ساعت 6 شب بود من از مسجد به خونمون برگشتم. خیلی حالم گرفته بود😔 هر شب با #شهید_حججی در یک دفتر📒 دردودل میکردم❤️
رفتم🚶♀ دفترو برداشتم وشروع کردم به نوشتن🖋.
من خودم محجبه مذهبی هستم وخانوادم هم همینطور اما پدرم👨زیاد نه.
ما توی خونمون ماهواره😶 داشتیم من ارادت خاصی به شهید حججی❤️ داشتم و تابه حال به خوابم اومده ویک دعام رو مستجاب کرده😍
این دفعه از#شهید_حججی خواستم تا بابام مذهبی بشه😍 وخواستم ماهواره خونمون خراب بشه یاکلا ًقطع بشه.
دفترو بستم شب🌚 زود خوابیدم که صبح برم مدرسه. وقتی از مدرسه برگشتم دیدم ماهواره نیست😳 وبجای ماهواره دیجیتاله 😳خیلی خوشحال شدم😍❤️
داشتم برنامه به #سمت_خدا رو نگاه میکردم 🖥بابام از سر کار اومد.
هیچ وقت عادت به دیدن اینطور برنامه های مذهبی نداشت😔
حاج آقا عالی سخرانی میکردن ومن خواستم کانالو عوض کنم بعد بابام گفت بزار همین باشه خیلی قشنگه وخیلی خوشحال شدم 😍که #شهید_حججی یکی از دعاهای من رو مستجاب کرد وارادت بیشتری بهشون پیدا کردم.👌😍
#ارسالی