eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.9هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
11.8هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴مولای داغدارم تا تو نیایی سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است... اللهم عجل لوليک الفرج بحق سيدتنا الزينب علیها السلام تعجیل در فرجش پنج گل صلوات🌹 #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج💔 @Modafeaneharaam
علیه السلام: 💠 هوَ اَنْ تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِكَ، فَلا تُلْقِىَ اَحَداً اِلاّ رَأَيْتَ لَهُ الْفَضْلَ عَلَيْكَ. ❇️ ادب آن است که از خانه که بیرون می‌روی، هیچ‌کس را دیدار نکنی مگر اینکه او را برتر از خودت پنداری. 📚 موسوعه کلمات الامام الحسین علیه السلام، صفحه 750 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی صدا و سیما سکوتش را در مورد واکسیناسیون می شکند... 🌏 از ابتدای کرونا کشور نیجر در آفریقا بدون ماسک و بهداشت فقط 200 کشته کرونایی داشته این کشور تمام واکسن هایش را پس فرستاده حال ما با ماسک و ژلهای ضدعفونی در صف واکسن @Modafeaneharaam
پاییز 94 نزدیک بود،حسن آقا رفت دنبال گذرنامه اما چند روز قبل در پادگان سروصدای رفتن به سوریه پیچید.👥 حسن اقا عکس العملی درباره رفتن به سوریه از خود نشان نمی داد تا اینکه چند روز قبل از رفتن،اسم حسن اقا در لیست افرادی که به سوریه اعزام می شدند دیده می شد.👀 حسن اقا در سوریه بیش از حد توان خود کار می کرد ودرشبانه روز 3 یا 4 ساعت می خوابید. تا اینکه حاج حسن چند روز پس از اعزام از ناحیه ی سر دچار واز کتف چپ مورد اصابت قرار گرفت.😔😔 بعد از آمدن حسن اقا ومرخص شدن او از بیمارستان بقیه الله علاوه بر موج گرفتگی دوتا از ترکش هادر بدن او ماند وبه ما میگفت که این دو ترکش من از سفرم به است.☺️ گفت تا لحظه ای که جان دارم نمیزارم که این دو را از بدنم خارج کنند.☝️ ترکش ها ماند تا اردیبهشت ماه 95 در خان طومان ، میعادگاه عاشقان اهل بیت (س) او و 15 نفر از همرزمانش بال در بال ملائک گشودند . 💔 به نقل از همسر شهید حسن رجایی فر🌹🍃 یادش با صلوات @Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACHlRhJ0np0Wned6yQKVidC1oQLvjMuAACsgYAAgYa0VPTYOApRhr4hSAE.mp3
6.32M
.¸¸.•°˚˚°❃◍⃟💔◍¸.• .¸¸ اولین باری ڪه اومدم حـــرم خـــوب یادمھ😭 خستگے های تو راه ســفرم خوب یادمه😭 یادت که هست چه قولی دادم تو هم به جاش یه قولی دادی که من میشم اونی که میخوای تو هم نگو شدم زیادی😭😭 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎥 شیرعلی 📆 پنج شنبه ۴ شهریورماه ⏰ ساعت ۱۳:۳۰ 🖥 شبکه دو سیما @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 لحظه اعلام خبر بازگشت پیکر مطهر فرزند به خانواده پس از گذشت پنج سال از شهادت #شهید_مصطفی_محمدی #فاطمیون @Modafeaneharaam
هیچ جایی برای دفاع از دین خدا متوقف نشد/ جانبازی و رفع تکلیف را کافی نمی‌دانست🌹🍃 هرچند ابراهیم خلیلی سال‌ها به مجاهدت در راه خدا از طریق تخصص‌هایی که داشت مشغول بود و در این راه جانباز هم شده بود اما باز هم برای حضور در میدان سوریه احساس ضرورت می‌کرد.✅ سردار اسداللهی گفت: دفاع از حرم و حریم اهل بیت(ع) باید یک عقبه‌ای داشته باشد که عقبه‌اش برمی‌گردد به همان وقایع تاریخ و اتفاقات عاشورا. 💔 اگر اهل بیت ثابت کردند که کنار دفاع از حق و حقانیت میزان جانبازی و جهاد کفایت نمی‌کند و در حقیقت تا انتهای جان و تا آخرین قطره خون باید در این راه تلاش، مجاهدت و مواظبت کرد، آقا ابراهیم و امثال او هم به همین فرهنگ، عقبه، همان سیره و کاری که خود اهل بیت(ع) انجام دادند، تکیه کردند. اهل بیت جایی برای دفاع از دین خدا متوقف نشدند. ابراهیم هم برای دفاع از دین خدا فقط جانبازی و رفع تکلیف را کافی نمی‌دانست و مجاهدت را تا سرحد جان ادامه داد و با نثار خونش ثابت کرد اعتقادی که دارد، هزینه‌اش را هم پرداخت کرده است. حضور ابراهیم در سوریه یک رده تکمیلی بر حضور سایر تخریب‌چی‌ها بود✅ شهید مدافع حرم ابراهیم خلیلی🌹 #سالروز_شهادت @Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACHlhhJ2YR0s9kmssefr83ivpVIjaj5wAC3wADZtmuA1oi5RGh5A7EIAQ.mp3
1.95M
متبرک می کنیم دهانمان را با قرائت زیارت عاشورا🕊🕌 #التماس دعا 💚❤🖤💔 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به یاد علامه محمدرضا حکیمی، دانشمندی که با فلسفه ضدیت داشت اما فلسفه رو به خوبی می‌شناخت و برای فلاسفه‌ای همچون امام خمینی(ره) هزینه‌های زیادی داده بود‌ @Modafeaneharaam
دور تا دورم جسد بود😱 روزهای اول جنگ بود، مجروحين حمله‌ي موشكي به دزفول را به بيمارستان آورده بودند. ما نمي‌دانستيم موشك چيه و زخمي موشك، چطوريه؟ 🤔 به اطراف خود نگاه كردم، ديدم دور تا دورم جسد است. گفتم سريعاً زخمي‌ها را به سالن غذاخوري ببرند و روي زمين بخوابانند و زخمي‌هايي كه لِه بودند، در اتاق‌هاي بخش بستري كنند. ‼️ در اين احوال ديدم مسئول اتاق عمل با يك مجروح بر دوش وارد شد. گفت:اين بابامه، بايد برم مادرم را هم بيارم. او را گذاشت و به سرعت رفت. ده بيست دقيقه بعد مادرش را هم آورد، درحالي كه هشت تا از دنده هايش شكسته بود، ولي پدرش مرد.😭 محوطه‌ی اورژانس و راهروها و روي تخت‌ها پر از مجروح و جنازه بود. تا ساعت هفت و نیم صبح يك‌سره درحال درمان مجروحین بودم.😔 برداشت از کتاب "جراجی در خاکریز" حاوی خاطرات دکتر کرامت یوسفی @Modafeaneharaam
🔰 سخنان آیت‌الله رئیسی در صحن علنی مجلس در دفاع از کابینه پیشنهادی: 🔹معرفی وزرای پیشنهادی براساس شاخص‌هایی بود که در زمان انتخابات قول داده بودم 🔹شاخص‌‌های کارآمدی، تخصص، مرد‌مداری و فسادستیزی مورد تاکید ما بود. هم صلاحیت علمی و هم صلاحیت علمی مورد نظر ما بود. 🔹در سایتی که معرفی کردیم نام دو وزیر اطلاعات و دفاع نبود چون بحث اطلاعاتی و نظامی است اما نام 17 وزیر بارها در این سایت تکرار شده بود. اطلاعات افرادی که مردم معرفی کرده‌اند را به وزرا می‌دهیم تا پیشنهادات مردم را در نظر بگیرند. 🔹از سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات بخاطر کمک در استعلام وزرای پیشنهادی تشکر می‌کنم 🔹ما در برخورد با فساد خط قرمز نداریم. خط قرمز ما در رابطه با فساد فقط بی استناد صحبت کردن است. 🔹کوچک‌ترین فساد در دولت تحمل نخواهد شد. سلامت نفس و دوری از فساد مسئله محوری دولت است و این شرط باید مورد توجه همه اعضای دولت باشد. 🔹در مبارزه با فساد به هیچ عنوان کوتاه نمی‌آیم. اگر گزارشی متقن برسد که مسئولی از دولت فساد کرده در برخورد با او درنگ نخواهم کرد. 1400/06/03 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازدید از بخش کرونایی بیمارستان امام خمینی(ره)؛ بازدید از داروخانه توزیع کننده داروهای کرونایی؛ امروز هم بازدید از مجتمع عروجیان بهشت زهرا و افرادی که شاید کمتر کسی در این یک سال و نیم به فکر اونها بوده و ازشون قدردانی کرده؛ فعالیت‌های رئیسی تو این چند وقتی که اومده. روحانی، بعد از اعتراض به خانه نشینی و عدم تشکیل جلسات کاری در دوران کرونا: کسی نمی‌تواند وسط سیل برود و بگوید که من نمی‌ترسم؛ خب نترس برو وایسا تا آب تو را ببرد! @Modafeaneharaam
🌷 🍃 ❤️ 📱 سایز پروفایل 🍃نشر حداکثری... @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گوشه‌ای از کثافتکاری ‌های اقتصادی برادر حسن روحانی از واریز 5 میلیون دلار به حسابش توسط MI6 تا فروش 12 هزار سکه به یک نفر .... نکته جالبش اینه روحانی برای چنین ادم کثیفی گفته بوده اگر بهش دست بزنید اعلام جنگ می‌کنم @Modafeaneharaam
‍ دو روز قبل از اینکه اعزام بشه در حالی که تو فکر بود بهم نگاه انداخت گفت باید حلالم کنی؛ من برم دیگه برنمیگردم...‼️ نگاهش کردم گفتم این حرفو نزن. 😢 گفت دیشب خواب دیدم توی صحرای بزرگی هستیم من و یه عالمه آدم دیگه درحالی که هرکدوم زخمی به تن داریم یا حسین میگیم. بر سر و سینه زنان و دوان دوان از اونجا رد میشیم، شبیه اون دسته‌های عزاداری که روز اربعین از بین الحرمین میگذرند.😭 تعبیر خوابش چه زیبا بود؛ صحرای #بصری_الحریر وعده‌گاه عاشقان...💔 راوی: همسر #شهید_مهدی_آدینه #مدافع_حرم از شهدای لشکر #فاطمیون @Modafeaneharaam
🚨 دستورات رئیس جمهور در اولین جلسه دولت سیزدهم 1️⃣ شناسایی بستر های تولید رانت و فساد و اصلاح آنها 2️⃣ آغاز نهضت ساخت یک میلیون مسکن در سال 3️⃣ تسریع در واکسیناسیون عمومی 4️⃣ برنامه ریزی و اقدام برای مهار گرانی و بهبود معیشت مردم @Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACHmFhJ7p--dFQlP-9Qb0dqHszw9KvyQAC4QkAAlvCOVHimdt-KCytWCAE.mp3
2.37M
🔊 ؛ ⭕ پیشگویی عجیب شهید اندرزگو در مورد آیندهٔ انقلاب 👤 استاد 😳 شهید اندرزگو: «دو سال بعد از انقلاب، سیدعلی‌ نامی رئیس‌جمهور خواهد شد و بعد از چند سال، امام زمان ظهور می‌کنند.» ‼️ نکته: ما به هیچ‌ عنوان قصد تعیین وقت برای ظهور را نداریم و این صوت صرفاً بشارت شهید اندرزگو دربارهٔ نزدیک بودن زمان ظهور است نه تعیین وقت آن. @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
❤️(هوالعشق)❤️ #رمان_تنها_میان_داعش 🌹#قِسمَت_بیست‌_و_نُهُم🌺 زن‌عمو اشاره کرد یوسف را به او بدهد تا
❤️(هوالعشق)❤️ 🌹🌺 در فضای تاریک و خاکی اتاق و با نور اندک موبایل، بالاخره حلیه را دیدم که با صورت روی زمین افتاده و یوسف زیر بدنش مانده بود. دیگر گریه‌های یوسف هم بی‌رمق شده و به‌نظرم نفسش بند آمده بود که موبایل از دستم افتاد و وحشتزده به سمتشان دویدم.😰 زن‌عمو توان نداشت از جا بلند شود و چهار دست و پا به سمت حلیه می‌رفت. من زودتر رسیدم و همین که سر و شانه حلیه را از زمین بلند کردم زن‌عمو یوسف را از زیر بدنش بیرون کشید. چشمان حلیه بسته و نفس‌های یوسف به شماره افتاده بود و من نمی‌دانستم چه کنم. زن‌عمو میان گریه حضرت زهرا(علیه‌السلام) را صدا می‌زد و با بی‌قراری یوسف را تکان میداد تا بالاخره نفسش برگشت، اما حلیه همچنان بی‌هوش بود که نفس من برنمی‌گشت. زهرا نور گوشی را رو به حلیه نگه داشته بود و زینب می‌ترسید جلو بیاید.😥 با هر دو دست شانه‌های حلیه را گرفته بودم و با گریه التماسش می‌کردم تا چشمانش را باز کند. صدای عمو می‌لرزید و با همان لحن لرزانش به من دلداری می‌داد :«نترس! یه مشت آب بزن به صورتش به حال میاد.» ولی آبی در خانه نبود که همین حرف عمو روضه شد و ناله زن‌عمو را به«یاحسین» بلند کرد.😭 در میان سرسام مسلسل‌ها و طوفان توپخانه‌ای که بی‌امان شهر را می‌کوبید، آوای اذان مغرب در آسمان پیچید و اولین روزه‌مان را با خاک و خمپاره افطار کردیم. نمی‌دانم چقدر طول کشید و ما چقدر بال بال زدیم تا بالاخره حلیه به حال آمد و پیش از هر حرفی سراغ یوسف را گرفت. هنوز نفسش به درستی بالا نیامده، دلش بی‌تاب طفلش بود و همین که یوسف را در آغوش کشید، دیدم از گوشه چشمانش باران می‌بارد و زیر لب به فدای یوسف می‌رود.😢 عمو همه را گوشه آشپزخانه جمع کرد تا از شیشه و پنجره و موج انفجار دور باشیم، اما آتشبازی تازه شروع شده بود که رگبار گلوله هم به صدای خمپاره‌ها اضافه شد و تنمان را بیشتر می‌لرزاند. در این دو هفته محاصره هرازگاهی صدای انفجاری را می‌شنیدیم، اما امشب قیامت شده بود که بی‌وقفه تمام شهر را می‌کوبیدند. بعد از یک روز روزه‌داری آن‌هم با سحری مختصری که حلیه خورده بود، شیرش خشک شده و با همان اندک آبی که مانده بود برای یوسف شیرخشک درست کردم. همین امروز زن‌عمو با آخرین ذخیره‌های آرد، نان پخته و افطار و سحری‌مان نان و شیره توت بود که عمو مدام با یک لقمه نان بازی می‌کرد تا سهم ما دخترها بیشتر شود. زن‌عمو هم ناخوشی ناشی از وحشت را بهانه کرد تا چیزی نخورَد و سهم نانش را برای حلیه گذاشت. اما گلوی من پیش عباس بود که نمی‌دانستم آبی برای افطار دارد یا امشب هم با لب خشک سپری می‌کند.💧😔 اصالًا با این باران آتشی که از سمت داعشی‌ها بر سر شهر می‌پاشید، در خاکریزها چه خبر بود و می‌ترسیدم امشب با خون گلویش روزه را افطار کند!😞 ...🌸 @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
❤️(هوالعشق)❤️ #رمان_تنها_میان_داعش 🌹#قِسمَت_سیم🌺 در فضای تاریک و خاکی اتاق و با نور اندک موبایل،
❤️(هوالعشق)❤️ 🌹🌺 از شارژ موبایلم چیزی نمانده و به خدا التماس می‌کردم تا خاموش نشده حیدر تماس بگیرد تا اینهمه وحشت را با عشقم قسمت کنم و قسمت نبود که پس از چند لحظه گوشی خاموش شد.😔 آخرین گوشی خانه، گوشی من بود که این چند روز در مصرف باتری قناعت کرده بودم بلکه فرصت هم‌صحبتی‌ام با حیدر بیشتر شود که آن هم تمام شد و خانه در تاریکی محض فرو رفت. حالا دیگر نه از عباس خبری داشتیم و نه از حیدر که ما زن‌ها هر یک گوشه‌ای کِز کرده و بی‌صدا گریه می‌کردیم.😭 در تاریکی خانه‌ای که از خاک پر شده بود، تعداد راکت‌ها و خمپاره‌هایی ☄ که شهر را می‌لرزاند از دستمان رفته و نمی‌دانستیم انفجار بعدی در کوچه است یا روی سر ما! عمو با صدای بلند سوره‌های کوتاه قرآن را می‌خواند، زن‌عمو با هر انفجار صاحب‌الزمان (علیه‌السلام) را صدا می‌زد و به‌جای نغمه مناجات سحر، با همین موج انفجار و کولاک گلوله نیت روزه ماه مبارک رمضان کردیم. آفتاب که بالا آمد تازه دیدیم خانه و حیاط زیر و رو شده است؛پرده‌های زیبای خانه پاره شده و همه فرش از خرده‌های شیشه پوشیده شده بود. چند شاخه از درختان توت شکسته، کف حیاط از تکه‌های آجر و شیشه و شاخه پُر شده و همچنان ستون‌های دود از شهر بالا می‌رفت. تا ظهر هر لحظه هوا گرم‌تر می‌شد و تنور جنگ داغ‌تر و ما نه وسیله‌ای برای خنک کردن داشتیم و نه پناهی از حملات داعش. آتش داعشی‌ها طوری روی شهر بود که حلیه از دیدار عباس ناامید شد و من از وصال حیدر! می‌دانستم سد مدافعان شکسته و داعش به شهر هجوم آورده است، اما نمی‌دانستم داغ شهادت عباس و ندیدن حیدر سخت‌تر است یا مصیبت اسارت!😔 ما زن‌ها همچنان گوشه آشپزخانه پنهان شده و دیگر کارمان از ترس گذشته بود که از وحشت اسارت به دست داعشی‌ها همه تن و بدنمان می‌لرزید.😰 اما غیرت عمو اجازه تسلیم شدن نمی‌داد که به سمت کمد دیواری اتاق رفت، تمام رختخواب‌ها را بیرون ریخت و با آخرین رمقی که به گلویش مانده بود، صدایمان کرد :«بیاید برید تو کمد!»چهارچوب فلزی پنجره‌های خانه مدام از موج انفجار می‌لرزید و ما مسیر آشپزخانه تا اتاق را دویدیم و پشت سر هم در کمد پنهان شدیم. آخرین نفر زن‌عمو داخل کمد شد و عمو با آرامشی ساختگی بهانه آورد :«اینجا ترکش‌های انفجار بهتون نمی‌خوره!» اما من می‌دانستم این کمد آخرین سنگر عمو برای پنهان کردن ما دخترها از چشم داعش است که نگاه نگران حیدر مقابل چشمانم جان گرفت و تپش‌های قلب عاشقش را در قفسه سینه‌ام احساس کردم.❤️ من به حیدر قول داده بودم حتی اگر داعش شهر را اشغال کرد مقاوم باشم و حرف از مرگ نزنم، اما مگر می‌شد؟😞😔 ...🌸 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | حاج قاسم سلیمانی: مدیر یک قلّه برافراشته است… @Modafeaneharaam
📸 جانباز مدافع حرم《رضا محمودخانی》که امروز بر اثر کرونا به دیدار حق شتافت. @Modafeaneharaam