eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.7هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
📝به روایتی از دوست شهید: خوش اخلاق بود ✌️ روابط عمومیش هم خیلی بالا بود هیئت دانش آموزی یاعباس(سلام الله)رو راه اندازی کردیم. محمد خیلی به زیارت امامزاده شاهزاده حسین می رفت به من می گفت : عموی امام زمانه اما قدرش رو نمی شناسند توی همدان خیلی غریبه از بچه های فعال بسیج بود یادمه خیلی غبار روبی شهدا می رفت گاهی نزدیک به دو ساعت سر مزار شهدا می موند و باهاشون حرف می زد وقتی می رفتم پیشش گریه کرده بود😢 اشکاشو پاک می کرد کتاب های 📚 اخلاقی زیاد می خوند خیلی دغدغه داشت که چرا فضای عمومی جامعه از لحاظ معنوی روز به روز در حال سقوطه مخصوصا بعد از اینکه در تهران ساکن شد مشخص بود که خیلی اذیت می شه دنبال چاره جویی بود.☝️ ✍ از کتاب :پرواز در سحرگاه
تـــــو بہ دیدبانیِ دلِ مـــا مشغولے و #باخبـرے از مـــا خــــدا ڪند دلــــم دلـــت را نرنجـاند...✨ #شهید_محمد_غفاری #حاج_حسین_غفاری یادشون با صلوات❤️
علاقه محمد به #حضرت_مادر_سلام_الله_علیها 🌹 روی انگشترش نام حضرت فاطمة الزهرا(س) نقش بسته بود. محمد علاقه ی زیادی به حضرت زهرا(س) داشت. مادرش میگفت سحرگاه سیزده شهریور، همان موقع #شهادت محمدم خواب دیدم سرش را برروی زانوهام گذاشته بعد گفت: یازهرا(س) و سرش از زانوهام افتاد...🕊 راوی:مادر بزرگوار شهید غفاری🌹 #شهید_محمد_غفاری #شهید_مظلوم_نیروی_صابرین #یادش_باصلوات
🌴🍃💥🌴🍃🌴💥🍃🌴🍃 💥در گیرو دار کارهای عروسیمان بودیم. مجروحیت اتفاق غیر منتظره ای بود و درعین حال بسیار ناراحت کننده. اما ذهن من در پس این اتفاق به ظاهر ناخوشایند به دنبال این ماجرا بود✨ 🍃. جای تامل داشت. شاید نشانه ای بود. در معنویات به قولی سیمش زود وصل می شد و ارتباط می گرفت . از عبادت📿 لذت می برد .✨ 💥 ذره ای ریا در عبادتش ندیدیم. تنها چیزی که به زبان نمی آورد همین خلوت هایش بود . در ها یا وقتی از ماموریت که بر می گشت برایم هدیه می آورد . حتی شده یک گل. 🌷آینده نگری منحصر به فردی داشت . 🌹 @Modafeaneharaam
....✨🌹✨....✨🌹✨....✨🌹✨.... 🌷 🕊 ‍ وقتی خبر قطعی شد پیراهن مشکی برای پدر آوردیم که بپوشد اما قبول نکرد ! پدر گفت : ما برای مرده ها می پوشیم اما برای نه !!! پدر ادامه داد : یک موضوع دیگر هم این است که ما باید به دشمن ثابت کنیم ایستاده ایم و هیچ حرکتی نمی کنیم که آن ها خوشحال شوند . با این کار می خواستم تو دهنی محکمی به دشمنان بزنیم و به همشون بفهمونیم که ما از شهادت باکی نداریم . و در آخر پدر برای تشییع جنازه فرزندش پیراهن رنگی به تن کرد . 🌹 🌹تولد:1363/10/30 🕊 شهادت:1390/6/13 🇮🇷نحوه شهادت:منطقه سردشت و درگیری مستقیم با گروهک پژاک 🌹محل شهادت: تپه جاسوسان، سردشت 🕊مزار مطهر:گلستان شهدای همدان @Modafeaneharaam
🌷 هر چه جلو می رفت توسلاتش بیشتر می شد. دیگر آن چه از خدا می خواست دنیایی نبود. در قنوتش و در دعاهای هیئت بارها می شنیدم که این دعا را می خواند: اللهم الرزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک. یک بار هم به من گفت: اگه شهید نشدم، دوست دارم توی هیئت و موقع روضه خواندن بمیرم! @Modafeaneharaam
💬| دوستانم، من سلام شما را به شهداء خواهم رساند، و از ایثار و خودگذشتگی شماها برای آن‌ها سخن خواهم گفت و به آن‌ها می‌گویم که شما تعهد کرده‌اید، تا آخر قطره‌های خون خود چکیده بر سنگ‌فرش بیابان‌های حق علیه باطل است؛ پیروی از اسلام و را ادامه خواهید داد... فرازی_از_وصیت_نامه 🦋 @Modafeaneharaam