#خاطرات_شهدا🥀
یکبار خواست دعایی در حقش بکنم میگفت مادر دعایی بکن، خیلی کارم گیر است.😞هر وقت امتحانی داشت یا مشکلی داشت از من میخواست که دعایش کنم.
سریع روضه پنج تن نذر کردم. همان اوایلی بود که قرار شد به سوریه برود. یک بار از محل کارش تلفنی باهم صحبت میکردیم. پرسیدم حمید مشکلت حل شد؟ گفت آره دستت درد نکند.😍
گفتم من یک روضه پنج تن نذر کردم. با خندهای از ته دل جواب داد دستت درد نکند❤️ اگر بدانی چه حاجتی داشتم بعد رو کرد به همکارانش وگفت اگر بدانید چه شده!
مادرم نذرکرده بروم سوریه!😍
راوي:#مادرشهيد
#حميدرضا_اسداللهي🕊
@Modafeaneharaam
✍فرازی از وصیتنامه
🔴شهید #حمیدرضا_اسداللهی
ای کسی که
در مجلس اهلبیت علیهمالسلام
خدمت میکنی!
اگر این خدمــــت،
به خدمت انقلاب اسلامی منتهی نشود،
مسیر را اشتباه رفتهای!
چه زیبا گفت آن امام حکیم ما:
«اسلامِ ناب محمدی و اسلامِ آمریکایی»
پــــس بدانیــــم کــــه
«هیئتِ ناب محمدی و هیئتِ آمریکایی»
هــــم داریــــم!
@Modafeaneharaam