مدافعان حرم 🇮🇷
ابووصال کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری #قسمتهشتادوهشتم آچار فرانسه در سو
ابووصال
کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری
#قسمتهشتادونهم
مدافعموتور سوار
عاشق موتور بود☺️و در سوریه نیرویی بود که سوار بر موتور🏍 بود.موتور سواری🏍 را خوب بلد بود.و آنجا این مهارتش مفید بود🍃سوئیچ موتورش🏍 در سوریه را به انتهای تسبیهش گره زده بود تا گم نشود☺️❤️
راوی:همرزمشهید
#ادامهدارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ابووصال کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری #قسمتهشتادونهم مدافعموتور سوار
ابووصال
کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری
#قسمتنود
تکتیرانداز ناشی
دپو بودیم.به عنوان یک نیروی اطلاعاتی برگشت🍃. دیدم که میخندد😕.علتش را پرسیدم.ماجرا را تعریف کرد.😑گفت حین دیدهبانی👀همرزمش صدای زوزه تیر میآمد🙄سرش را پایین میآورد🙂اما خبری از تیر نبود😃. از دیده بان پرسید که صدای چیست🤔؟گفت تک تیر انداز.با تعجب گفت😶الان است که مارا بزند😰.دیده بان با آرامش برگشت و گفت😕بردش به ما نمیرسد🙂تیرهایش را پشت هم میزند شاید به هدف بخورد😑از این که دشمن بر تلاش بی فایدهاش اصرار داشت😬خندهاش گرفته بود و شاد بود😃❤️
راوی:همرزمشهید
#ادامهدارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#قــــــرار_شبــــانه🌺🍃 ختــــم صـــلواتـــــ بـــه نیــــابت از #شهید_حسین_ولایتی_فر🌹 از شهدای حاد
جمـــــع ڪل صـــلواتـــــــ
❤️۲۷۴۷۷❤️
#قــــــرار_شبــــانه🌺🍃
ختــــم صـــلواتـــــ بـــه نیــــابت از #شهید_مدافع_حرم_سجاد_زبر_جدی🌹
#درخواستی
هــــدیــــه بـــه حضـــرت زهــرا (سلام الله علیها)
و براےســـلامتـــےو تعجــــیل
در ظهــور امـــام زمــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺
مهلتـــ صلواتـــ فـــرستــادن
تا فرداشب ساعت۲۱
تعــداد صلواتـــ هاے خــود را بــه آیدے زیر بفـــرستین👇
🆔 @Jamandekarbala
بــه جـز سلام بــه #تـــو ،آن هم اڪثرا از دور😔
چــه ڪـرده ایـــم در این عمـرے از تباهےها؟💔
#الســـلام_علیک_یا_صـاحب_الــزمان
@modafeaneharaam
🍃❤️🍃
از نانِ برشتہ یِ تنورت چہ خبر ؟
از چاییِ فنجانِ بلورت چہ خبر ؟
دلتنگِ تو و خاطره هایم بدجور
"از سفره یِ پُر برڪتِ نورت چہ خبر ؟"
شهید #علیرضانورے
شهید #محمدجوادقربانے
#سلام✋
#صبحتون_منور_بہ_یاد_شـــهدا☺️
@modafeaneharaam
زمانی که عقد کردیم من پیش دانشگاهی را هنوز تمام نکرده بودم....❤️☺️
عبدالله صبحها می آمد مرا می برد و ظهرها برم میگرداند...☀️
در خانه پدرم دختری نبودم
که هر ساعت هر جا که دلم بخواهد بتوانم بروم...🍃
اما مدرسه رفتن با خودم بود 💼 که پس از عقد شهید باقری همین را هم می گفت بهتر است تنها نروم....☺️
این سخت گیری شدید او را می گذاشتم روی حساب علاقه اش.❤️
از این موضوع اصلا ناراحت نبودم
و دوست داشتم رضایت او را به دست بیاورم....☺️🍃
#شهید_عبدالله_باقری
@modafeaneharaam
1_16361916.mp3
5.84M
🌹پنجشنبه است یادی کنیم از زندگانِ عشق، شهدا
🎤با نَوای شهداییِ نریمانی
تا دلم یاد شهیدا میکنه
اشک چشمام منو رسوا میکنه
دل من خودش رو این روزا فقط
توی زینبیه پیدا میکنه
@modafeaneharaam
زلزله بم ۱۳۸۲/۱۰/۵
🔴صد ساعت بیداری شهید احمد کاظمیدر بم
خبر حادثه دلخراش زلزله بم را که شنید، اندوه همه وجودش را فرا گرفت؛ آن قدر که پیش از همه به نجات زلزله زدهها شتافت؛ «نخستین ناجی زلزلهزدگان بم»، کسی نبود جز یادگار سالهای دفاع مقدس، حاج احمد کاظمی؛ همان گونه به سان سالهای جانبازی در جبههها گمنام و ناشناس، پیش از همه خود را به بم رسانده و مشغول کمکرسانی بود.
اگر او را میان آوارهها و جنازهها، موقع انتقال مجروحان و خارج کردنشان از زیر آوار و با آن چشمهای خسته و نیمه باز، میدیدی، هرگز باور نمیکردی که «فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران» باشد. صد ساعت تمام، چشمهایش با خواب بیگانه بودند و او بیدارتر از همیشه، در پی «خدمت» بود.
باند فرودگاه را در اختیار خودش گرفته بود و کنترل و هدایت هواپیماها و بالگردهای حامل مجروحین را بر عهده داشت. با تدبیر او، هر دوازده دقیقه، یک فروند هواپیما یا بالگرد دو ملخه حامل آسیب دیدگان، از فرودگاه پرواز میکرد و به سرعت، سی هزار مجروح از بم انتقال داده شد؛ این تنها با درایت و دلسوزی حاج احمد کاظمیممکن بود و بس.
شاید کسی باور نمیکرد. خواب در برابر دیدگان احمد کاظمیچنان سر تسلیم فرود آورد که پس از صد ساعت بیداری او به خواب نرفته، بلکه بیهوش شود و به همه ما فرورفتگان در روزمرگیهای خود، نشان دهد که در روزگار صلح نیز مردانی هستند که بر خلاف ظاهر آرام خویش، هنوز هم مرد جنگند..
@modafeaneharaam
موضوع آقا عبدالله که پیش آمد قرار شد بیایند منزل برای خواستگاری...☺️👌
البته شهید باقری هم نمی خواست به این زودی ازدواج کند...❤️🍃
اما به دلیل شرایط کاری اش باید متأهل میشد
و این باعث شد عروسی ما زودتر انجام شود....🌺🍃
ملاک من برای ازدواج💍
اخلاق و مذهبی بودن و برای او هم این ها مهم بود...
یک جلسه صحبت کردیم و جلسه بعد بله برون بود....💝🍃
#شهید_عبدالله_باقری
@modafeaneharaam