eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.6هزار دنبال‌کننده
30.8هزار عکس
12.6هزار ویدیو
292 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافعان حرم 🇮🇷
شهیـد مدافـع حـرم سید میـلاد مصطفوی🍃
خادم الشهدا سید میلاد یکی از رفقای بسیار خوب بنده بود ما بیست روز با هم خادم پارکینگ شلمچه بودیم هر دومون داخل یک سنگر بودیم تو این بیست روز با پای برهنه بود وقتی می گفتم سید پاهات تاول می زنه می گفت باشه اینجوری ثوابش بیشتره ...شبها توی سنگر که می خوابیدیم هر بیست روز را من می دیدم با عین حالی که ما دیر می خوابیدیم سید یک ساعت قبل از اذان صبح بلند می شد و نماز شب می خوند بعد تنها سنگری که نماز جماعت صبح توش برقرار بود سنگر ما بود ، چون سید میلاد همه بچه ها را صدا می زد برای نماز صبح بیرون سنگر هم می اومد داد می زد نماز جماعت که بقیه هم می اومدن سنگر ما واسه نماز جماعت به_نقل_از_دوست_شهید @modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
احترام به والدین سید میلاد هروقت به مادرش زنگ می زد میگفت سلام مامان جان... بچه ها مسخره می کردند می گفتندسید چقدر بچه ننه ای!!! این حرفها مال بچه سوسول هاست نه شما! می گفت من کوچیکشم ! نوکرشم! هرسال اسفندکه بحث راهیان نور پیش می اومد می گفتیم سید امسال رفتنی هستی؟؟ می گفت معلوم نیست ، باید مادرم اجازه بده. اگرهمه کارهای مادرم تموم شدمن هم رفتنی هستم. تمام کارهای مربوط به خانه تکانی و...رو انجام می داد و بعد با خوشحالی می اومد می گفت من هم رفتنی شدم مامان اجازه ام رو صادرکرد. 😊😊 @modafeaneharaam
به نقل از پدر شهیــد سفر به سوریه چند وقت بعد از شهادت سید میلاد ما را به سوریه زیارت خانم حضرت زینب سلام الله علیه و خانم رقیه خاتون بردند. دقیقا مصادف شد با ایام محرم.....دلتنگی عجیبی در حرم خانم زینب سلام الله علیه بود ....بعد از زیارت حرم مطهر به ما گفتند که راس ساعت ۳ همان روز پرچم حرم خانم حضرت زینب سلام الله علیه را به مناسبت محرم قرار است تعویض کنیم خواستند ما هم حضور داشته باشیم نماز را خواندیم آمدیم در جایی که بودیم ناهار را خوردیم بعد خواستم کمی استراحت کنم خوابم برد ... در خواب سیدمیلاد را دیدم آمد گفت بابا جان مگر نمی خواهی برای تعویض پرچم حرم مطهر بروی ...؟! از خواب پریدم دیدم دقیقا چند دقیقه به ساعت ۳ است سریع حاضر شدم و با سرویسی که برای حرم گذاشته بودن رفتیم حرم مطهر راس ساعت رسیدم بغض... پرچم را پایین آوردند دادند دست ما بوسیدمش حس عجیبی بود سید میلاد حتی یک ثانیه از جلو چشمانم آن طرف نمی رفت حضورش را دقیقا احساس می کردم. پرچم را عوض کردند و سید میلاد نگذاشت که من از این مراسم جا بمانم @modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
اشـک شهـدای مدافـع حــرم دور ضریـح حضـرت زینـب (س)
یـہ روز داشتیم با ماشیـن تـو خیابون مےرفتیـم سر یـہ چراغ قرمز ...🚗🚦 پیرمـرد گل فروشـے با یـہ ڪالسڪه ایستاده بود...💐😍 منوچـہر داشت از برنامـہ ها و ڪارایـے ڪـہ داشتیم مےگفت ...😌 ولـے مـن حواسـم بـہ پیرمرده بود ... منوچـہر وقتے دید حواسم به حرفاش نیست ... نگاهـمو دنبال ڪرد و فڪر ڪرده بود دارم به گلا نگاه میکنم ...🙂🌺🌹 توے افڪـار خـودم بودم ڪہ احسـاس ڪـردم پاهام داره خیس مے شہ ...!!!😟 نـگاه ڪردم دیـدم منوچـہر داره گلا رو دستہ دستہ میریزه رو پاهام ...☺️😳 همـہ گلاے پیرمرد و یہ جا خریده بود ..! بغل ماشین ما ، یـہ خانوم و آقا تو ماشین بودن …🚙 خانومـہ خیلـے بد حجاب بود …😰 بـہ شوهرش گفت : "خـاااااڪـــــ بـر سرتــــــ ... !!!😵 ایـݧ حزب اللہـیـا رو ببین همه چیزشون درستـہ"😎✌️ منوچہر یـہ شاخـہ🌹برداشت و پرسیـد : "اجازه هسـت ؟" گفتـم : آره داد به اون آقاهـہ و گفت : "اینو بدید به اون خواهرمون ...!"👱♀ اولیـݧ ڪاری ڪہ اون خانومہ کرد ایـن بود که رژ لبشو پـاڪــ ڪـرد💄 و روسریشو ڪـشـید جلو !!!😇💞 @modafeaneharaam
#غريب‌گیر‌آوردنت😔 افلاک کجا پست ترین خاک کجا خـورشید کجـا ذره‌ی هتاک کجا ای لال شــود زبان بــدگوی رضا نام تــو کجا دهــان ناپـاک کجا #سلطان_ایرانی_رضا_جان❤️ @modafeaneharaam
‌ 💕 💕 💕 💕 مناجات آقا امام سجاد علیه السلام 🍃 پروردگارا ! 🍃 آنان که از همه جا وهمه کس نومید بمانند به رحمت بی منتهای تو امیدوار باشند. 🌼تا تو را دارم از تنهایی چه باکم باشد وتا پشتیبان و یاور تو باشی از بی کسی هراسم نیست. 🌸ابر های رحمت تو بر همه جا سایه ی برکت ومرحمت اندازند وفروغ علم تو ظلمت جهان را بشكافد وزوايای زندگی را روشن بدارد. ⭐️ومن اکنون ای پروردگار من، در پیشگاه تو به دعا ایستاده ام 🍃 آن تو بودی که مرا به عرض دعا وحاجت فرمان داده ای 🍃 ومن اینک فرمان تورا اطاعت همی کنم وهمی گویم لبیک و سعدیک....آرزوی وصال
🔻دختر زیبا در اتاق رییس (خاطره ای از حاج آقا قرائتی) من در اتاق یک رئیسی رفتم، کار داشتم تا در را باز کردم دیدم یک دختری حالا یا دختر یا خانم، خیلی زیبا است. داخل اتاق رئیس رفتم گفتم: شما با این خانم محرم هستی؟ گفت: نه! گفتم: چطور با یک دختر به این زیبایی تو در یک اتاق هستی و در هم بسته است. گفت: آخر ما حزب اللهی هستیم. گفتم: خوشا به حالت که اینقدر به خودت خاطرت جمع است. حضرت امیر به زن‌های جوان سلام نمی‌کرد. گفتند: یا علی رسول خدا سلام می‌کند تو چرا سلام نمی‌کنی؟ گفت: رسول خدا سی سال از من بزرگتر بود. من سی سال جوان هستم. می‌ترسم به یک زن جوان سلام کنم یک جواب گرمی به من بدهد، دل علی بلرزد. گفتم: دل علی می‌لرزد، تو خاطرت جمع است. بعضی‌ها خودشان را از امیرالمؤمنین حزب اللهی تر میدانند @modafeaneharaam
# پروفایـل پسـرونه