eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
34.7هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
11.2هزار ویدیو
278 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 کپی آزاد💐 ارتباط👇 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c کانال عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
ڪاش یڪ مے زد به ما؛ مے ڪرد آنچہ است و ! ڪه گاهے بدجور گیر مے ڱنیم، میان مین‌هاے و ...
🍃🌹🍃 تَصَدَّق عَلَینا ، یٰا عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا ... همه گفتند #محال است ... ولی ؛ دلخوشم #من به محالات رضا ... السَّلامُ عَلَيْكَ ... یٰاعَلِی ابْنَ‌مُوسَی الرِّضٰا ... ورَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُه ... #روز_زیارتی🍃 🍃🌹🍃
📚 📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ 💚 به روایت برادرشهید💚 🍂 شـهـادت آمـادگی می خواهد نـه آرزو یکی از چیزهای عجیبی که باهم برای آن تصمیم گرفتیم خبر بود.💔 از لابه لای حرف هایی که با در خلوت می زدیم و در حالت هایی که داشت،معلوم بودکه .🕊🕊 چهارماه قبل از 💔 بود که پشت تلفن📲،برای اولین بار به صراحت از گفت.🙁 در اولین دیدارم با بعد از آن تماس تلفنی به او گفتم این بار که می رود،شماره تماس مرا به یکی از هم در بدهد که اگر خبری بود قبل از رسیدن به اول به برسد😔!از او گرفتم که این کار را بکند.🍃 بعد از که گاهی یادم می افتد چطور سر چنین چیزی باهم تصمیم گرفتیم بُهتَم می گیرد.😔 نمی دانم چطور ،اما خیلی صحبت کردیم و تصمیم گرفتیم به من که 👌👌 🍂 سـفـر آخـر بار برای رفتن بی تاب بود.🕊 تازه از برگشته بوداما رفته بود به بود که بگذارند دوباره برود.😒 بودند شود.چند روز بعد دوبار رفته بود کرده بود .برای اینکه از رفتن منصرفش کنند.☹️ چهار روز فرستاده بودنش ماموریت .✌️ ماموریت را تمام کرده و آمده بود و گفته بود که حالا میخواهد برود!قرار بود فرد دیگری برود،اما اصرار کرده بود که جای او برود.🙂 بالاخره را به بود.شب رفتنش،مثل دفعه های قبل زنگ زد📲و گفت که دارد می رود.من دانشگاه بودم خیلی هنوز توی گوشم هست.😞 این دو سه بار اخیر،لحنش موقه بوی می داد.🕊🕊 قبلاها نمی پرسیدم کی برمی گردی اما این اواخر می پرسیدم.😔 این دفه هم پرسیدم.ولی برخلاف همیشه گفت: .🙂 مثل همیشه گفتم است ان شاالله.🙂 دفعات قبل که برای خداحافظی زنگ می زد حداقل یک ربع بیست دقیقه ای پشت تلفن‌ حرف می زدیم . معمولا از وضعیت و می پرسیدم🙂،اما مکالمه این دفعه مان خیلی کوتاه بود؛یک دقیقه یا شاید کمتر.حتی مجال نداد مثل همیشه بگویم رفتی ، بده! راقطع کرد.😒 بلافاصله برایش نوشتم:#«پیام_بده_گهگاهی!»در جوابم یک کلمه نوشت:#«حتما» ولی .😭😔💔 @modafeaneharaam
#سلام_امام_زمانم❣ ای مثل روز، آمدنت روشن! این روزها که می گذرد، هر روز در #انتظار آمدنت هستم...!🍃 اما با من بگو که آیا، #من نیز در روزگار #آمدنت هستم؟؟؟! 😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💔 @Emame_zamanam
🌿مستی نه از پیاله نه از شروع شد 🌸از جاده شب قم شروع شد 🌿آینه خیره شد به و من به آینه 🌸آن قدر خیره شد که شروع شد 💔 @Modafeaneharaam
🔸من حدود دو ساعت با ابوحامد ملاقات داشتم. او برای ما یک برادر و یا  یک پدر بود. خاطره ای از "سیلی زدن" یک پسر به ابوحامد دارم. اما او رزمنده را  ناز کرد و به او می زد و می گفت: مرد دلاوری به من سیلی زده ❗️ همواره اهل گذشت بود. زمانی که بچه ها شهید می شدند؛ خودش می رفت و آنها را بر می گرداند. یک بار 500 متر طناب گرفت و 13 یا 14 را از 300 متری دشمن آورد⚰ ‌یکبار سر غذا بودیم سربازی گفت: هنوز گرسنه ام ابوحامد غذای خودش را آورد و به او داد. پسر شرمنده شد😞 من در طول 26 سال زندگی ام مانند او را ندیده ام. کسی می گفت: دو تا از بچه ها دعوا کرده بودند، رفته بود بین آنها گفته بود: رو بزنید ولی با هم دعوا نکنید❌ دو پسر خجالت کشیده بودند. و وقتی بچه ها خیلی ناراحت بودند ...😔 @Modafeaneharaam