند. کسی روی تخت خوابیده و ملحفه‌ای رویش کشیده شده است. پرسیدم: «او کیست؟» جواب دادند: «همانی که تو به دنبالش می‌گردی.» ملحفه را از یک طرف کنار زدم، دیدم یک پایش قطع شده است. از طرف صورتش هم کنار زدم دیدم همسرم است. چمشانش را باز کرد و گفت: «فقط آمده‌ام به تو بگویم این قدر دنبال من نگرد. همان طور که تو ناراحت من هستی،‌ من هم ناراحت تو هستم. زندگی‌ات را بکن. من دیگر برنمی‌گردم.» 🌷گفتم: «آخر جنازه‌ای، قبری…» گفت: «بعضی‌ها این‌طور پیش خدا می‌روند. وقتی از خواب بیدار شدی به خودت تلقین نکن که این خواب دروغ بوده است، مطمئن باش درست است. تو دیگر مرا پیدا نمی‌کنی، پس مواظب بچه‌ها باش.» وقتی از خواب بیدار شدم تصمیم گرفتم وصیت او را همان‌طور که در خواب به من توصیه کرده بود، عملی کنم.... 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز فضل الله رحمانی @Modafeaneharaam