بسم رب الشهداء والصدیقین✨
◀ دوست شهید
در موسسه یاد گرفته بودیم که هر کداممان حداقل با یک شهید دوست باشیم.👌🌸
دوست من شهید نور محمدی بود و دوست محسن، عمویش.
قبر این دوشهید نزدیک هم بود و هر موقع با هم می رفتیم گلزار شهدای نجف آباد، مسابقه می گذاشتیم.🏃🏃
عقیده داشتیم هر کی زودتر برسد، حاجتش روا می شود.😇💚
محسن همیشه زودتر می رسید. آخرش هم زودتر حاجت روا شد.😔💔
برشی از کتاب #سرمشق
@Modafeaneharaam
◀ مقــصــد
گفتم: محسن! اینقــدر شهادت شهادت می کنی و کار را برا شهادت انجام می دی، دیگـه خــدا گُـم می شــود😅. خــدا قـهــرش نمی گیره؟😕
گفـت: رفیــق! میگم شـهادت؛ یعنی خـدایا می خوام شـهید بشم
که به خــودت برســم، مقـصــد خــداسـت.✨🕊
برشی از کتاب #سرمشق
صفحه ی ۵۴
شهید محسن حججی🌹
@Modafeaneharaam
◀ #روزه_داری
بعضی وقتها چای یا شکلات تعارفش میکردم، میگفت: میل ندارم.
یادم می افتاد که امروز دوشنبہ است یا پنجشنبه، اغلب این دو روز را #روزه می گرفت.😉
چشـم هایـش نافـذ و پـرنور بود✨
همہ گردان میدانستند محسن اهـل #نمـاز و #گـریـههای شبـانـه اسـت.🌿
شهید محسن حججی🌹
بـرشی از کتاب #سرمشق
@Modafeaneharaam