گفتم آقامهدی دیگه باید ماشین شاسی بلند بخری!روحیات مهدی رو خوب میشناختم خبر داشتم که مهدی اهل این چیزها نیست اما جوابش دگرگونم کردلبخندی زد☺ و در حالیکه به عکس شهدا که در بالای بلوار نصب شده بود اشاره میکرد گفت:من از این شاسی بلندا میخوام همه زندگی مهدی غرق در شهادت بود💔مهدی در هیچحال از #امر_بهمعروف_و_نهےاز_منکر غافل نمیشد و در ادای این واجب الهی به هیچ وجه با کسی تعارف نداشت.پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه مدتی با تاکسی مسافرکشی میکرد.یک روز مسافرےکه خانمےچادری بود سوار ماشین میشود و آن خانم در بین راه چادرش را از سر بر میداردو داخل کیفش میگذارد😐.مهدی بدون تردید و معطلی ترمز میزند و خطاب به آن خانم میگوید لطفا پیاده شوید تقویمکوچکی به نام مدافعانحرم بین وسایل مهدی توجهم را جلب کرد.تقویمی که روزهای حضورش در سوریه را نشان میداد و مهدی تا روز شهادتش را در آن تقویم ثبت کرده بود.در صفحه نخست تقویم نوشته بود تا خدا نخواهد هیچ کار نشود😊تا کار انسان هیچ گاه با گناه پیش نرود.خدایا من خیلی عاجزم.آقا مهدی هر موقع تو جاده کسی رو میدید که کنار خیابون ایستاده و بنزین تموم کرده،حتما خودش رو ملزم میدونست توقف کنه☝حتی اگه رد میشد،دنده عقب میگرفت و از باک ماشین بنزین میکشید و به طرف میداد.دوستان آقا مهدی چند بار بهشون گفته بودند این کار خطرناکه و اگه بنزین روی موتور ماشین بریزه ممکنه ماشین آتیش بگیره؛اما ایشون همیشه میگفت:اگه کار برای رضای خدا باشه هیچ اتفاقی نمےافته☺اگه اون طرف اصرار هم میکرد پولش رو هیچ وقت نمیگرفت و بهش میگفت صلوات بفرست🌸
شهیدمدافعحرم
#مهدی_اسحاقیان🌹
@Modafeaneharaam