مدافعان حرم 🇮🇷
با سلام ماه مهمانی خدا برهمهی عزیزان مبارڪ❤️ حالا که خدا ما رو به این مهمونی دعوت کرد ما هم میخوای
🌱 اسامی بزرگوارانی که دیشب در
♥️ #قرار_عاشقانهی_نمازشب♥️ شرکت کردن
عباس شهید
یا زینب
فاطمه سادات
منتظر منتقم
یاالله
ابراهیمی زاده
فاطمه سادات
یا باب الحوائج
بینام
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید همت
جانم فدای رهبر
یا باب الحوائج
Mshch
Mahdia
🌸 قبول باشه از همگی 🌸
🌺 التماس دعا 🌺
این قرار تا آخر ماه رمضان ادامه داره انشاءلله.
در قنوت نماز وتر رهبرمون رو دعا کنید💔
هرکس شرکت کرد میتونه به ما خبر بده🌺👇
@Modafeaneharaam_ad
1f12685430-5cd699cd7a1ed8c0058bbebe.mp3
17.47M
🍃زمـزمه قسمتی از دعای دوازدهم
#صحیفه_سجادیه
با مداحی: حــــاج مــهـدی رســولـی👌
@Modafeaneharaam
#هماکنون 🌹
جلسهی رمضانه✨
محضر اسـتاد علی اکبـر رائفـی پور
موضوع:
جنود عقل و جهل 👌
@Modafeaneharaam
#سلام_مولا_جانم❣
💔تا دلم غافل ز آقا می شود!
پای من سوی گنه وا می شود
💜تا مرا نفسم به ذلت می کشد!
مهدی زهرا خجالت می کشد😞
📛کار من تنها دل آزردن شده
کار مولا خون دل خوردن شده😔
💛روز و شب گویم به خود با واهمه !!
من چه کردم با عزیزفاطمه..!!!😭
🌹اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج🌹
#صبحتون_مهدوی💚
@emame_zamanam
مدافعان حرم 🇮🇷
خاطرهای پرمحتوا از #شهید_مدافع_حرم مصطفی صدرزاده🌹
کار کردن برای خدا با زبان روزه و تنی خسته...
برای #شهادت باید تلاش کرد...
باید با تنی خسته برای خدا کار کرد...☝️
📌مصطفی خیلی مقید به #روزه های مستحبی بود.
دهه ی اول ذی الحجه سال ۸۴ را به مدت هشت روز روزه گرفت... ایامی که روزه بود فعالیت کاری بسیـــاری داشت...😞
📌کارهای پایگاه و هیئت ، پست های شب، توان مصطفی را گرفته بود...
📌عصر روز هشتم اومد منزل ، مدام تلفنش زنگ می خورد 📱،اون روز نتونست استراحت کنه ،با ضعف بسیار زیاد و خستگی بلند شد که بره دنبال کاراش😞🚶 ،وکه از پایگاه بسیج تماس گرفتن.
📌ازش خواهش کردم ، روزه هستی بذار بعد از افطار برو الان نزدیک افطاره
📌 #گفت: لطفش به اینه که با زبان روزه برا خــدا قدم برداری☺️ تا دم در دنبالش رفتم شاید از رفتن منصرفش کنم...
📌هنوز در بسته نشده بود که ،یه دفعه صدای مهیبی اومد😨 یه لحظه در رو باز کردم خودم رو بالای سر مصطفی دیدم، که از پله ها پرت شده بود پایین و تمام سروصورتش خونی شده بود😳😱
📌بهش گفتم : دورت بگردم خدا راضی نیست که تو به خودت این همه ریاضت بدی...
📌مصطفی داشت خودش رو برای امتحان های خیلی سخت آماده می کرد که به چنین درجه بالایی برسه🕊 ....
ان شاالله خداوند به ما هم چنین توفیقی عنایت فرماید...🌺
#روایت_از_مادرشهید❤️
@Modafeaneharaam
Menshavi11.mp3
7.51M
ترتیلخوانی جزء یازدهم قرآن ڪریم 🌺
🎤 با صدای استاد منشاوی
به نیابت از شهدا و به نیت فرج مولا 🌹
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه🌹 قسمت ۱۰ شب هابعدازنمازچنددقیقه ⏳دورهم می نشستیم وبچه هاحدیث یاآیه ای می
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه 🌹
قسمت ۱۱
#نمازجمعه
ازاینکه بچه های بسیج ومسجدبه دنبال مسائل فهم درست معارف دین نیستندبسیارناراحت بود😔خیلی برای ارتقای سطح معرفت وعقیده ی بچه هاتلاش می کرد.درمناسبت های مذهبی به همراه بچه هابه مسجدحاج آقاجاودان می رفت.به این عالم ربانی ارادت💞 ویژه داشت.مدتی هم بزرگ ترهای فرهنگی مسجدرابه جلسات حاج آقامجتبی تهرانی می برد.وقتی احساس کردکه این جلسات برای بچه هاسنگین است,جلسات آن هاراعوض وازاساتیددیگری استفاده کرد.ازدیگرکارهایی که تقریباًدرهفته تکرارمی شد,برنامه های زیارت 🕌حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)بود.بابچه هابه زیارت می رفتیم وروبه روی ضریع می نشستیم وبه توصیه ی ایشان,آقاماشاءالله برای مامداحی کرد.
بابچهابه خدمت مرحوم آیت الله ناصرصراف ها(قرائتی)درمسجدمحله چال رفتیم.ایشان پدردوشهید🌷ویکی ازاوتادزمانه بود.توصیه های اخلاقی بسیارخوبی به طلاب وشاگردان داشتند.یک بارفرمودند: آقا نمازجمعه راترک نکنید.نمی دانیدحضوردرنمازجمعه چقدربرای انسان برکت داره.خصوصاًوقتی که هوابسیارسرده یابسیارگرم باشد✅
(یعنی زمانی که مردم کمترشرکت می کنند.)من ودیگرشاگردان احمدآقاازاین حرف ایشان خیلی خوشحال شدیم,چون اززمانی که به یادداشتیم بااحمدآقابه نمازجمعه می رفتیم.احمدآقاهمه ی مارابه حضوردرنمازجمعه مقیدکرده بود.اوباسختی بچه هاراجمع می کرد👌بعدمی رفتیم چهارراه مولوی وبااتوبوس🚎 دوطبقه یاوانت و....خلاصه باکلی مشکل به نمازجمعه می رفتیم.بچه هاشلوغ می کردند.اذیت می کردند😖و....امااحمدآقاباصبروتحمل وصف ناشدنی بچه هارابامعارف دینی آشنامی کرد.یکی ازبچه هامی گفت:من ازهمان دوران احمدآقابه نمازجمعه مقیدشدم.بعدازشهادت احمدآقاهم سعی کردم نمازجمعه من ترک نشود.یک باردرعالم 😴رویامشاهده کردم که درخیابانی ایستاده ام.احمدآقاازدوربه طرفم آمد.ومن رادرآغوش گرفت.خیلی حالت زیبایی بود.بعدازسال هااحمدآقارامی دیدم.بعدازروبوسی به تابلوی خیابان نگاه👀 کردم.دیدم نوشته خیابان قدس.فهمیدم اینجانمازجمعه است.همان لحظه ازخواب بیدارشدم.فهمیدم علت اینکه احمدآقااین گونه من راتحویل گرفت,به خاطرحضورهمیشگی من درنمازجمعه است.
#اردو
برخی روزهابه من توصیه می کرد:امشب جلسه ی حاج آقایادت نره!می گفت:کمال,امشب بیایه خبرهایی هست!شب هایی 🌃که اوتوصیه می کرد واقعاًحال وهوای جلسه آیت الله حق شناس دگرگون بود.آن شب هامجلس نورانیت عجیبی پیدامی کرد.نمی دانم احمدآقاچه می دیدکه این گونه صحبت می کرد❗️ماازبچگی باهم رفیق بودیم.دردوران کودکی باهم فوتبال ⚽️بازی می کردیم.اماازوقتی که درمسجدفعالیت می کرددیگرندیدم فوتبال بازی کند.یک باردیدم احمدآقادرجمع بچه های نوجوان قرارگرفته ومشغول بازی است.فوتبال اوحرف نداشت.درپیل های ریزمی زدوهیچ کس نمی توانست توپ راازاوبگیرد.خیلی به بازی مسلط بود👌ازهمه عبورمی کرد.امّاوقتی به دروازه ی حریف می رسیدتوپ راپاس می دادبه یکی ازنوجوان هاتااوگل بزند❗️احمدمی رفت درتیم افرادی که هنوزبامسجدوبسیج رابطه ای نداشتند.
👈 ادامه دارد... 🔜👉
✨📿✨📿✨📿✨📿✨