﷽
🏴#محرم_نامه_شهدایی
🖤شهید مدافعحرم رضا حاجی زاده
▪️خیلی به امام حسین(ع)علاقه داشتند و بسیار برایشان اشک می ریختند،همه ساله به تمام تکیه های آمل میرفتند و میگفتند: شاید امام حسین(ع) در یکی از این مجالس ها حضور داشته باشد!
▪️وقتی که مجروح شد و از سوریه برگشت برایم تعریف میکرد: در مجالس میشنیدیم که امام حسین(ع) زخمی شده و با این وجود تا آخرین لحظه از خیمه ها دفاع می کرده،برایم سوال بوده مگر میشود این همه ضربت خورده باشه و باز هم از حریم دفاع کند؟! وقتی رفتم سوریه و زخمی شدم این اتفاق برایم تداعی شد،تیر قناسه خورده بود به دسته چپم(تیر قناسه خیلی قوی هست و سرعت بسیار دارد).خیلی اذیتش میکرد حدود دو سه ماه که در حال درمان دستش بود باز هم دستش حسی نداشت! میگفت من در آن اتفاق امام حسین(ع) را درک کردم، که در آن لحظه وقتی خدا و ناموس اهل بیت در نظر می آید درد معنایی ندارد...
✍🏻راوی: مادر شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده🌹
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
🏴#محرم_نامه_شهدایی
🖤شهید مدافعحرم رضا حاجی زاده
ما هم
خودمونو میسپاریم به
خدای امام حسین علیهالسلام...
#شهید_رضا_حاجی_زاده
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
⚫️#محرم_نامه_شهدایی
🖤شهید مدافعحرم محرمعلی مرادخانی
🔳سخنان شهید خطاب به مسئولین و هیئتیها، چهل روز قبل از شهادت
چطور مسئولین میتونند توی
جشن تولد نوهی فلان پیمانکار
شرکت کنند ولی نمیتونند دوسهشب
بیان به هیئت امام حسین
پایحرفهایمسئولینهیآتبشینند و ... !
#شهید_سردار_محرمعلی_مرادخانی
#ماه_محرم
@Modafeaneharaam
﷽
⚫️#محرم_نامه_شهدایی①
🖤شهید مدافعحرم رضا حاجی زاده
▪️آقارضا ارادت خاصی به امامحسین علیهالسلام و اهلبیت داشت. محرم که میشد لباس سیاه میپوشید و در کارهای مسجد کمک میکرد.
▪️به نذری دادن خیلی اعتقاد داشت. در ماه محرم که در مسجد موسیبنجعفر علیهالسلام مراسم داشتیم، آقارضا یک شب بانی میشد و نذری میداد.
▪️میگفت:«برای امامحسین علیهالسلام هرچه هزینه کنیم کم است. همیشه آشرشته نذری میداد، حتی اگر هزینهاش زیاد میشد.»
🎙به روایت: مادر بزرگوار شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده🌹
#ماه_محرم
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ④①
🖤شهید مدافعحرم #جواد_محمدی
▪️جواد از ماهها قبل آغاز محرّم به فکر محرّم بود؛ به طوری که همهی کارهاش رو تنظیم میکرد که برای دههی محرم، هیچکاری جز رفتن به هیئت نداشته باشد.
▪️او عاشق امام حسین و اهلبیت علیهمالسلام بود و از جان و مالش مایه میگذاشت. روضهگرفتن در خانه را برکتی برای زندگی میدانست و میگفت: «روضه همراه با سخنرانی باشد که انسان یک مطلبی هم در کنار روضه اهلبیت یاد بگیرد.»
🎙راوے: مادر شهید
@Modafeaneharaam
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ①
🖤شهید مدافعحرم #نوید_صفری
ماه محرم خونه پیداش نمیشد؛
وقت و جان و مالش،
وقف دستگاه سیدالشهدا بود؛
هرکاری از دستش برمیومد،... !
📸تصویر باز شود...
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ⑥②
🖤شهید مدافعحرم #حجت_باقری
🎬فیلمی از عزاداری شهید در هیئت عزاداران امام حسین علیهالسلام
🕯براے تو هرڪس ڪه از #سر گذشٺ
🥀نصیبـش شود بهتـــــرین سرگـــذشٺ
🕯#ســر مـن فـداے #سـر تـو حسیــــن
🥀بہ عشــقِ تو عُمـرم سراســر گــــذشٺ
@Modafeaneharaam
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ②②
🖤شهید مدافعحرم #حامد_جوانی
▪️حامد سالها توی هیئت فاطمیه طالقانی تبریز به خادمی و عزاداری مشغول بود. در طول سال، قند و چای هیئت را میداد. وقتی ایّام محرّم میشد، یکی از چرخهای مخصوص حمل باندها را برای خودش برمیداشت و وظیفهی حمل آن چرخ را بهعهده میگرفت و با عشق و علاقهی خاصّی هم این کار را انجام میداد.
▪️هرسال وقتی عاشورا میشد، برای هیئت ناهار میدادیم. ناهار که خورده میشد، حامد منتظر میماند تا همه کمکم بروند و او کارِ شستن ِظرفها و دیگها را شروع کند. شستن ظروف و دیگهای بزرگ نذری کار سختی بود.
▪️به او میگفتند: «آقاحامد شما افسر شدهای و همه شما را در محل میشناسند! بهتر است بقیه این کارها را بکنند!» حامد میگفت: «شفا در آخر مجلس است؛ آخر مجلس هم شُستنِ دیگهاست و بالاخره من از این کار حاجتم را خواهم گرفت.»
🎙راوے: همسایه و همرزم شهید
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ⑨②
🖤شهید مدافعحرم #محرمعلی_مرادخانی
🔳سخنان شهید خطاب به مسئولین و هیئتیها، چهل روز قبل از شهادت
چطور مسئولین میتونند توی
جشن تولد نوهی فلان پیمانکار
شرکت کنند ولی نمیتونند دوسهشب
بیان به هیئت امام حسین
پایحرفهایمسئولینهیآتبشینند و ... !
@Modafeaneharaam
﷽
⚫️#محرم_نامه_شهدایی⑤
🖤شهید مدافعحرم حسین بواس
▪️حسینآقا در دوران نوجوانی در هیئت مسجد بازار لنگرود خادمی میکرد. علاقه زیادی به زنجیرزنی داشت و همیشه دو زنجیر بزرگ با خودش به هیئت میآورد. بهش گفتم: «حسینجان! سخت نیست با دو زنجیر بزرگ داری عزاداری میکنی؟!» میگفت: «من زنجیرزدن را دوست دارم و هرگز خسته نمیشوم.»
▪️پس از ازدواج هم به آنجا سر میزد و در مؤسسه میعاد چالوس برای اهلبیت علیهالسلام خادمی میکرد. حسینآقا شال مشکی عزا به کمر بسته و علاقه زیادی به میانداری هیئت داشت و شور حسینیاش خستگی را از تن او دور میکرد. هنگام پخش غذا خیلی کمک میکرد و همیشه آخرین نفری بود که غذا میخورد. به دوستانش میگفت که مسئول شستوشوی ظرف و دیگهای غذا خواهم بود و همهی ظرفهای هیئت را خودش میشست...
🎙به روایت: مادر بزرگوار شهید
#شهید_حسین_بواس
#ماه_محرم
@Modafeaneharaam
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ⓪①
🖤شهید مدافعحرم #ابوالفضل_سرلک
آقا ابوالفضل در ماه محرم
در هیئات حسینی عزاداری میکرد.
روز عاشورا به همراه برادرش
اومد پیش من و گفت: مادرجان!
چرا تا روز عاشورا میشه،
عزاداری امام حسین تموم میشه؟
چرا تکیهها دیگه جمع میشه؟
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ②①
🖤شهید مدافعحرم #احمد_اسماعیلی
بهش گفتــــم
«۴تا بچه داری، سوریه نرو!»
گفت:مگه امامحسینعلیهالسلام نرفتند؟!
مگــــه...
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ③②
🖤شهید مدافعحرم #سید_علی_زنجانی
🔳فَلْیَبْکِ الْباکُون
▪️گریه برای اباعبدالله الحسین عليهالسلام از گريهای كه برخاسته از ترس و خشيت الهیست، افضل است و ثواب عظيمتری دارد. وقتی در پی علت اين مسئله رفتم، فهميدم كه گريه به خاطر خوف و خشيّت الهی به دليل ترس از آتش جهنم و يا محروميت از بهشت است.
▪️اما گریه بر مصائب اهل بیت علیهمالسلام، گریهای است برخاسته از عشق و محبت. آيا میدانيد چرا؟ زيرا آنها مظهری از مظاهر خدا، جلوهاى از تجلّيّاتش و نشانهاى از نشانههاى اويند.
▪️برادران! واضح است كه مقام عبادت، عبادت آزادگان، عبادت خدا از روی عشق، والاتر و بااَرزشتر از عبادت خائفین و عبادتِ از روی ترس است.
▪️«فَعَلی مِثْلِ الْحُسَینِ فَلْیَبْکِ الْباکُونَ»: گریهکنندگان باید بر کسی همچون حسین علیهالسّلام گریه کنند.
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ⑦①
🖤شهید مدافعحرم #رضا_حاجی_زاده
ما هم
خودمونو میسپاریم به
خدای امام حسین علیهالسلام...
@Modafeaneharaam
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ⑤②
🖤شهید مدافعحرم #جمال_رضی
اگر میگوئیم
ای کاش روز عاشورا در
رکاب امام حسین علیهالسلام بودیم
تا میتوانستیم بجنگیم، پس باید ... !
📸تصویر باز شود...
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ④②
🖤شهید مدافعحرم #مهدی_بختیاری
🎬نماهنگ عزاداری شهید در هیئت امام حسین علیهالسلام
🕯سینهزنی مدال نوکراته
🥀کربُ بــــلا کمال نوکراته
🕯فصل بهار به نام زینـب توست
🥀سالی میــــاد که سال نوکــــراته
آقامهدی!
همواره تفکرات و عقیدههایی داشتی که یه مقدار پیچیده بود ولی در عین پیچیدگی، یه میانبری بود که زودتر به هدفت که خوشحالی امام حسین هست، برسی!
یادمه که بهم میگفتی:
ببین محمد! نوکر کارش نوکریه و ادابازی نیست. همیشه میگفتی آنقدر باید سینه بزنی که روی سینهات، نام حسین علیهالسلام حک بشه! همیشه یهجور سینه بزن که بیبی خودش بگه اِی جانم!
هیئت که تموم شد، بگو خانوم!
ما خسته شدیم ولی سیر نشدیم...
🎙راوی: برادر شهید
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ⑧②
🖤شهید مدافعحرم #حسین_معز_غلامی
▪️شب پنجم محرم بود. حسین گفت:«میای بریم هیئت؟ دعوتم کردهاند باید برم بخونم.» گفتم:«بریم.» با خودم فکر کردم شاید یه هیئت بزرگ و معروفیه که یه شبِ محرّم رو وقت میذاره و میره اونجا.
▪️وقتی رسیدیم جلوی هیئت، بهمون گفتند هنوز شروع نشده. حسین گفت:«مشکلی نداره! ما منتظر میمونیم تا شروع بشه.» نیمساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد.
▪️وقتی داخل هیئت شدیم، جا خوردم! دیدم کلا سهچهار نفر نشستهاند و یک نفر مشغول قرآنخواندنه. بعد از قرائت قرآن، حسین رفت و شروع کرد به خواندنِ زیارت عاشورا و روضه. چشمهاش رو بسته بود و میخوند و به جمعیّت هم هیچکاری نداشت.
▪️توی راهِ برگشت، بهش گفتم:«حاج حسین! شما میدونستی اینجا اینقدر خلوته؟» گفت: «بله! من هرسال قول دادهام یه شب بیام اینجا روضه بخونم. گاهی توی این مجالس خلوت که معروف هم نیستند، عنایاتی به آدم میشه که هیچکجا همچین چیزی پیدا نمیشه.»
🎙راوے: دوست شهید
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ⓪②
🖤سپهبد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
🔊صوت منتشرنشده از سردار درباره واقعه کربلا، ۳۶سال پیش در عملیات کربلای یک
@Modafeaneharaam
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ⑥①
🖤شهید مدافعحرم #امیرعلی_محمدیان
🔳شِمرخوانی که مدافعحرم شد
▪️مادر شهید نقل میکند: امیرعلی، ارادت و اُنس ویژهای به امام حسین و اهلبیت ایشان داشت و همواره امام حسین علیهالسلام را به عنوان الگوی خود معرفی می کرد که با تأسّی به حضرت نباید زیر بار ظلم رفت و اجازه داد حق تضییع شود.
▪️اهل هیئت و عزاداری و تعزیهخوان بود. در روز عاشورا نقش شِمر ابنِ ذِیالجوشن را اجرا میکرد اما وقتی خیمهها را آتش میزدند، گوشهای مینشست و اشک میریخت. به جهت اینکه درشتاندام بود، همواره در تعزیهها نقش شمر لعنةاللهعلیه را اجرا میکرد.
▪️زمانی که در اخبار و رسانهها، جنایات داعش در سوریه را مشاهده میکرد، تأسّف بسیاری میخورد و بر اساس همین الگوپذیری از سالار شهیدان، هزاران کیلومتر دور از وطن و خانه به مبارزه با دشمن و دفاع از حرم حضرت زینب علیهاالسلام پرداخت و در نهایت، ۲۱ دیماه۱۳۹۴ در خانطومان سوریه به شهادت رسید.
@Modafeaneharaam
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ⑥
🖤شهید مدافعحرم #حسن_تمیمی
▪️عاشق ولایت فقیه بود و از هشتسالگی عضو بسیج محله بود؛ همیشه در مراسمهای مساجد شرکت میکرد؛ حسن بزرگشدهی مسجد و حسینیهها بود؛ عاشق اهلبیت که همیشه برای خدمت به اهلبیت در همهجا حضور داشت.
▪️اینقدر عاشق امام حسین علیهالسلام بود که هرسال در ماه محرم، خیمههای نمایش برای دههی محرم را تا صبح توی حسینیه میدوخت.
@Modafeaneharaam
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ⑦②
🖤شهید مدافعحرم #حسین_هریری
▪️شهید هریری جزو بنیانگذاران سه هیئت از جمله هیئت عشّاقالزهرا در مشهد بود که با مدیریت وی اداره میشد و از شروع روز اوّل ماه محرم تا پایان ماه صفر، استراحت برای او معنایی نداشت.
▪️بیشتر وقتها در حرم امام رضا علیهالسلام با هم بودیم و همیشه حرف شهید این بود که «اگر میخواهیم مصیبت اهلبیت علیهمالسلام را درک کنیم، نباید راحتطلبی را در زندگی برای خود اختیار کنیم.»
▪️حسینآقا بیشتر وقتها نذرهای هیئت را به محلههای فقیرنشین مشهد میبُرد و در بین نیازمندان پخش میکرد. همچنین به صورت مخفی به افراد نیازمند کمک میکرد.
🎙راوے: همسر شهید
@Modafeaneharaam
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ①②
🖤شهید مدافعحرم #مهدی_حسینی
▪️همسر شهید روایت میکند: ماه محرّم که فرا میرسید، مهدی پیراهن مشکی خود را آماده میکرد و تا پایان ماه صفر آن را میپوشید. او در هیئت «یا زهرا» محلّهی نظامآباد تهران فعّالیّت داشت و هر کمکی که میتوانست، انجام میداد. مهدی آشپز هیئت نیز بود.
▪️با مهدی عهد بستیم که هرگاه فرزندمان متولّد شد، دههی دوم محرم در منزلمان هیئت بگیریم. هرچند ابتدا به نیّت فرزندمان بود اما بعدش تصمیم گرفتیم این مراسم را برای رشدِ معنویِ بیشتر خود برگزار کنیم و از سیره امام حسین علیهالسلام درس بگیریم. مراسم عزاداریمان از سال۱۳۹۲ آغاز شد و همچنان ادامه دارد.
▪️مهدی هیچگاه شعار نمیداد و محبّ اهلبیتبودنِ خود را در عمل ثابت میکرد. زمانیکه میگفت «اگر در عاشورا بودم، با ارباب همراه میشدم» در واقعیت نیز همان را نشان میداد.
@Modafeaneharaam
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ③①
🖤شهید مدافعحرم #حسین_مشتاقی
▪️مادر شهید نقل میکند: حسینآقا خادم و عاشقِ مسجد بود و تمام وقتهای آزادش را در آنجا میگذراند. نزدیک ایّام محرّم که میشدیم، برای رفتن به مسجد بال درمیآورد؛ مسجد را آمادهی ایّام عزا میکرد؛ در و دیوار آنجا را سیاهپوش، آبدارخانه را تمیز و وسایل پذیرایی را مهیّا میکرد.
▪️هیچوقت نمیگذاشت بزرگترها به آبدارخانه بیایند و ظرف بشویند. یکی از آقایان میگفت: «وقتی چای خوردم، دیگه همه ظرفها جمع شده بود، استکانم رو برداشتم و رفتم آبدارخانه تا بشویم ولی حسین آقا اومد، من رو بغل کرد، کنار کشید و گفت "تا ما هستیم، شما نباید این کار رو بکنید".»
▪️شهید مشتاقی به بزرگترها احترام میگذاشت و به کوچکترها محبت میکرد. مسجدیها میگفتند که هر چندبار که درخواست چای میدادیم، حسین آقا با رویِ خوش برای ما میآورد. خانمها به من میگویند: «ما انگار هنوز حسین آقا را میبینیم که در یک دستش، سینی استکانها و در دست دیگرش، کتری است و از آبدارخانه بیرون میآید تا از ما پذیرایی کند.»
@Modafeaneharaam
⚫️#محرم_نامه_شهدایی ①①
🖤شهید مدافعحرم #امین_منوچهری_پور
▪️روز عاشورا، وقتی که با بچههای هیئت، سرگرم پذیرایی از دستهجات عزاداری بودیم، وسط هیئت زنجیرزنان چهرهای آشنا دیدم! باورم نمیشد که خودش باشد اما نزدیکتر که رسیدم، خودش بود. با شال عزا چشمانش را بسته بود و با چشمِ دل راه میرفت.
▪️بغلش کردم و گفتم «امین جان! چشمانت؟» خندید و گفت «کُلُّنا عبّاسکِ یا زَینب» و رفت! بعد از شهادتش فهمیدم که در سوریه، آنها را کنار حرم عمهی سادات، جا گذاشته بود.
@Modafeaneharaam